رویداد۲۴ ابراهیم اصغرزاده فعال سیاسی در کلابهاوس با بررسی موضوع «وزیرخارجه رئیسی چه خواهد کرد؟» با بررسی کلیات سیاست خارجی دولت رئیسی که از سوی امیرعبداللهیان در مجلس شورای اسلامی بیان شد گفت: سیاست خارجی دولت رئیسی اگر هدفش باز کردن درهای اقتصاد جهانی به سمت اقتصاد ایران نباشد، بقیه آن دیگر مهم نیست و کارایی نخواهد داشت.
اینکه رئیسی با وزیرخارجه خود بتواند ابتکار خلاقانهای در راستای سیاست خارجی داشته باشد معلوم نیست، اما میتوانم بگویم که همه راهها به مذاکرات وین ختم میشود. در حال حاضر بمبی به نام افغانستان در همسایگی ما قرار دارد و زمانی میتوانیم بازی را جلو ببریم و این بمب را خنثی کنیم که در آن به نتیجه برسیم. این سیاست نمیتواند بر مبنای سیاست تهاجمی و نگاه به شرق باشد.
این فعال سیاسی با تاکید بر اینکه نمیتوان تنها به شرق بسنده کرد و مسائل کشور را حل کرد افزود: «سیاست نگاه به شرق کاریکاتوری است چرا که اگر ایران با غرب رابطه نداشته باشد برای ما ارزشی قائل نیستند و این رابطه به رابطهای تاکتیکی تبدیل میشود. همین ارتباط با همسایگان که مطرح میشود میبینیم که آنها در حال پیوند با اسرائیل هستند. وجود طالبان در شرق کشور بدین معناست که مسیر تعالی منطقه معکوس شده و رو به افول رفته است. طالبان نیامده که دولت مدرن تاسیس کند؛ عجیب است که برخی از آن به عنوان جنبش اصیل یاد میکنند در حالی که این گروه ترور و خشونت را در پیش گرفته است. این اتفاق تحولات منطقه را تغییر خواهد داد و جریانات افغانستان فرا افغانستانی خواهند شد. همچنین بر ارتباط ایران با جهان خارج نیز تاثیر خواهد گذاشت. نگاه به شرق یک بازی است که باید آن را کنار بگذاریم. نه روسیه و نه چین حاضر نیستند جلوی بمب صدور تروریسم را بگیرند. هر دو در مرزها آسیب پذیر میشوند. اتفاق افغانستان و قدرت گیری طالبان یک اتفاق دیالکتیکی است.»
اصغرزاده در ادامه با مخالفت با اظهارات خامه یار که عنوان کرد قدرت بازدارندگی ایران در منطقه با وجود گروههای مقاومت افزایش یافته است، بیان کرد: «می دانید که شوروی بزرگترین زرادخانه اتمی و تسلیحاتی را داشت و از قدرت بازدارندگی نظامی بسیار بالایی برخوردار بود. ضمن اینکه این قدرت شامل قدرت سخت نبود و شوروی آن موقع قدرت نرم بالایی نیز داشت و جهان کمونیزم جهان مترقی قلمداد میشد. تمام جنبشهای آزادی بخش تمام نگاهشان به شوروی و حمایت هایش بود، اما در نهایت بدون شلیک یک گلوله همچون برف آب شد. بدون اینکه حتی خبردار شود که چه اتفاقی افتاده است. چرا که در توهم قدرت به سر میبرد چرا که نتوانست منابع اقتصادی را برای ماجراجوییهای خود ایجاد کند. نمیشود کشوری بگوید که بازدارندگی نظامی دارد و از طرفی اقتصاد کشور را نادیده میگیرد و مردمش در خیابان اعتراض میکنند و پای صندوقهای رأی حاضر نمیشوند. حتی درک نمیکنند که چرا ایران در لبنان، سوریه و عراق حضور دارد.»
اصغرزاده در ادامه بار دیگر به بخشی از صحبتهای خامه یار اشاره کرد که گفت افزایش قدرت گروههای مقاومت سبب شکل گیری یک امپراطوری در منطقه شده است. در همین حال اصغرزاده در پاسخ به خامه یار این پرسش را مطرح کرد که این چه امپراطوری است که ۶۰ درصد از مردمش در انتخابات ریاست جمهوری شرکت نمیکنند؟
وی ادامه داد: وقتی این قدرت بازدارندگی نظامی ارزش دارد که از پشتوانه مالی، اقتصاد پرتحرک و توسعه یافته برخوردار باشیم. حتی کسانی که در تشییع جنازه سردار قاسم سلیمانی شرکت کردند معتقد نیستند که حضور منطقهای ایران باید آنچنان فشاری به ایران بیاورد که نتوانیم گوشت و مرغ کشور را تامین کنیم. حتی تأمین هویج و سایر مواد غذایی نیز دچار مشکل شود. بحث من این نیست که صفر و صدی به موضوع نگاه کنیم مثلا بگوییم نفوذ منطقهای را کاملا تعطیل کنیم و به اقتصاد بپردازیم. مساله این است که منابع قدرت تغییر کرده است و تنها متعلق به وارد شدن به جنگ سرد نیست.
بیشتر بخوانید: فرصتهای ایران در سوریه را روسیه برای خودش کرد/ دولت رئیسی باید نگاهی واقعبینانه به عرصه دیپلماسی داشته باشد
ایران را به شانگهای راه نمیدهند و چطور توقع داریم چین و روسیه متحد استراتژیک ایران باشند؟ چین از سال ۱۹۷۹ و انقلاب ایران همواره به دنبال این بوده که با آمریکا ببندد و زیر سایه آن حرکت کند. در ادامه بزرگترین شریک آمریکا شد و حالا نیز بزرگترین رقیب آمریکا است. با این حال چین ملاحظات خود را دارد و آن را به تهدید برای خود تبدیل نمیکند. نگاه به شرق به عقیده من نگاه شکست خوردهای است. البته باید این را بگویم که ایران باید از ظرفیتهای کشورهای آسیایی از جمله چین استفاده کند، اما حرف اصلی من این است که آیا نگاه تک بعدی به چین مشکل ایران را در سیاست خارجی حل میکند؟ آیا قرار است مشکلات اقتصادی ایران در دولت رئیسی را حل کند؟
وی افزود: قطعا اگر آقای امیرعبداللهیان بخواهد درقالب یک سیاست ایدئولوژیکی و سیاست خارجی تهاجمی مبتنی بر قدرتمند کردن تمدن شیعی را در پیش بگیرد باید در نظر داشته باشد که این فقط مساله افغانستان نیست که بیخ گوش ایران ایجاد شده است. اگر بخواهیم به دستاوردهای کوتاه مدت، مُسَکنی اتکا کنیم و بگوییم حالا اندکی قیمت سکه و دلار کاهش یابد و گشایشی ایجاد شود اشتباه بزرگی است. مهمترین دستاورد دیپلماتیک دولت روحانی که مردم بدان رای دادند این بود که تیم سیاست خارجی وی توانست ایران را از تحریمهای شورای امنیت خارج کند؛ بنابراین میخواهم بگویم برهم زدن برجام همانا و به خطر انداختن آینده این نظام همان. مردم ایران میپرسند که حزب الله لبنان وقتی خانه هایش خراب میشود سریع ساخته میشود، ولی در ایران در موقع سیل و زلزله اقدامی صورت نمیگیرد. خوب مشخص است این مسائل پرسش برانگیز است و برای مردم جای ابهام دارد. متاسفانه مسئولین نتوانستند این ابهام را رفع کنند. یکی از اشتباهاتی که میشود این است که جریانی معتقد است که تمام منابع باید صرف مسائل نظامی شود. فکر نمیشود که اگر ملتی گرسنه و دچار شکاف طبقاتی شده باشد و از تبعیض مضمن رنج ببرد و حس نکند که در حکومت مرکزی سهم داشته باشد چگونه میتواند با یک ابزار نظامی و نگاه منطقهای بازی را جلو ببرد.
اصغرزاده در پایان در جمع بندی اظهارات خود بیان داشت: ذهنیت جنگ سردی، ستیز با غرب یک نگاه محافظه کارانه است و جز تحریک اندیشههای مردم در کشورهای آزاد نتیجه نخواهد داشت. صحبتهایی که احمدی نژاد قبلا میکرد و از رابطه با آمریکای لاتین میگفت هیچ چیز برای ما نخواهد داشت. نگاه شرق نیز همینطور و تنها کاریکاتوری خواهد شد. ضمن اینکه شعاری که جمهوری اسلامی از اول انقلاب را داشت بر هم میزند و افکار عمومی غرب را علیه ما میشوراند. آن هم در شرایطی که از بحران اقتصادی شدید، از واکسیناسیون ناقص و غیره.. رنج میبریم.
در کشور ما که امار رسمی حاکی از این هست که 26درصد مردم زیر خط فقرن میلیاردها تومان خرج چه اقدامات و سیاستهای میشه که هیچ حاصلی برای ملت نداشته .مثلا به گفته یکی از مسئولین 30تا40میلیارد خرج در سوریه.ولی بدون دستاورد وبازگشت این سرمایه به اقتصاد کشور
متاسفانه ما هنوز در فضای دو قطبی غرب وشرق به سر میبریم.