رویداد۲۴ سیدمحمود صدری سفیر سابق ایران در کوبا در یادداشتی درباره مشکلات پیش روی دولت رئیسی نوشت: دیدگاههای ابتدایی میتواند به فاجعهای بزرگ منجر شود و هزینههای بسیار سنگینی را تحمیل کند که جبران آن به چند دهه کوشش و تفکر نیاز باشد. مشروح یادداشت را در ادامه بخوانید.
۱) در دنیای مدرن و حتی در حاکمیتهای بزرگ قدیم که خرد و عقل و منافع ملی در مد نظر بوده، تلاش میشده که وزیر و یا وزیر اعظم از شایستهترین افراد انتخاب شود. اصولا حکومتهایی موفق شدهاند و به عظمت و شکوه دست یافتهاند که از وزیر کاردان و اندیشمند بهره جستهاند. در سایه تدبیر خواجه نظام الملک، حکومت ملکشاه سلجوقی به حد نهایت رسید. با رفتن او دولت سلجوقیان کوچک و دچار فروپاشی و ناکامی شد.
در تاریخروشن است بیسمارک صدر اعظم، آلمان امروزی را شکل داد واتحاد ژرمنها را بوجود آورد. او با همه دشواریهایی که در این زمینه داشت اجازه نداد اتحادی علیه کشورش در جنگها ایجاد شود و به تمام اهداف خود نیز نائل آمد. دو سال پس از کنار گذاشتن بیسمارک، با اشتباه ویلهلم و همقطارانش جنگ جهانی اول شروع شد و اتحاد علیه آلمان شکل گرفت. این کشور شکست خورد و کنفرانس ورسای محدودیتهای زیادی را بر آن تحمیل کرد.
در تاریخ ثبت است چنگیز برای حفظ امپراطوری خود و عدم اختلاف فرزندانش یک اندیشمند چینی را بعنوان دستیار و مشاوره انتخاب کرده است. او بود که با درایت، اوکتاو را به سلطنت نشاند و میراث چنگیز را حفظ کرد. نادر شاه از بزرگترین سرداران تاریخ جهان است ونبوغ نظامی بینظیری داشته است و لی چون از مشاوران ویا وزیر با تدبیر وکاردان برخوردار نبود به هیچ نتیجه خوبی نرسید و همه پیروزیهایش از بین رفت.
روشن است که تمدن و پیشرفت جهان بهوسیله نیروی انسانی صورت گرفته و کشورهائی در این زمینه پیشگام بودهاند که از انسانهای خردمند و هنرمند استفاده کردهاند. این یک امر بدیهی و اولیه و ساده است که نیاز به استدلال ندارد. این سرزمین کروی بدون انسانهای خلاق و شایسته تنها یک کره خاکی بدون تمدن بود. جهان امروز هنوز شاهد زندگی انسانهای اولیه در بعضی قبائل است. متاسفانه این امر بدیهی توسط بسیاری از حاکمیتها نادیده گرفته شده است. در هر حال در دولت سیزدهم این تجربه بشری مورد عنایت واقع نشده و کابینه ضعیفی شکل گرفته است. این کابینه اگر شرایط دیگر را رعایت نکند، میتواند بهعنوان پاشنه آشیل حاکمیت و جمهوری اسلامی باشد.
۲) یکی از این شرایط انتخاب زیر مجموعه وزرا از افراد شایسته و باصلاحیت است. معیار انتخاب وزرا سیاسی و قدرت لابیها بوده و در آن عنصر تخصص و کاردانی کمتر لحاظ شده است؛ چنانچه زیرمجموعه وزیر هم با همین ملاکها انتخاب شود، تیم وزارتخانهها توان و تخصص لازم برای رتق و فتق درست و صحیح امور را نخواهند داشت. ببیان دیگر ناکارآمدی ناشی از عدم تخصص فراگیر وزارتخانهها خواهد شد. روشن است در این صورت سخن از رشد و پیشرفت و برونرفت از بحران اقتصادی انتظاری بیهوده خواهدبود.
بیشتر بخوانید: ابراهیم رئیسی آخرین شانس جمهوری اسلامی/ فرصتی نمانده است
۳) آنچه که میتواند ناکارآمدی و عدم موفقیت را بر دو عامل بالا افزایش دهد، ذهن بسیط و بسیار سادهای است که اکثر وزرا به آن گرفتارند. بر همگان روشن است که به علت وجود مستشاران آمریکائی یک ذهنیت منفی در بین انقلابیون نسبت به استفاده از متخصصان خارجی ایجاد شده بود. بازگشت به خویشتن دکتر شریعتی و خودباوری امام هم این نگرش را تقویت میکرد.توصیه امام و شریعتی این حسن را داشت که انقلابیون تمام تلاش خود را بکار گرفتند و از تهدیدها و چالشها هراس بهخود ندادند. آنها همچنین در حد توان از بهترین و شایستهترین افراد استفاده میکردند. در آن زمان راه همکاری با بعضی از شرکتهای خارجی نیز بسته نبود. یعنی ترکیبی از نیروی ماهر داخلی و تا حدی از متخصصین خارجی امور را بر عهده داشت. این همت و اقدامات صادقانه تا اندازهای در توسعه و ابادانی کشور اثر گذار بود اما علیرغم آن وجوه، اشتباهات بزرگ و یا بعضی تخریبهای غیر قابل جبران را نیز بهدنبال داشت.
سیاست جایگزین کردن واردات، تعدیل اقتصادی، خودکفا شدن در گندم و گوشت، گسترش باغات و ... تقریبا تماما به بنبست رسیدند و هزینههای بسیاری را تحمیل کردند. دو نمونه از آنها پل زدن روی دریاچه ارومیه یا سد گتوند در جلوی چشم همگان است که به چه فاجعهای انجامیده است. مسئله استفاده بیرویه از آبهای زیرزمینی و اجازه چند صد هزار چاه بهعنوان معضل بزرگ کشور و آینده تاریک آب، نتیجه همین نگرش مطلق از تجربه داخلی و بهخصوص بهره جستن از ذهنیتهای ابتدایی است.
در حالیکه جمهوری اسلامی چنین هزینههای بزرگی را پیش روی خود قرار داده است و با وجود درآمد پیش از هزار و پانصد میلیارد دلار از فروش انرژی با مشکلات عمیق توسعه روبرو است. کشورهائی مانند «آسهآن» ودیگر دولتهایی که از دانش روز استفاده کردهاند، موفقیتهای بزرگی را بدست آوردهاند. در منطقه نیز دول قطر و امارات که ظرفیتهای بسیار پائینتری نسبت به ایران دارند، در تولید ثروت و رفاه ملی با ایران فاصله نجومی پیدا کردهاند. ترکها هم بدون منابع انرژی لااقل دودهه از جمهوری اسلامی جلو هستند.
قابل توجه است که این کشورها هیچ کدام معضلات بزرگ تخریب محیط زیست، از بین بردن منابع آبی، اتلاف انرژی و... را نداشتهاند. چرا که از دانش و تجربه جهانی استفاده و ظرفیتهای علم و دانش، تجربه و اجرائی خود را ارتقا بخشیدهاند.
۴) دولتمردان جدید مسیر بسیار مخربتر از گذشته را در نظر دارند. آنها اولا از همه نیروهای شایسته به دلایل مختلف از جمله عقیدتی و نگرش خاص سیاسی و رانتهای فامیلی و فرقهای استفاده نمیکنند و دایره خود را بسیار تنگتر کردهاند ثانیا از آن مزیتهای روابط محدود با شرکتهای خارجی نیز بر خوردار نیستند و ثالثا در صدد هستند اندیشههای ابتدایی و بسیار خام و بعضا غیر علمی و غیر تجربه شده را پیاده کنند.
این نکته آخرشاید کمتر مورد توجه نخبگان قرار گرفته است. صحبتهای عجیب و غریب را جامعه میشنود و گاهی آن را به طنز میگیرد اما عمق تخریب از نظرها پنهان میماند. یادم است وقتی نوجوان بودم، آقایی که از افراد عامی مذهبی بود علت کمی محصولات کشاورزی را نزدن چاه میدانست. ایشان ممنوعیت چاه و ممانعت از چرای بز را دستور خارجی و وابستگی رژیم میدانست. او همچنین با اصرار میگفت که خزینه بسیار فواید دارد و از دوش حمام دوری میکرد و آن را مظاهر غربی میدانست!
اکنون هم بعضی منتسبان به دولتمردان جدید طب سنتی را بنام طب اسلامی معرفی و طب جدید را رد میکنند. معروف است میزا اقاسی که بسیار ساده بود دستور داد که بخش اعظم بودجه را چاه بزنند. گفته میشود در دولتنهم و دهم قریب دویست هزار چاه زده شده است.
در هر حال این دیدگاههای ابتدائی میتواند به فاجعهای بزرگ منجر شود و هزینههای بسیار عظیم و سنگینی را تحمیل کند که جبران آن به چند دهه کوشش و تفکر نیاز باشد. تجربه ناموفق دولتهای نهم و دهم و شعارهای غیر علمی و ضدتوسعهای آن زمان پیش روی هیات دولت جدید قرار دارد. آن انتخاب دستکم دو دهه کشور را به عقب انداخت؛ هم به منابع انسانی ضربههای شدید وارد کرد و هم کل منابع مالی از فروش انرژی را از بین برد. آن خسارتها در نتیجه اجرایی کردن افکار فردی و گروهی دسته خاصی بود که متاسفانه شعارهای شبیه آن در این دولت هم دیده میشود.
۵) دولتجدید اگر با معضلات اقتصادی بر خورد علمی کند، از تجربه دنیا استفاده کند؛ ازمشاوران اقتصادی کشورهای موفق بهره ببرد، شاید قادر شود برای پاشنه آشیل کشور راه حل معقولانهای پیدا کند. بنظر نمیرسد بدون انضباط مالی شدید، عدم استفاده از تمام ظرفیتهای متخصصان اقتصادی داخلی و بهره بردن از مشاورهای خارجی موفقیتی حاصل شود. از جانب دیگر دو گرایش عمده در این دولت وجود دارد. کسانی که به دنبال همان مسیر دوره نهم و دهم یعنی اختصاص منابع و ثروت کشور برای دسته خاصی هستند. آنها این زمان را فرصت خوبی را برای تکمیل انحصارات خود میدانند. متاسفانه این دسته هم در سیستم اداری و هم در مجلس طرفدارانی دارد. گروه دیگر اگرچه خیلی پاک دست نیستند، اما از اقدامات عمرانی و سازندگی بری نیستند.
۶) چالش خارجی آقای رئیسی پیشبرد برجام است. حل برد-برد آن، راه را برای توسعه مناسبات با چین و روسیه فراهم میکند. همچنین مسیر را برای همکاری با دیگر کشورها و همسایگان هموار و موانع تعامل با دنیا را برطرف میکند. خوشبختانه در این مدت کوتاه، دولت جدید نشان داده که عملگرایی را در سیاست خارجی انتخاب کرده است. توافق با آژانس و سخنان مثبت برای توافقات برجامی امیدوارکننده است؛ چنانچه این مواضع در سیاست خارجی ادامه یابد مانع خارجی برای توسعه و برونرفت از فقر جامعه نیز برداشته خواهد شد، در غیر اینصورت امکان استفاده از ظرفیتهای جهان پیشرفته و تعامل با کشورها بسیار محدود شده و مشکلات ومعضلات جدی را بدنبال خواهد داشت.