در ادامه این مطلب آمده است: تحریمها به عنوان وسیلهای برای تحت فشار قرار دادن ایران در زمینهی توافق هستهای احتمالاً نتیجهای در بر نخواهد داشت. ایران به دیپلماسی آمریکا به عنوان اسب تروا نگاه میکند. باید توجه داشت که ایالات متحده ابتدا از توافق هستهای کنار رفت و چندی پیش بود که واشنگتن آشکارا رهبر ارشد نظامی ایران را ترور کرد. تلاش برای هدف قرار دادن یکی از معدود مسیرهای تجاری ایران، احتمالاً سوء ظن تهران را به سیاستهای ریاکارانهی آمریکا تأیید میکند و انگیزه بازگشت به مذاکرات هستهای را از بین میبرد.
چین که به واردات نفت خام وابسته است، بعید به نظر میرسد روابط اقتصادی و دیپلماتیکش را با ایران از بین ببرد و به نفع بزرگترین رقیب ژئوپلیتیک خودش عمل کند. چین هنوز از توافق نامه آمریکا و استرالیا در ماه گذشته در زمینهی زیردریاییها عصبانی است. از سوی دیگر، با توجه به موافقتنامههای اقتصادی اخیر چین و ایران و الحاق ایران به سازمان همکاری شانگهای کمتر محتمل است که چین به نفع واشنگتن و ضرر تهران عمل کند.
علاوه بر این، حتی در صورتی که ایران از مذاکرات کنار برود و یا دو طرف به توافق دست نیابند، افزایش محدودیتهای اقتصادی یا آنچه دولت ترامپ آن را "فشار حداکثری" مینامید، نباید به عنوان برنامه B در نظر گرفته شود. این تحریمها در جلوگیری از توسعه سلاحهای هستهای به هیچ وجه موثر نیستند. به طور کلی، وضع موجود منافع ایالات متحده را چه اهداف ماکسیمالیستی باشد و چه مینیمالیستی، پیش نمیبرد.
ادعا شده است که کمپین تحریمها ایران را مجبور به حمله به نفتکش ها، حمله به تاسیسات نفتی عربستان و حملات نیابتی علیه نیروهای آمریکایی در عراق کرد. تهدید اخیر هنوز فروکش نکرده است و واکنش جنبشی ایران یک پیامد کاملاً قابل پیش بینی از جنگ اقتصادی نادرست است.
علاوه بر این، ایران در حال غنی سازی اورانیوم بسیار فراتر از سطوح توافق شده در توافق هستهای (هر چند پایینتر از سطح مورد نیاز برای تسلیحات هسته ای) است. به همین ترتیب، تهران تلاشهای فنی و غافلگیرکنندهای برای غنی سازی اورانیوم فلزی، یکی از اجزای سلاحهای هسته ای، برای اعمال فشار بر واشنگتن انجام داده است.
اما اهداف کمپین تحریمها عمدتاً از توسعه هستهای ایران فراتر رفته و تقریباً در تمام صنایع غیر نظامی گسترش مییابد. غیرنظامیان و نه دولت، تحت تحریمهای آمریکا رنج میبرند. سپاه پاسداران ایران تحت تأثیر قرار نمیگیرد و بودجه آن علیرغم کمپین تحریمها افزایش یافته است. در اقدامی کنایه آمیز، تحریمهای ایالات متحده در واقع مانع از دور زدن محدودیتهای اینترنت توسط دولت ایران از سوی مردم عادی میشود. به عبارت دیگر، طرفداران تحریمها به طور غیرمستقیم همان رژیمی را که با آن مخالف هستند، تقویت میکنند.
تحریمها مانع از شبکه نمایندگی ایران نشده است، نیروهایی که هنوز در سوریه فعالیت میکنند. اعمال فشار بر اقتصاد ایران، هیچ گونه صدمهای به فعالیتهای نظامی منطقهای آن وارد نکرده است.
یکی از اهداف اعلام نشده کمپین تحریم ها، اعمال فشار کافی برای برانگیختن قیام مردمی علیه جمهوری اسلامی است. این سیاست در نهایت نتیجهی معکوس داشته است. نظامیترین عناصر سیاست ایران قدرت شان را تثبیت کرده اند. این امر به خاطر تحریمهایی است که ایمان به جایگزینهای معتدل را تضعیف میکند.
همچنین ایالات متحده نمیتواند از تحریمها برای تأثیرگذاری بهتر بر شرایط داخل ایران استفاده کند. استفاده از دیپلماسی به عنوان وسیلهای برای اجبار، اعتبار واشنگتن برای تأثیرگذاری بر حقوق بشر را تضعیف میکند و به طور کلی باعث بروز اختلال در توانایی فعالیت سازمانهای مردمی در این کشور میشود.
بیشتر بخوانید: دعوای ناتمام بر سر لغو یا تعلیق تحریمها/ ظریف درباره تحریمها چه گفته بود؟
تحریمها مانند یک بمب ساعتی هستند. استفاده بیش از حد از تحریمها قدرت آمریکا را از بین میبرد. به همین ترتیب، ایران در حال دور شدن از اقتصاد نفتی است و به اقتصادش تنوع بخشیده تا صنعت داخلی خود را در اولویت قرار دهد. ایران پس از ۳۰ سال تحریم متناوب به این نتیجه رسیده که ایالات متحده به هر حال تحریم هایش را اعمال خواهد کرد. ایرانیها این را یک امر مسلم تلقی کرده اند و با این واقعیت سازگار شده اند.
ایالات متحده نیازی ندارد سیاستی را دنبال کند که مطابق منافعش نیست و میان واشنگتن با ایران و نیروهای نیابتی اش درگیری ایجاد میکند. آمریکا به جای تغییر مسیر در دیپلماسی و تشدید تحریمهای غیرموثر باید اولین اقدامش این باشد که به بخشی از سنگینترین تحریمها علیه ایران پایان دهد تا به نجات مذاکرات وین کمک کند. رئیس جمهور بایدن خواستار "دیپلماسی بی امان" شد. این بدان معناست که ما نباید تسلیم شویم.