رویداد ۲۴، گروه سیاسی- حمله به سفارت عربستان اگر چه از سوی برخی چهرهها و مسئولان نظام محکوم شد اما تبعاتی را در عرصه بینالمللی برای کشور به همراه داشت. چنین اقداماتی در کشور میتواند در تعامل سازنده جمهوری اسلامی با دنیا و ایجاد آرامش در کشور اخلال ایجاد کند. علی تاجرنیا فعال سیاسی اصلاحطلب در گفتوگو با
رویداد ۲۴ میگوید این اقدامات خلاف منافع ملی است و دستگاههای قضایی و انتظامی باید با چنین اقداماتی برخورد کنند.
با وجود آنکه حالا کمی از ماجرای حمله به سفارت عربستان فاصله گرفتیم اما آثار آن همچنان ادامه دارد، با این حال برخی جریانها از آن اقدام حمایت میکنند؛ در این میان دو تحلیل وجود دارد، برخی چنین اقداماتی را از سر ناآگاهی عدهای خودسر عنوان میکنند و عدهای دیگر معتقدند که آنها با سازماندهی قبلی و با هدف خاصی دست به چنین اقداماتی میزنند، نظر شما چیست؟
من فکر میکنم با توجه به ساختار کشور و برخوردهایی که نسبت به رفتارهای خودسرانه انجام میشود، پذیرش این مسئله که رفتارهایی که در سفارت عربستان انجام شد و یا رفتارهای مشابه آن، بدون سازماندهی و بدون حمایتهای بعضی از مجموعهها باشد.
اگر بپذیریم این حرکات خودسرانه است، در واقع عملاً پذیرفتیم که نیروی انتظامی یا نهادهای اطلاعاتی و امنیتی از آن میزان هشیاری یا اقتدار لازم برای پیشگیری و برخورد با این مسائل برخوردار نیستند، اما من با این تحلیل موافق نیستم و معتقدم که دستگاههای امنیتی و اطلاعاتی و انتظامی در موارد مشابهی برخوردهای کاملاً جدی دارند، بنابراین این مسئله را که این حرکات خودسرانه باشد، نمیپذیرم.
به هر حال عدهای همچنان حرکات و اقداماتی از این دست را خودسرانه میدانند، با چنین فرضی چرا بارها شاهد تکرار این اقدامات هستیم؟
بر فرض قبول کردن چنین مسئلهای، چون در گذشته رفتارهای متناسبی با اینگونه حرکات انجام نشده و با مسببان این گونه رفتارهای خودسرانه، برخورد جدی و قاطع انجام نشده، عملاً آنها و یا کسانی که این مشی را میپسندند احساس میکنند که میتوانند به راحتی دست به چنین اقداماتی بزنند که این مسئله هم خودش آسیبی برای کشور محسوب میشود و در دراز مدت میتواند باعث هرج و مرج شود.
فکر میکنید چه رویکردی باید در برابر چنین اقداماتی اتخاذ شود؟
به جای اینکه بخواهیم که فرافکنی کنیم و عاملان این اقدامات را بر گردن افرادی ناشناس بیندازیم باید از همین مورد برخورد صورت گیرد. قوه قضاییه و نیروی انتظامی به طور جدی با آنها برخورد کند. برخی از رسانههای منسوب به مخالفان دولت، دستگیرشدگان را تماشاچی دانستند و آنها را مقصر ندانستند. اگر همه معتقدیم که این اقدامات، علیه امنیت کشور است و سیاستمداران کشور را در پیگیری اهداف بلند نظام دچار دردسر میکند، همگی بپذیریم که با این افراد فارغ از اینکه سازماندهیشده باشد یا خودسرانه، برخورد شدیدی صورت بگیرد تا در آینده کسی جرأت نکند چنین اقداماتی انجام دهد و رسانههای مخالف دولت هم سعی کنند برای برخورد با این اقدامات همراهی کنند.
با توجه به اینکه در آستانه اجرای برجام هستیم و برخی تحرکات داخلی میتواند در تعاملات بینالمللی تأثیر داشته باشد، آیا امکان تکرار چنین اقداماتی وجود دارد؟
من فکر میکنم در این دوره از دولت اتفاق نادری افتاده است که با ۳۵ سال قبل از آن در جمهوری اسلامی قابل مقایسه نیست؛ به طوری که برای یک جریان مخالف دولت هیچگونه خط قرمزی برای مخالفت کردن وجود ندارد، حتی در مورد مسائلی که با امنیت ملی ما گره خورده است. متأسفانه اگر رفتارهای انتقادی در چارچوبهای مشخص، در دورههای گذشته توسط دستگاههای قضایی و انتظامی تحمل نمیشد، اما حالا شاهد هستیم که تندترین رفتارها نسبت به دولت، برجام و مسائل مربوط به امنیت ملی مطرح میشود و نه تنها با این افراد برخوردی صورت نمیگیرد بلکه با طرح شدن این مواضع در صدا وسیما و در اختیار قرار دادن تریبونهای مختلف به آنها، عملاً تشویق هم میشوند.
بنابراین فکر میکنید باز هم به همین روند ادامه میدهند؟
من فکر میکنم متأسفانه یک جریان سیاسی برای تضعیف دولت، هر اقدامی را که فکر میکند لازم است انجام میدهد، مخالفتها با برجام هم در همین راستاست. پیشبینی من این است که اینگونه مسائل کم نمیشود مگر این که از سوی مقامات عالیرتبه، در حمایت از دولت و در واقع حمایت از تصمیماتی که فقط مختص دولت نیست بلکه تصمیمات نظام است، مواضع شفافی گرفته شود. به نظر من سخنان کلی که تفسیرهای متفاوتی را به دنبال دارد، زمینه اینگونه مخالفتها را فراهم میکند.
به نظر شما هدف از اقدامات افراطی از جنس حمله به سفارت چیست؟
بعضیها تلاش میکنند تا به دنیا بگویند که بعد از سال ۹۲ هم در داخل کشور هیچ اتفاقی نیفتاده است و کشور بر همان مدار گذشته میچرخد.
چرا؟
این مسئله خلاف منافع کشور است، هدف آنها این است که مانع توسعه کشور و حضور سرمایهگذاران خارجی شوند. به نظر من این رفتار کاملاً غیرملی است.
در داخل کشور چطور؟ آیا این جریانها با چنین اقداماتی، اهدافی را در داخل کشور هم دنبال میکنند؟
در داخل کشور هم، آنها تلاش میکنند اکثریتی را که در شرایط خاص به میدان میآیند و سال ۹۲ هم از آقای روحانی حمایت کردند، ناامید کنند. در واقع میخواهند این پیام را به اکثریت مردم بدهند که امکان بروز هر گونه اقدام مثبت وجود ندارد تا آنها خانهنشین شوند. در چنین شرایطی این جریان با حضور اقلیت طرفدار خودشان انتخابات اسفند و انتخابات بعد از آن را به نفع خودشان تمام میکنند. پایگاه مخالف دولت بیشتر در طبقه سنتی است و پایگاه دولت آقای روحانی در طبقه متوسط قرار دارد و آنها تلاش میکنند طبقه متوسط را از اصلاح در کشور ناامید کنند و به حاشیه برانند تا اهداف سیاسی خود را دنبال کنند.