رویداد۲۴ بازگشت اعتماد اجتماعی، مهار تورم و گرانی و تغییر رویکرد در سیاست خارجی از جمله مهمترین اولویتهای دولت ابراهیم رئیسی بوده است. در طول مدتی که از عمر دولت سیزدهم میگذرد نیز اقداماتی در این زمینه صورت گرفته است. با این وجود هنوز چشماندازی که بتواند اعتماد مردم را بازگرداند برای آینده کشور ترسیم نشده است. از سوی دیگر قیمت کالاهای اساسی همچنان در مسیر صعودی قرار دارد و روزبهروز افزایش پیدا میکند. در زمینه سیاست خارجی نیز کشور با تأخیر در تصمیمگیریها مواجه شده و به همین دلیل این احتمال وجود دارد که در آینده فرصتهای دیپلماسی از ایران گرفته شود.
«آرمان ملی» برای بررسی چشمانداز پیشروی کشور با مهندس سیدمصطفی هاشمیطبا گفتگو کرده است. هاشمیطبا در این زمینه معتقد است: «مردم اگر طلیعه آینده را خوب ببینند تحمل میکنند. این درحالی است که در شرایط کنونی طلیعه مناسبی به مردم نشان داده نمیشود. وضعیت کشور مانند ساختمانی است که فونداسیون آن در حال خالی شدن است. در چنین شرایطی اگر به کسانی که در این ساختمان زندگی میکنند امکانات داده شود، اما به یکباره ساختمان فرو بریزد، هیچکدام از امکانات به درد این افراد نمیخورد.» در ادامه ماحصل این گفتگو را میخوانید.
یکی از شعارهــایی که رئــیسی در رقابتهای انتخابات ریاستجمهوری مطرح کرد بازگشت سرمایه اجتماعی و اعتماد اجتماعی بود. آیا دولت سیزدهم در مسیری حرکت کرده که سبب افزایش اعتماد اجتماعی مردم شود؟
کاهش اعتماد اجتماعی در کشور به بخشهایی از جامعه ارتباط پیدا میکند و به همین دلیل باید بخشهایی که اعتماد خود را از دست دادهاند را مورد بررسی قرار داد. بهعنوان مثال اگر دولت رئیسی معتقد است که عملکرد دولت گذشته اعتمادبخشی از جامعه را کاهش داده، ما باید اعتماد این بخش را بازگردانیم؛ جامعه ایران متکثر است. هنگامی که دولت آقای روحانی از افرادی تشکیل میشود که وابسته به یک طیف فکری هستند، در چنین شرایطی اعتماد کسانی که دیدگاه متفاوتی نسبت به دولــت دارنــد جلـب نمیشود.
این وضعیت برای دولــت رئـیسی نیز وجود دارد. به همین دلیل در جامعههایی که متکثر اســت دولت نیز باید دارای چنین وضعیتی باشد و از طیفهای مختلف فکری در آن حضور داشته باشند. بهعنوان مثال دولت مهندس موسوی یک دولت متکثر بود که تفکرات مختلف در آن حضور داشتند. البته ممکن است شایستگی برخی بالا بوده و برخی از کارآیی لازم برخوردار نبودند. با این وجود دولتی که شکل گرفته بود از طیفهای مختلف فکری بود. واقعیت این است که از آغاز دولت رئیسی اتفاق جدیدی در کشور رخ نداده و از سوی دیگر تورم همچنان ادامه دارد و قیمت کالاهای اساسی و مورد نیاز مردم بیشتر از گذشته شده است. این وضعیت در زمینههای دیگر نیز تاحدودی وجود داشته و به همین دلیل نمیتوان عنوان کرد که دولت رئیسی در مسیر بازگشت اعتماد اجتماعی مردم حرکت کرده است.
یکی از مهمترین موضوعات برای موفقیت دولت رئیسی سیاست خارجی و آینده مذاکرات هستهای است. این درحالی است که دولت هنوز در این زمینه چشمانداز مشخصی برای افکارعمومی ترسیم نکرده است. چشمانداز مبهم و تعویق در تصمیمگیریها در این زمینه چه پیامدهایی برای کشور خواهد داشت؟
هنوز مشخص نیست دولت و حاکمیت چه برنامهای برای مذاکرات دارند و در این زمینه مسائل هنوز شفاف و روشن نیست. با این وجود به نظر میرسد شرایط مذاکره برای ایران روزبهروز سختتر میشود. آمریکا و کشورهای اروپایی زیاده خواهی درباره مذاکرات دارند که به نظر نمیرسد دست از آن برداشته باشند. از سوی دیگر به نظر میرسد آمریکا و متحدانش تلاش میکنند ایران را در تنگناها و چالشهای جدید قرار بدهند. یکی از این چالشهای جدید سپردن حکومت در افغانستان به طالبان بوده است. این موضوع مهم و البته عجیبی است. اینکه آمریکا که بیست سال در افغانستان حضور داشته این کشور را ترک میکند و حکومت را به یک گروه تروریستی میدهد نکته قابلتوجهی است. یکی از دلایل این اقدام این است که در مرزهای شرقی ایران ناآرامی ایجاد کند. حضور گروه طالبان و داعش خراسان در مرزهای شرقی به این دلیل صورت گرفته که ایران با دغدغهها و چالشهای جدیدی در مرزهای شرقی خود مواجه شود. این وضعیت درباره مرزهای شمال غربی و آذربایجان نیز به وجود آمده است.
از مدتها قبل برای ما مشخص بود که مرزهای جمهوری آذربایجان به محلی برای فعالیت گروههای معاند جمهوری اسلامی تبدیل شده است. تنش کنونی در این منطقه نیز در راستای ایجاد چالشهای جدید برای ایران و تنگ کردن محاصره ایران صورت گرفته است. این محاصره نیز به دلیل زیادهخواهیهایی است که آمریکا نسبت به ایران دارد و به نظر میرسد قصد دارد آن را تشدید کند. اینکه دولت رئیسی قصد دارد با چه رویکردی در سیاست خارجی عمــل کند، حداقـل برای من هنوز مشخص نشده است. با این وجود آنچه مشخص اسـت این است که دولت رئیسی کار سختی را در زمینه سیاست خارجی پـیشرو دارد. از سوی دیگر ایــران بـه دلیل شیعه بودن در بیــن کشورهــای اسلامی که اغلب سنی هستند با تقابلهایی مواجه است و به همین دلیل سیاست خارجی ایران باید به شکلی باشد که بتواند ایران را در مسیر اهداف اقتصــادی و سیاسی خود قرار بدهد.
درحالــی که اغلــب اعضای تیم مذاکرهکننده و وزارت خارجه در گذشتـه از جمله مخالفان و منتقدان برجام بودهاند تغییر تیم مذاکرهکننده هستهای چه تأثیری در آینده مذاکرات خواهد داشت؟
هنوز ترکیب اصلی تیم مذاکرهکننده مشخص نشده و حتی برخی نام آقای عراقچی را نیز بهعنوان یکی از اعضای تیم ذکر میکنند. با این وجود مذاکرات کار پیچیده و دشواری است، ضمن اینکه تاکنون شش دور مذاکره نیز صورت گرفته است. هنوز مشخص نیست دولت جدید قصد دارد از همان مسیری در مذاکرات حرکت کند که در شش دور گذشته حرکت شده یا اینکه مسیر جدیدی را در پیش خواهد گرفت. به نظر من افرادی که برای تیم مذاکرات هستهای مطرح میشوند از تجربه لازم برای مذاکره برخوردار نیستند. نکته مهم در این زمینه این است که طرف مقابل چه مطالباتی از ایران دارد و با چه رویکردی وارد مذاکرات خواهد شد. من بارها تأکید کردهام که امیدوارم به شرایطی نرسیم که مجبور به سازش شویم. بدونتردید اگر این اتفاق رخ بدهد این سازش به معنای تسلیم شدن خواهد بود.
دولت رئیسی بیش از اینکــه به مذاکره با غــرب گرایش داشته باشد نگاه به شرق دارد و به دنبال این است که با این رویکرد برای اقتصاد ایران ظرفیتسازی کند؟
اگر ما چین را شرق به شمار بیاوریم باید این نکته را در نظر داشت که چین نیز ماهیت غربی پیدا کرده است. روسیه نیز از اساس یک کشور غربی است و شرق به شمار نمیرود. نگاه به شرق در دولت رئیسی اگر به منزله این باشد که از غرب ببریم و خود را در دامن شرق بیندازیم برخلاف منافع ملی حرکت کردهایم. واقعیت این است که هیچ فرقی بین چین، روسیه و آمریکا وجود ندارد. ما باید به دنبال منافع ملی خود باشیم. امروز با یک خطر بزرگ در داخل کشور مواجه هستیم. موضوع عدم توجه به تولید کشاورزی و تولید به صورت کلی، در کشور وجود دارد که آینده کشور را تهدید میکند. ما زمانی میتوانیم به دستاوردهای مهمی دست پیدا کنیم که در داخل کشور تجهیز شویم. این درحالی است که چنین اتفاقی در کشور رخ نمیدهد و چالشهای داخلی روزبهروز تشدید میشود و آینده کشور را تهدید میکند.
مهمترین شرطی که میتوان در مقابل قدرتهای جهانی در وضعیت مناسبی قرار داشته باشیم این است که در داخل کشور به دستاوردهای مهمی دست پیدا کنیم. این درحالی است که چشماندازی که در داخل کشور وجود دارد روشن نیست. یکی از عواملی که میتواند وضعیت داخل کشور را بهبود ببخشد مشارکت مردم در تصمیمگیریها و اجرای آن است که این اتفاق نیز در کشور رخ نمیدهد.
اولویت اول دولت رئیسی بهبود وضعیت اقتصادی مردم بود. این درحالی است که در مــدتی کــه از عمر دولت سیزدهم گذشتــه قیمــتها افزایش پیدا کــرده اسـت. آیا دولت سیزدهم نمیتوانست در کوتاهمدت مانع افزایش قیمتها و تورم شود؟
واقعیــت ایــن اســت کــه همه شعارهای اقتصادی که برعلیه دولت آقای روحانی میدادند اشتباه بوده و امروز به این نتیجه رسیدهاند که نمیتوان به راحتی شرایط اقتصادی مردم را تغییر داد. آقای رئیسی اگر تنها بتوانند کشــور را حفظ کنند، بزرگتریــن خدمــت را به کشــور کردهاند. مسائلی مانند آب، خاک و چالشهای سرزمینی امروز بسیار حائزاهمیت است. اگر دولت رئیسی بتواند این چالشها را مرتفع کند و کشور را حفظ کند، باید گفت مهار تورم و گرانی پیشکش. باید اولویتهای مهم کشور را برای مردم مشخص کنیم. در چنین شرایطی مردم وضعیت را درک میکنند و برخی کمبودها را تحمل خواهند کرد. مهم این است که ما بتوانیم چشمانداز مناسبی را برای مردم ترسیم کنیم.
این درحالی است که این اتفاق رخ نمیدهد. امروز کشور در شرایطی قرار گرفته که هم با دشمن خارجی مواجه است و هم با تهدیدهای جدی در داخل کشور روبهرو است. هنگامی که آب و خاک کشور هدر میرود و تولید کشاورزی نداشته باشیم، چگونه میتوانیم چشمانداز مناسبی را برای مردم ترسیم کنیم. تولید داخلی در سال جاری نسبت به گذشته تنزل پیدا کرده است. این سیاستهای زیربنایی باید مورد توجه دولت رئیسی قرار بگیرد و در این زمینه تلاش جدی صورت بگیرد. البته کار سخت است و به راحتی نمیتوان این مشکلات را حل کرد. اولویت اصلی دولت باید حل این مشکلات اساسی باشد. واقعیت این است که چالش تورم و گرانی به راحتی حل شدنی نیست هرچند با سیاستهای صحیح و اقدامات مناسب میتوان تورم را کاهش داد.
اگر به گزارش سازمان برنامه و بودجه که به تازگی منتشر شده توجه کنیم، همین مسأله را تأیید میکند که اقتصاد ایران در وضعیت مناسبی قرار ندارد و در آینده نیز چالشها بیشتر خواهد شد. من مشکل اساسی کشور را تورم و گرانی نمیدانم. مردم هنگامی که تورم وجود داشته باشد کمتر میخورند و کمتر خرج میکنند. مشکل اساسی این است که سرزمین ایران در داخل درحال از دست رفتن است. اگر این وضعیت ادامه پیدا کند ما در آینده با چالش جدی کشاورزی و محیطزیست مواجه خواهیم بود. در شرایط کنونی فرونشست زمین به راهآهن و دکلهای برق نزدیک شده و این یک خطر بالقوه برای کشور خواهد بود. دولت رئیسی باید کلیات را نجات بدهد؛ جزئیات را مردم تحمل میکنند.
مردم به چه میزان میتوانند این مشکلات را تحمل کنند؟
مردم اگر طلیعه آینده را خوب ببیننــد تحمــل میکننــد. این درحالی است که در شرایــط کنونی طلیعه مناسبی به مردم نشان داده نمیشود. وضعیت کشــور ماننــد ساختمانی است که فونداسیـون آن درحال خالی شدن است. در چنین شرایطی اگر به کسانی که در این ساختمان زندگی میکنند امکانات داده شود، اما به یکباره ساختمان فرو بریزد، هیچکدام از امکانات به درد این افراد نمیخورد.
دیدگــاه شمــا درباره سفرهای استانی آقـای رئیسی چیست؟ این سفرهــا به چـه میزان میتواند به حل مشکلات کشور کمک کند؟
اینکه رئیسجمهور گاهی اوقات به مناطق مختلف کشور سر بزند و از نزدیک با مشکلات آشنا شود اقدام خوبی است، اما اصل مهم در مدیریت کشور نیست. اصل مهم این است که تصمیمگیریهای مناسب در کشور انجام شود. گاهی اوقات امضای رئیسجمهور این قابلیت را دارد که در بخشهایی از کشور تحول ایجاد کند. اینکه آقای رئیسی به مناطق مختلف سر میزند که مثلا روند ساخت یک کارخانه تسریع شود مشکلی را حل نمیکند و یک سال دیگر نیز وضعیت کارخانه به همین شکل خواهد بود. این درحالی است که کارخانههای زیادی در مناطق مختلف کشور وجود دارد که اغلب نیازمند کمک مسئولان هستند. اینگونه مشکلات را باید با دستورالعملهای مناسب حل کرد. ما باید در روند سیاستهای کلی در کشور تغییر ایجاد کنیم. اگر این اتفاق رخ بدهد نیاز نیست حتما به صورت حضوری کار را پیش ببریم. هر چند اقداماتی مانند سفرهای استانی خوب است، اما پاسخگوی مشکلات کنونی کشور نیست. اینگونه سفرها وقت و انرژی زیادی از رئیسجمهور میگیرد و خستگی زیادی به بار میآورد. در شرایط کنونی دهها هزار طرح نیمهتمام در کشور وجود دارد که به دلیل ناتوانی در تصمیمگیریها ناتمام باقی مانده است.