رویداد۲۴ مجلس، دولت و قوه قضاییه در یکی دو سال اخیر با تغییرات و جابهجاییهایی همراه بوده و این یعنی کارگزاران قبلی برای زنده ماندن در عرصه سیاست نیاز به فعالیت بیشتر دارند. درباره اینکه ظرفیت تبدیل شدن به منتقد وضع موجود را دارند یا خیر، اما نظرات متفاوتی وجود دارد. برخی معتقدند که آنها با توجه به سابقه و عملکرد خود از سوی جامعه پذیرفته نشده و امکان ایفای نقش منتقد که مقدمه کنشگری سیاسی است را ندارند. گروه دیگر هم مخالف هستند. مساله مبهم بعدی، اما این است که هر کدام از این چهرهها و شخصیتها از چه مسیری خواهند رفت و آیا امکان همراهی بیشتر با هم را دارند یا خیر؟
به گزارش نامهنیوز، اسماعیل گرامی مقدم، قائم مقام حزب اعتماد ملی از جمله کسانی است که تبدیل شدن کارگزاران سابق به منتقدان وضع موجود را بعید نمیداند و معتقد است که ظرفیت لازم را برای این کار دارند، اما قرار گرفتن همه آنها در کنار هم و ساخت یک قطب سیاسی منتقد را محتمل نمیداند.
او درباره اینکه اینها میتوانند به عنوان منتقدان ارکان مختلف حاکمیت ایفای نقش کنند؟ گفت: «روشن است که بله، نه تنها اینها که در قوای مختلف نظام جمهوری اسلامی سابقه کار دارند، میتوانند منتقد باشند، هر شهروند عادی هم میتواند نقش منتقد را ایفا کند».
این فعال سیاسی اصلاحطلب تاکید کرد: «منتها نباید دائم دنبال این باشیم که هر کسی برای ماندن در عرصه سیاست نقش منتقد را ایفا کند. آیا یک فرد نمیتواند حامی باشد و کمک کند و سیاست ورزی کند؟ باید از این منظر هم به شخصیت اینها – کارگزاران سابق – نگاه کرد. بالاخره اینها در مملکت رئیس جمهور، رئیس قوه مقننه و ... بودهاند. اینها در وهله اول با توجه به اینکه در درون نظام سکاندار بودهاند نمیتوانند نقاد همه چیز باشند. البته من خودم هم اساسا با این شیوه مساله دارم و معتقدم این نگاه که بگوییم هر رئیس جمهور سابق یا جریانی باید به هر عملکرد هر سه قوه نقد کند. به نظر من این دور از منش از اصلاحطلبی و عقلانیت است. هر جا که نیاز به کمک باشد مثلا اگر در مجلس قوانینی به نفع منافع ملی تصویب شود یا در دولت و قوه قضاییه اگر اقدامات درستی انجام شود، باید حمایت کرد و اجازه نداد که جو و فضایی ایجاد شود که جامعه حساسیت خود را نسبت به انتقادات از دست بدهد. وقتی ما به هر چیزی نقادی کنیم، انتقادات ما از بنیان ضعیفتری برخوردار خواهد داشت و جامعه نسبت به آن بیتفاوت شد».
گرامی مقدم در پاسخ به این پرسش که آیا کارگزارن سابق در شرایط فعلی و بعد از به عهده گرفتن نقش منتقد وضع موجود امکان همچسبی با هم و تشکیل قطب را دارند یا خیر؟ گفت: «از آنجایی که در کشورمان احزاب قدرتمندی نداریم، متاسفانه افراد پیگیر مثل سایتها و خبرنگارها و ... هم از همین شیوه و عرفی که در کنش و واکنشهای سیاسی وجود دارد استفاده کرده و سراغ شخصیتها میروند. فرقی هم ندارد که این شخصیتها چه کسانی باشند. از آقای روحانی و لاریجانی گرفته تا باهنر و عارف و ... سوال این است که اینها میتوانند نقش ایفا کنند یا خیر؟ من معتقدم که همه اینها میتوانند، اما این کار مدرن و اصلاحطلبانه نیست».
وی با تاکید بر اینکه باید یک کار اصلاحطلبانه کرد، گفت: «تا زمانی که حزب نداشته باشیم باید سراغ این شخصیتها برویم و مشکل اساسی کشور ما هم همین شخصیتزدگی است. جامعه هم به همین دلیل میگوید که شما چهره جدید ندارید».
بیشتر بخوانید: حسن روحانی به سرنوشت خاتمی دچار میشود؟
قائم مقام حزب اعتماد ملی توضیح داد: «اگر شخصیتها در قالب حزب وارد شوند و سیاستورزی کنند، ایرادی ندارد. متاسفانه، اما در کشور ما اینطور است که روسای قوا قبل از اینکه رای بیاورند از احزاب سواری میگیرند. مثلا آقای هاشمی رفسنجانی توسط حزب کارگزاران حمایت شد و آمد، اما گفت که من اصلا حزبی نیستم. آقای خاتمی اصلاحطلب بود و بعد که قدرت گرفت گفت من فراجناحی هستم. آقای احمدینژاد هم همه اصولگرایان را پیچاند در حالی که با حمایت آنها سرکار آمده بود. بعد هم آقای روحانی به واسطه اصلاحطلبان رای آورد و به آنها پشت کرد و حاضر نشد حتی با آنها گفتگو کند. آقای رئیسی هم توسط اصولگرایان آمده و عملا اصولگرا است. اما اگر این شیوه از بین نرود فردا باید بپرسیم که او میتواند منتقد وضع موجود باشد یا قطب تشکیل دهد؟ به نظر من بهتر است که دیگر به این قطبسازیها فکر نکنیم».
وی افزود: «باید سراغ جریان سازی برویم و ببینیم که کدام یک از این شخصیتها حاضر هستند با روشهای جدید حکومتداری که همان نهاد تحزب است سازگاری داشته باشند».
گرامیمقدم در پاسخ به اینکه کدام یک از کارگزاران سابق از جمله آقایان روحانی و لاریجانی سراغ سیاست ورزی در قالب احزاب خواهند رفت؟ گفت: «آقای لاریجانی این زمینه را دارد که حزب تشکیل دهد. به نظرم در این راستا هم حرکت خواهد کرد. به هرحال چه آقای لاریجانی و چه آقای روحانی محدودیتهایی دارند که اگر خود را در قالب آن تعریف کنند از فضای سیاسی کشور حذف خواهند شد.»
این فعال سیاسی اصلاحطلب در توضیح منظور خود گفت: «مثلا اگر حزبی تشکیل ندهند یعنی فعالیت در چارچوب حزب و یک نهاد مدنی را از دست داده و به سوی حذف میروند. نکته دیگر اینکه آیا میخواهند خارج از چارچوب حزب فعالیت کنند. اگر پاسخ خیر باشد که کار تمام است، اما اگر پاسخ بلی باشد وضعیت فرق دارد. به نظر من همه این بزگوران الان درحال بررسی، ارزیابی و چرتکه انداختن هستند که در قالب حزب فعالیت کنند یا خارج از آن».
گرامی مقدم درباره فعالیت در چارچوب خارج از حزب گفت: «مثلا اینکه توییت کنند، مصاحبه کنند، یادداشت بنویسند و درباره عملکرد خودشان اظهار نظر کرده، به انتقادات پاسخ دهند و ... در این صورت میتوانند در عرصه سیاست زنده مانده و اثرگذار باشند، اما به شیوه سنتی. اما اگر فعالیت حزبی را در پیش بگیرند به جامعه مدنی هم کمک خواهند کرد».