رویداد۲۴ روز گذشته سید ابراهیم رئیسی رئیسجمهوری طی حکمی علی سلاجقه را به عنوان رئیس سازمان حفاظت محیط زیست کشور منصوب کرد. به این ترتیب عیسی کلانتری رئیس پیشین این سازمان با سمت خود خداحافظی کرده و زمین سوخته محیط زیست کشور را به سلاجقه تحویل داد.
خشک شدن تالابها، آتشسوزیهای هر روزه و گسترده طی نیمه اول سال در جنگلها و از بین رفتن هزاران هکتار زمین جنگلی و مرتعی و گونههای متنوع حیات وحش کشور، کشته شدن دوستداران محیط زیست در حین اطفاء حریق جنگلها به دلیل نبود امکانات و تجهیزات اطفاءحریق، مرگ پرندگان مهاجر به تالابها، دستاندازی شرکتهای نفتی خارجی و داخلی به بهانه استخراج نفت و از بین بردن سرمایههای زیست محیطی کشور و اجازه شکار حیات وحش کشور به شکارچیان داخلی و خارجی در ازای گرفتن مبالغ هنگفت و از بین رفتن گونههای حیات وحش در باغوحشهای فاقد امکانات و تجهیزات لازم برای نگهداری از حیوانات و ... و در نهایت عدم حمایت مناسب از محیطبانان کشورمان تنها گوشهای از مشکلات و آسیبهایی است که در این سالها بر محیط زیست کشورمان گذشته و آن را تبدیل به زمینسوخته کرده است.
در تبدیل محیط زیست به این زمین سوخته اگر نگوییم سازمان حفاظت محیط زیست در بسیاری مواقع خود کمک حال و همدست تخریبکنندگان بوده است، اما میتوان قاطعانه گفت که این سازمان در بسیاری از این موارد با سکوت و عملکرد ضعیف یا حتی فقدان عملکرد، نقشی بسزا در تخریب محیطی داشته است که باید حافظ و پاسدار آن بود.
در این بین، اما عیسی کلانتری شاهکار حفاظت از محیط زیست بود، فردی که هرازگاهی با یک اظهارنظر عجیب و غریب گویا سعی داشت خود را در مقابل محیط زیست قرار دهد تا در کنار آن. هنوز به خاطر داریم که او دو سال پیش خرید تجهیزات اطفای حریق جنگلها را فاقد توجیه اقتصادی خواند و در واقع با این سخن به جای اینکه در کنار فعالان محیط زیست قرار گیرد در برابر آنها ایستاد. دردناک آنکه همان سال دو نفر از فعالان محیط زیست کشور در حین تلاش با کمترین امکانات برای اطفای حریق منطقه حفاظت شده خائیز جان باختند.
حالا علی سلاجقه میراثدار عیسی کلانتری شده و به جای او سکان هدایت سازمان حفاظت محیط زیست را در دست میگیرد. تحصیلات تقریبا مرتبط او با محیط زیست و داشتن سابقه اجرایی در این سازمان شاید بتواند کورسوی امیدی برای محیط زیست کشورمان باشد به این شرط که او راه اسلاف خود را ادامه نداده و محیط زیست سرزمینمان را جایی برای صاف کردن راه پروژههای سودآور برای عدهای، اما زیانرسان به این میراث مشترک نسلهای آینده کشور تلقی نکند.
به گزارش جامعه ۲۴ نگاهی به کارنامه علی سلاجقه اطلاعات اندکی را در اختیار ما قرار میدهد. تحصیلات او مرتبط با آب بوده و آخرین مدرک تحصیلی سلاجقه دکتری فوق دکتری مهندسی منابع آب - رد پای آب U.C.F آمریکاست. او عضو هیات علمی دانشگاه تهران در رشته مربوطه و عضو پژوهشگاه سوانح طبیعی کشور است.
سلاجقه در حال حاضر رئیس اتحادیه علمی انجمنهای علمی منابع طبیعی و محیط زیست ایران است. او پیش از این مدیرکل آموزش و ترویج و مشارکتهای مردمی و مدیرکل دفتر اقتصاد سازمان حفاظت محیط زیست نیز بوده است. در کارنامه سلاجقه، سمتهایی از جمله ریاست انجمن آبخیزداری ایران، ریاست سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری، ریاست پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران و ریاست دانشکده منابع طبیعی دانشگاه تهران به چشم میخورد.
علی سلاجقه استاد پردیس کشاورزی و منابع طبیعی و معاون وزیر جهاد کشاورزی و رئیس سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری کشور در دوره محمود احمدی نژاد بوده است. سلاجقه البته در دوران احمدینژاد اقبال چندانی نداشت و در سال ۱۳۹۰ به دنبال اختلاف نظر با وزیر جهاد کشاورزی از سمت خود برکنار شد.
دکتر بهمن ایزدی، بومشناس و فعال محیطزیست درباره این تغییر و تحول و انتظاراتی که از علی سلاجقه در سمت جدید خود میرود، میگوید: «با توجه به کاندیداهایی که برای این سمت معرفی شدند درباره آقای سلاجقه کمتر صحبت شده است، اما به نظر میرسد که انتخاب سلاجقه بد نیست به این دلیل که او قبلا با تشکلهای محیط زیستی در ارتباط بوده و در یک دورهای در سازمان حافظت محیط زیست، مدیریت دفتر مشارکتهای مردمی را بر عهده داشته است. به نظر میرسد ایشان تجربه کافی درباره خواستهها و نظرات دغدغهمندان محیط زیست را دارد. این مساله کمک میکند که نگاه او در مسیری قرار گیرد که بتواند در خصوص ایفای نقش مدیریت مشارکتی در کشور موفق باشد.»«او همچنین مدیریت سازمان مراتع و جنگلهای کشور را برعهده داشته و تحصیلکرده حوزه آب است؛ بنابراین سواد آکادمیک لازم بهویژه در حوزه آب را دارد به خصوص در شرایطی که کشور ما به لحاظ منابع آبی دچار خسران بوده و زیستگاهها و رویشگاههای کشور را تحت تاثیر قرار داده است؛ بنابراین این فرد میتواند در این حوزه نقشی مهم ایفا کند.»
«در ادوار مختلف سازمان حفاظت محیط زیست، نگاه مدیران بالادستی به این سازمان اینگونه بوده است که این سازمان و سازمان جنگلها و منابع طبیعی را به مثابه صندوق ارضی (زمینی) نگاه میکردند که هر زمان برای توسعه برنامههای عمرانی خود نیاز به عرصهها و زمینهای جدید داشتند میتوانند از این دو سازمان زمین بگیرند. اجرای خطوط انتقال آب، برق، گاز و ... در گذشته باعث شد هزاران هکتار از رویشگاههای کهنسال و ارزشمند کشور از بین برود و سازمان حفاظت محیط زیست و سازمان منابع طبیعی تنها تماشاگر بودند.»
«اگر سلاجقه بخواهد مدیر موفقی در سازمان حفاظت محیط زیست باشد در وهله اول باید نسبت به عملکرد مدیریت این سازمان در ادوار گذشته دقت کرده و آن را مورد ارزیابی قرار دهد تا با توجه به برونداد نتیجه این ارزیابی بتواند برنامه راهی برای خود تدوین کند که دچار اقدامات کلیشهای گذشته نشود؛ یعنی همان اقداماتی که زیستگاههای ما و مناطق چهارگانه کشور را با آمار منفی مواجه کرد. آنچه که در کشور ما در خصوص منابع پایه کشور رخ داده وجود افرادی است که برای رسیدن به مطامع آنی خود لابیگری میکردند یا تبدیل به باندهای مافیایی شدند که منابع آب، خاک و زیستگاهها، رویشگاهها، جنگلها، تالابها و ... کشور را دستخوش مطامع شوم خود قرار دادند، آنچنانکه امروز دریاچه بختگان، دریاچه پریشان و بسیاری از تالابهای کشور خشک شده یا در حال خشک شدن است.»
«دلیل این رخدادهای شوم همین نگاه غیرمسئولانه مدیران سازمانهای مربوطه نسبت به انجام وظایفی بوده که بر عهده داشتند. این مدیران در برابر مسئولان این حوادث شوم کوتاه آمدند که این مساله باعث از بین رفتن زیستگاههای تالابی، جنگلی و کوهستانی شد. در حال حاضر بسیاری از زیستگاهها و سرزمینهای ارزشمند کشور تحت لوای همین مدیریت تغییر کاربری داده شده و تصاحب شدند و در نهایت هم از بین رفتند. در مدیریت گذشته و حدود ۱۰ سال پیش به راحتی ۸۰۰ هکتار از پارک ملی کلاه قاضی در اصفهان را به توسعه شهر جدید بهارستان اصفهان اضافه کردند. این پارک زیستگاه آهو و کل و بز و قوچ و میش بود. این درحالی است که این پارک باید تحت حفاظت ویژهای میبود، اما به همین راحتی از دست رفت. برای توسعه پالایشگاه شیراز ۲۰۰ هکتار از پارک ملی بمو را به این طرح اختصاص دادند یا خط لولهای که از سروستان به شیراز میآمد را از وسط همین پارک رد کردند و زیستگاه را دو شقه کردند.»
«از سوی دیگر تجهیزات ما برای حفاظت از محیط زیست نسبت به ۴۰ سال پیش مناسبتر شده، اما برای زمان حال وضعیت مناسبی ندارد. مثلا نسبت به ۴۰ سال پیش تعداد محیطبانها و تجهیزات ما بیشتر شده است، اما این عدد برای امروز کافی نیست. مساحت زیستگاههای کشور و مناطق ۴ گانه کشور در برخی نقاط کاهش یافته و به توسعه شهرها و اراضی کشاورزی و کارخانجات تخصیص یافتهاند. از طرف دیگر آمار وحوش و تنوع زیستی در کشور کاهش یافته است، به این دلیل که سازمان حفاظت از محیط زیست برای حفاظت از مناطق ۴ گانه و زیستگاههای کشور تنها بر سلاح تکیه کرده است در حالیکه در جهان نگاه حفاظت فیزیکی از مناطق تغییر یافته است به این دلیل که این روش جواب نداده است، بنابراین سلاجقه باید به تغییر این نگاه که در کشور ضروری است و برنامه ریزی برای ایجاد تغییر، فکر و عمل کند.»
«در واقع نگاه به حفاظت از محیط زیست باید به سمت مدیریت مشارکتی حرکت کند. سلاجقه اگر بخواهد کاری موثر در حوزه محیط زیست انجام دهد باید این موارد را با ارزیابی دقیق روند مدیریت گذشته این سازمان در نظر بگیرد و بهگونهای برنامهریزی کند که در مراحل بعدی شاهد بهبود شرایط تالابهای کشور، تخصیص کامل حقابههای محیطزیستی تالابها و... باشیم. جالب آنکه تمام این تالابها و دریاچهها مانند دریاچه بختگان تحت مدیریت سازمان حفاظت محیط زیست است و باید حقابه محیط زیستی این مناطق را تخصیص دهد. حقابه محیط زیستی تالاب پریشان و رودخانه ارژن را باید بدهند.»
«هنوز به خاطر دارم که عیسی کلانتری در کمیسیون تلفیق مجلس عنوان کرد که ما نیاز به هلیکوپتر آبپاش برای اطفای حریق نداریم و نیاز نیست ما کاری کنیم چرا که مردم خود نسبت به خاموش کردن آتش در مراتع و جنگلها اقدام میکنند. این درحالیست که در حال حاضر با بحران آتشافروزی در رویشگاههای کهن زیست زاگرس مواجه شدهایم، رویشگاههایی که قدمت آنها به ۵ هزار و ۵۰۰ سال قبل میرسد؛ این میراث ارزشمند به ما رسیده است و ما هم باید آن را به نسلهای آینده برسانیم.»
«مدیریت بخشی از این رویشگاهها که تحت مدیریت سازمان حفاظت محیط زیست است در گذشته با این نگاه انفعالی که ما نیاز به هلیکوپتر نداریم مواجه بوده و اگر این نگاه به مدیریت سلاجقه هم تعمیم یابد و همچنان مردم اقدام به اطفاء حریق در این رویشگاهها کنند میتوان گفت سلاجقه هم ادامهدهنده مسیر مدیران قبلی و در نتیجه آماده رسیدن به بنبست ناشی از مدیریت این مدیران است. به نظر میرسد که سلاجقه برای حل این مساله باید تدبیر کرده و با رویکرد خبیثانهای که زیستگاهها و رویشگاههای ما را به آتش میکشد مقابله کرده و ناوگان اطفاء حریق جنگلها را تقویت کند. آتش چیزی نیست که فرد انسانی با آن مبارزه کند. ما طی ۱۸ ماه گذشته ۱۵ شهید در راه اطفاء حریق جنگلها دادهایم. این نشان میدهد که بخش دولتی ذیربط و سازمان حفاظت محیط زیست و سازمان منابع طبیعی به درستی به وظایفی که کشور و مردم بر عهده آنها گذاشتهاند عمل نکرده و به درستی تولیگری نکردهاند.»
«مساله کمبود محیطبانان هم مهم است. درحال حاضر تعداد محیطبانان کشور ما حدود ۲ هزار و ۵۰۰ نفر است درحالیکه مساحت مناطق تحت حفاظت سازمان حفاظت محیط زیست حدود ۱۶۵ هزار کیلومتر مربع است. براساس استانداردهای جهانی و با توجه به این میزان مساحت باید تعداد محیطبانان کشور حدود ۱۱ هزار محیطبان حافظ محیط زیست کشور باشد، یعنی درحال حاضر با کمبود ۸ هزار و ۵۰۰ محیطبان مواجه هستیم و در واقع هر محیطبان در حال حاضر به جای ۴ محیطبان انجام وظیفه میکند که این به معنای نقصان در مدیریت سازمان حفاظت محیط زیست در گذشته بوده و نشان میدهد که مدیران گذشته به درستی به این موضوع توجه نکرده و همه چیز را با روزمرگی میگذراندند.»
«باید ببینیم که تا سال آینده چه تعداد محیطبان به این سازمان اضافه میشوند و آیا سلاجقه میتواند بارقه امیدی را در این زمینه ایجاد کند. حتی اگر ۵۰۰ محیطبان اضافه شود ما به این نتیجه میرسیم که سلاجقه در مسیر بهبود محیط زیست کشورمان گام بر میدارد. مهمتر آن است که رئیس جدید سازمان حفاظت محیط زیست پلهای مستحکمی را بین مدیریت سازمان و آحاد مردم ایجاد کند. اتفاقی که در گذشته به شدت کمرنگ بوده و به این مساله منجر شده است که بیشترین خسران و تعرض نسبت به زیستگاههایمان بهویژه آنها که تحت مدیریت سازمان محیط زیست بوده است، انجام شود. مردم هم باید در کنار امر حفاظت قرار بگیرند و ما منتظریم که ببینیم آقای سلاجقه با توجه به سوابق قبلی خود و ارتباطشان با تشکلها و جامعه محلی میتوانند این مشکلات را حل کنند.»
«اگر سلاجقه مدیریتی دقیق و متعهدانه را آغاز کند به نحوی که سال آینده در چنین روزهایی شاهد باشیم که اوضاع مناطق از دست رفته و بحرانزده ما تا حدودی بهتر شده است قطعا میتوانیم امیدوار باشیم که سلاجقه در مسیری قرار گرفته است که مدیریت و حفاظت از محیط زیست کشور نسبت به گذشته بهتر و تقویت شده است و این بارقه امید برای مردم ایجاد شود که طبیعت محتضرمان بار دیگر روی پای خود میایستد و بهویژه مناطق چهارگانه کشور به یک اعتدال میرسد. ما امیدواریم از این کوه مشکلات که در محیط زیست داریم حتی پنج درصد حل شود تا بگوییم سلاجقه عملکردی درست داشته است.»
به گزارش جامعه ۲۴ اگر سلاجقه در جایگاه جدید خود بازیچه زد و بندهای پشت پرده نشده و حفظ صندلی قدرت خود بر این سازمان را برحفاظت از محیط زیست ترجیح ندهد، اگر او قصد کند که در مقابل فشارها و دستهای قدرتمند و یقهسفیدهای تخریبگر محیط زیست ایستادگی کند، قطعا راهی پر نشیب و فراز در پیش رو دارد.
قطعا آینده نشان خواهد داد که او چگونه نگهبانی برای این میراث ارزشمند خواهد بود. آیندگان روزی او را مورد قضاوت قرار خواهند داد که آیا به بهای رسیدن به قدرت و بله قربانگویی در برابر دستان قدرتمند و سوءاستفاده کننده از محیط زیست، ریاست این سازمان به او بخشیده شده است یا اینکه او با علم به تمام سختیها و برای بهبود اوضاع این پست را پذیرفته است.