گلايه دارد از علمايي كه از بيان برخي مسائل خودداري ميكنند. او ديروز با اشاره به كتاب «تاريخ طبري» يادآور شد: مطابق با اين كتاب امام حسين (ع) نمايندهاي را به سوي عمرسعد فرستاد. همه منابع بر اينكه پيشدستي در مذاكرات با امام حسين (ع) بود، توافق دارند.
پيشنهاد امام حسين توسط پيك اين بود كه ملاقاتي در منطقهاي بين دو سپاه داشته باشيم. عمرسعد هم چون امام با ٢٠ سواره به سوي يكديگر آمدند و به همراهان خود گفتند كه از آنها فاصله بگيرند و اين فاصله به حدي بود كه همراهان، كلام و صداي آنها را نميشنيدند. در همه تاريخهاي مكتوب نوشته شده كه اين دو با يكديگر گفتوگو كردند و صحبت آنها تا پاسي از شب به طول انجاميد.
اين موضوع نشان ميدهد كه بحثهاي آنها جدي بوده و ابعاد مختلف داشته است. در تاريخ طبري نوشته شده كه بعد از اين حدسهايي درباره محتواي ملاقاتها زده شد كه از جمله آنها اين بود كه امام(ع) به عمر گفته با هم نزد يزيد برويم و مشكل را حل كنيم اما عمر گفته اگر سپاه را رها كنم خانه و زندگي من را در كوفه خراب ميكنند و من چنين اجازهاي از طرف عبيدالله ندارم و حضرت نيز در پاسخ گفتهاند من اين خسارات را جبران ميكنم.
البته اينها شايعات بين مردم بود. وي با بيان اينكه فضاي كلي سياسي و اجتماعي ما اين است كه در اين باره چيزي نگوييم و مسائل را مسكوت بگذاريم، گفت: در ٣٠ مهرماه ٩٣ حسن روحاني در سخنراني خود در زنجان گفت: «درس و پيام امام حسين(ع) درس برادري، وحدت، گذشت و قبول توبه از يكديگر است و درس كربلا هم درس تعامل سازنده و مذاكره در چارچوب منطق و موازين است. در شب تاسوعايي كه شما مردم زنجان بزرگترين مراسم گراميداشت را براي آن برگزار ميكنيد به طوري كه مايه افتخار و غرور همه ايرانيان است، امام حسين (ع) خيمهاي برپا و عمرسعد را به مذاكره دعوت كرد؛ امامي كه آگاه است كه فردا او و يارانش توسط همين عمر بن سعد و ياران نادانش به شهادت خواهند رسيد، اما خواست كه با دنيا اتمام حجت كند و از همينرو در آن شب، ساعتها با عمر سعد مذاكره كرد تا نتيجه رويارويي آنان به جنگ ختم نشود. اين به معناي آن نيست كه امام حسين (ع) از شهادت ميترسيد، بلكه امام حسين (ع) از شهادت استقبال هم ميكرد اما با اين حركت خود به ما ياد داد كه حتي با دشمن خود بايد به گونهاي رفتار كنيم كه دنيا منطق ما را در صحنه مذاكره پيروز بداند.»
وي ادامه داد: بعد از اين موضعگيري رييسجمهوري غوغايي پيش آمد كه اصلا مذاكره غلط است و حضرت، عمرسعد را براي توبيخ فراخوانده است. برخي تشكلها اطلاعيه دادند كه مراقب باشيد كه امام را مصادره كردهاند. متاسفانه در فضايي پيش ميرويم كه در برخي مسائل كه علما بايد تكليف مسائل و بحثها را روشن كنند، هزينه بر ميشود و اين كار را دشوار ميكند و زيبنده نظام ما نيست.
اسلام جنگ و صلح را به صورت مطلق مطرح نكرده و اين به شرايط و مصالح خودمان بستگي دارد. جاي اينكه از امام(ع) خرج كنيم، كار خود را استدلال كنيم و اثبات كنيم كه افزايش تشنجات به صلاح ما نيست. در گذشته علماي ما درگير مسائل سياسي به صورت مستقيم نبودند و در استدلالهاي خود مستقل عمل ميكردند، اكنون هم فقها و علما بايد استقلال خود را حفظ كنند.