رویداد۲۴ خبر آنلاین نوشت: رافائل گروسی دبیرکل آژانس بین المللی انرژی اتمی امروز در تهران است. گفته شده است که جلسه شورای حکام مربوط به پرونده هستهای ایران ممکن است منجر به قطعنامه علیه کشورمان شود. این در حالی است که چند روز پیش نیز روزنامه گاردین در گزارشی اعلام کرده بود که آمریکا به دنبال رایزنی درباره همراهی تروئیکای اروپا برای محکوم کردن ایران به موجب نقض برجام است که رابرت مالی نماینده امریکا در امور ایران در توئیتر خود روز گذشته اعلام کرد که مذاکره با سه کشور اروپایی فرانسه، آلمان و انگلیس مطلوب و حاصلبخش بوده است. لارنس نورمن، خبرنگار والاستریت ژورنال نیز در همین باره در تویئتر خود نوشت: در صورت توافق ایران و آژانس؛ کشورهای آمریکا، فرانسه، انگلیس و آلمان مذاکرات درباره قطعنامه محکومیت ایران در نشست شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی را، به تعویق خواهند انداخت.
در همین باره با دکتر رضا نصری کارشناس سیاست خارجی و حقوقدان بین الملل گفتگویی کوتاه داشتیم که در ادامه میخوانیم:
با توجه به گزارش روزنامه گاردین درباره پیشنویس طرحی که امریکا قصد دارد پیگیری کند مبنی بر اینکه واشنگتن ایران را متهم به برهم زدن مذاکرات وین و برجام معرفی کند. تحلیل شما چیست؟ برخی از تحلیلگران مدعی شده اند که اگر امریکا این طرح را به ثمر برساند امکان اینکه پرونده ایران به شورای امنیت برود محتمل است.
شورای حکام طیفی از گزینهها پیش رو دارد که انتهای آن ارجاع موضوع ایران به شورای امنیت است. گمان نمیکنم در مقطع فعلی ایران را به شورای امنیت ارجاع دهند. اما بعید میدانم اگر پیش از جلسه توافقی صورت نگیرد، هیچ اقدامی انجام ندهند و بی تفاوت از کنار ایران بگذرند. حداقل، اعضای شورای حکام مدعی خواهند شد مجبور هستند در برابر اقدامات یک کشور عضو آژانس (ایران) - که به زعم برخی اقداماتش با تعهداتش سازگار نیست - از اعتبار و جایگاه آژانس دفاع کنند تا به زعم آنها رفتار ایران بدعت و رویه و الگوی رفتاری دیگران نشود. یعنی ممکن است مدعی شوند میخواهند این پیام را به ایران و سایر اعضای آژانس منتقل کنند که «عدم همکاری با آژانس» هزینه دارد. در صورت عدم توافق، به نظر میرسد در مقطع فعلی با هشدار به ایران، ترغیب ایران به همکاری با آژانس و بازگشت به مذاکرات، ابلاغ خواستههای فنی، فراخواندن ایران به اجرای مصوبه شورای حکام، احیانا تعیین ضربالاجل و تهدید به ارجاع به شورای امنیت یا ترکیبی از این قبیل اقدامات مبادرت کنند.
با در نظرگرفتن پاسخ شما، اقای غریب ابادی و اولیانوف نماینده روسیه درباره قطعنامه احتمالی شورای حکام هشدار داده اند. با توجه به واکنش این دو نماینده احتمال قطعنامه علیه کشورمان شدت گرفته اگر این قطعنامه صادر بشود تبعات ان را چه طور ارزیابی میکنید.
یکی از مهمترین تبعات صدور این قبیل قطعنامهها این است که به نوعی به فشارهای آمریکا - که تا به امروز جنبه یکجانبه و غیرقانونی دارد - وجاهت قانونی و بینالمللی میبخشد و دستش را برای بحرانسازی، تطهیر وجهه خود و مقصر جلوه دادن ایران در پرونده هستهای، هل دادن پرونده به سمت حوزه امنیتی، اجماعسازی و اعمال افشار مجدد بازتر میکند. حتی به برخی متحدین ایران هم بهانه میدهد از تهران فاصله بگیرند یا از تضعیف موقعیت مذاکراتی ایران جهت دریافت امتیازات بیشتر-چه از ایران و چه از آمریکا - بهره بگیرند.
بر این نکته مجدداً تاکید میکنم که در سالهای گذشته ایران در پرونده برجام همواره به عنوان طرف زیاندیده و «طلبکار» در مجامع بینالمللی ظاهر شده بود و بعضاً به دلیل موضع «حقبهجانب» خود - و با بهرهگیری از ظرفیتهای حقوقی برجام - توانسته بود میان اروپا و آمریکا شکاف بیندازد و مانع از این شود که فرانسه، انگلیس و آلمان - علیرغم فشارهای پمپئو و اقدامات دولت ترامپ در شورای امنیت در سال گذشته - از مکانیسم به اصطلاح «ماشه» علیه ایران بهرهبرداری کنند. حال اگر بواسطه یک قطعنامه وزن و اعتبار آژانس پشت آمریکا قرار بگیرد و ایران از جایگاه «محق» و «طلبکار» به جایگاه «خاطی» و «بدهکار» تنازل پیدا کند، این زمینه برای اروپاییها نیز آماده میشود تا با هماهنگی آمریکا قانونشکنی کنند و از ظرفیتهای سازوکار حل اختلاف در برجام علیه ایران سوءاستفاده کنند.
اقای رئیسی در گفتگوی رسانه ملی که چند شب پیش پخش شد زوایای راهبردی ایران در قبال مذاکرات و برجام را تشریح کرد. با توجه به اینکه دولت جدید ابایی از ادامه مذاکره ندارد شما فکر میکنید چه اتفاقی افتاده که امریکا به دنبال متهم کردن ایران است؟
حقیقت این است که در ایران یک دولت اصولگرا سر کار آمده که از دید تندروهای واشنگتن - که بعضاً بر موضع دولت بایدن هم تاثیر دارند - چند ویژگی دارد: اول اینکه اصولگرایان عمدتاً برای کارگزاران جنگ روانی و ایرانهراسی سیبل آسانتری هستند و از این رو دست جریان متخاصم را برای ایرانهراسی، اجماعسازی و به تبع مبادرت به اقدامات قهریه بازتر میگذارند. به بیان دیگر، صرف حضور یک دولت اصولگرا تا حدود قابل توجهی توان تبلیغاتی و سیاسی طرف مقابل را تقویت کرده و به همین خاطر برخی در واشنگتن گمان میکنند میتوانند از این فرصت برای تشدید فشار استفاده کنند.
دوم اینکه جریان اصولگرا در ایران ۷ سال با تمام وجود با برجام مخالفت کرده، آن را «خسارت محض» خوانده و بارها خواستار فسخ آن شده است. حال همین جریان امروز در مسند مذاکره برای دفاع از برجام و احیای آن نشسته است. طبیعتاً، تصور در آمریکا این است که با دولتی طرف است که اراده، میل باطنی و انگیزه چندانی برای مبارزه و تلاش برای احیای برجام ندارد؛ هنوز استراتژی مشخصی برای این کار تدوین نکرده و بالطبع تیم قوی و مصممی هم برای چنین ماموریتی تشکیل نخواهد داد. از این رو بسیاری در آمریکا تصور میکنند ایران در دولت جدید با موقعیت ضعیفتری بر سر میز مذاکره خواهد داشت و این را فرصتی میبینند تا فشار بیشتری اعمال کنند.
سوم اینکه اقداماتی که دولت ایران مجبور شده بواسطه قانون «اقدام راهبردی برای لغو تحریمها» مجلس از آذرماه تا کنون به اجرا درآورد این تصور را ایجاد کرده که ایران به دنبال «اهرمسازی» است و آنها را به مقابله به مثل و تلافی و «اهرمسازی متقابل» ترغیب کرده است. حال، هرچند مواضع آقای رئیسی و آقای دکتر امیرعبداللهیان در رابطه با برجام مواضع مثبتی بوده، اما همچنان فضای نامساعدی بر میز مذاکرات حاکم است که باید در جهت تلطیف آن تلاش کرد.
بیشتر بخوانید: صف آرایی در شورای حکام
گفته شده که اقای امیرعبداللهیان در نشست با اصحاب رسانه هم به قانون مجلس درباره تحریمها اشاره کرده که مانع از به نتیجه رسیدن مذاکرات شده است. برای رفع این مانع چه باید کرد. چراکه در دولت روحانی هم این مساله باعث بن بست مذاکرات شد.
معتقدم دولت رئیسی مجبور شده آشی را مصرف کند که مجلس شورای اسلامی با چند من روغن برای دولت روحانی پخته بود! در زمان تصویب این قانون - که موسوم به قانون «اقدام راهبردی برای لغو تحریمها» است - هشدار داده بودیم که موضوع «نظارت و بازرسی آژانس» موضع بسیار حساسیتبرانگیزی در محافل بینالمللی و افکار عمومی است و مستعد است به واکنش تند شورای حکام آژانس، همسویی بیشتر آمریکا و اروپا، ارجاع موضوع به شورای امنیت یا توسل طرف غربی برجام به سازوکار ماشه منتهی شود.
این نکته نیز به مجلس هشدار داده شده بود که خاموش کردن چراغ به روی بازرسان آژانس زمینه را برای طرح انواع اتهامات در آینده برای اسرائیل و آمریکا فراهم میکند و میتواند به تنهایی به موضوع مجادله جدیدی میان ایران و غرب تبدیل شود. ضمن اینکه متحدین ایران - مانند چین و روسیه نیز - نسبت به کاهش سطح بازرسیها حساس هستند و همین موضوع را میتوانند به مستمسکی برای همسو شدن با غرب تبدیل کنند. اما متاسفانه، مجلس شورای اسلامی بدون توجه به هشدارهای کارشناسی از اصلاح قانون مذکور و تطبیق آن با توصیههای تخصصی وزارت خارجه سر باز زد و امروز شاهدیم چگونه همین موضوع به یک چالش مهم برای دستگاه دیپلماسی تحت هدایت آقای دکتر امیرعبدللهیان تبدیل شده است.
به نظرم لازم است مجلس تدابیری بیندیشد تا دولت جدید و دستگاه دیپلماسی بتواند با قدرت مانور و اختیار بیشتری در جهت رفع تحریم بر سر میز مذاکرات گام بردارد. یکی از این تدابیر جبرانی میتواند رفع ممنوعیت مذاکره مستقیم میان نمایندگان ایران و آمریکا باشد.
مجمع تشخیص مصلحت هم اعلام کرده است که افای تی اف در دستور کار مجمع نیست. با این شرایط فعلی و امکان تصویب قطعنامه علیه ایران و مساله نفت که کشوری مانند عراق با کشورهای دیگر قرارداد میلیاردی میبندد تحلیل شما از این تصمیم چیست؟
معتقدم تحریم مانند قفلی است که به چرخهای خودروی تجارت و توسعه ایران زدهاند و اقدامات مقابلهای FATF مانند قفلی است که به فرمان آن زده باشند. حتی اگر دستگاه دیپلماسی ایران بتواند قفل چرخها را باز کند، مادام که فرمان قفل است، کشور قادر نخواهد بود در فضای بینالمللی به آسانی سیر و تردد کند. این اصل در مورد رابطه با همسایگان - که در اولویت برنامه سیاست خارجی دولت جدید است - نیز صدق میکند. یعنی حتی همسایگان و نزدیکترین متحدان ایران مقید به رعایت چارچوب FATF هستند و در صورت عدم پیوستن ایران، در همکاری با بخش خصوصی و دولتی ما دچار محدودیتهای فراوان خواهند بود. حتی اگر این کشورها شریک راهبری باشد یا در آنها حضور مستشاری میدانی داشته باشیم.
در نهایت با وضعیت فعلی و دولت جدید ایران، وضعیت را برای کشورمان چه طور تحلیل میکنید. امیدوار باشیم؟
بسیاری میگویند عرصه دیپلماسی و سیاست بینالمللی عرصه بهرهبرداری بهینه از فرصتهاست. امامعتقدم برای کشوری مانند ایران، عرصه دیپلماسی و سیاست خارجی عرصه «به وجود آوردن فرصتها» است. در واقع، ایران هنوز میتواند در ایجاد فرصتهای جدید و تغییر فضای حاکم ابتکار و عاملیت به خرج دهد و پس از چند دهه مردم را از زیر بار فشار خارجی و محدودیت رها سازد. اگر تحلیل درستی از صحنه پیش رو داشته باشیم، اگر تحلیل دقیق و درستی از فضای داخلی، فرهنگ سیاسی و سازوکارهای تصمیمسازی در کشورهای رقیب و سازمانهای بینالمللی داشته باشیم و اگر سیاست خارجی را گروگان سیاست داخلی و شعار قرار ندهیم، معتقدم میشود از بنبست چند دهه گذشته خارج شد.
فراموش نکنیم در دهه ۱۳۸۰، یک سوءبرداشت و یک محاسبه غلط در دولت آقای احمدینژاد در مورد احتمال ارجاع پرونده ایران از شورای حکام به شورای امنیت، و متعاقباً یک محاسبه نادقیق در باره سیر پرونده و دامنه اختیارات شورای امنیت، فریب به یک نسل است ایران را درگیر کرده است.
باید از این تجربیات درس گرفت. فعلآ، گام نخست این است که دولت رئیسی رابطه را با آژانس و مدیرکل آن - آقای گروسی - در اسرع وقت ترمیم کند، سپس پیش از آنکه موانع جدید حقوقی و سیاسی بر سر راه مذاکرات وین برافراشته شود، گفتگوها را از سر بگیرد و در این راه - جدا از تمام ملاحظات جناحی و سیاسی - از تمام ظرفیتهای تخصصی و افراد مجرب در حوزه مذاکره و دیپلماسی بهرهبرداری نمایند.