رویداد۲۴ محرم نویدکیا درباره انتقال مغانلو و ریگی توضیحات مهمی را مطرح کرده است که در زیر میخوانید:
* اگر بخواهم در مورد مغانلو و ریگی صحبت کنم، واقعیت این است که من سبک فوتبالی این دو را دوست داشتم.
* در مورد شهریار موضوع این بود که باشگاه سانتاکلارا محمد محبی را میخواست و محمد محبی هم میخواست از سپاهان جدا شود و به فوتبال اروپا برود. آنها حتی حاضر بودند، پول آزادسازیاش را هم بدهند که محمد به آنها اضافه بشود. بعد ما متوجه شدیم که شهریار مغانلو با باشگاه سانتارکلارا قرارداد دارد و به صورت قرضی به پرسپولیس آمده است. حتی صحبتهایی با باشگاه سانتاکلارا انجام دادیم و گفتیم ایشان الان بازیکن باشگاه پرسپولیس است و دو سه هفته دیگر هم از لیگ باقی مانده است آیا باشگاه پرسپولیس صحبتی کرده و اتفاقی افتاده است؟
* حالا واقعیتش را نمیدانم و نمیخواهم در موردش بحث کنم، ولی آنها گفتند که باشگاه پرسپولیس به ما نامهای زد و ما مبلغی پیشنهاد کردیم، ولی دیگر پرسپولیس جواب نداد و الان هم یکماه میشود که جواب ما را ندادهاند. گفتند ما فکر میکنیم باشگاه پرسپولیس نیازی به جذب این بازیکن ندارد که جواب ما را نداده است. اگر مبلغ ما زیاد بود، میتوانستند نامه بزنند و در موردش صحبت کنیم، ولی هیچ جوابی به ما ندادهاند و ما احتمال دادیم که شاید اصلا باشگاه پرسپولیس نیازی به شهریار مغانلو ندارد و ما میخواهیم اگر شما پیشنهادی دارید، در موردش صحبت کنیم.
* حتی آنها پیشنهاد تعویض محبی و شهریار را دادند و من، چون میدانستم محبی قصد رفتن دارد، فکر کردم بهترین گزینه این است که با انجام این کار یکی از مهمترین نقاط تیمم را پوشش بدهم.
* درنهایت هم این اتفاق در آرامش و بدون اینکه مشکلی پیش بیاید، رخ داد. حتی من در دو سه هفته پایانی لیگ از باشگاه خواستم که این موضوع درز پیدا نکند. چون بعد از آن هر اتفاقی ممکن بود بیفتد؛ ممکن بود پرسپولیس یک بازی را از دست بدهد و بعد برای سپاهان مشکل درست شود که شما با باشگاه صحبت کردید و به گوش بازیکن رسید و این بازیکن برای ما بازی نکرد و تیم ما قهرمان نشد. من خیلی دلم میخواست این کار خیلی محرمانه باشد و فقط من، آقای فتاحی و آقای ساکت در این مورد میدانستیم.
* اصلا ما با بازیکن کاری نداشتیم و با باشگاه سانتاکلارا در حال مذاکره بودیم. اصلا کاری به بازیکن نداشتیم. حتی در مورد محبی هم نگذاشتیم این بازیکن تا پایان لیگ موضوع را بداند، چون محمد یک پیشنهاد هم از بواویشتا داشت و اصلا با محمد بحث سر بواویشتا بود. اما نگذاشتیم بازیکنان از این موضوع مطلع شوند، چون نمیخواستیم تمرکزشان به هم بریزد و از لحاظ اصول حرفهای فیرپلی چیزهایی به ذهن بازیکنان بیاید و در بازی دچار اشتباه شوند. خدا را شکر لیگ هم تمام شد و این دو بازیکن را تعویض کردیم و هیچ حرف و حدیثی هم ایجاد نشد.
* در مورد آقای ریگی، چون مدیر برنامههایش همان مدیر برنامههای محمد محبی است، واقعیت این است که گفت اولویت او با استقلال است. من هم گفتم مشکلی نیست و من بازیکنانی که به تیمهایشان وفادارند را دوست دارم و حس خوبی به آنها دارم. قابل تحسین هم هست. امیدوارم در باشگاهشان موفق باشند.
* اما بعد از چند روزی گفتند که ما به مشکل خوردهایم و باشگاه استقلال به ما پیشنهادی نمیدهد. در مورد این موضوعات کمی صحبت کردیم و بعد بحثی پیش آمد که ریگی از ما ۹ میلیارد پول خواسته و ما چنین پولی نمیدهیم. من با خود ریگی صحبت کردم و قسم میخورد که من اصلا پیشنهادی نداشتم. کمی دلخوری پیش آمد و ریگی تصمیمش را گرفت و جدا شد.
* ما هم پیشنهادمان را دادیم؛ با هم صحبت هایمان را کردیم؛ در مورد مسائل فنی خیلی با هم صحبت کردیم. چون من با تمام بازیکنانی که گرفتم، قبل از اینکه به صورت رسمی جذب شوند، بحث فنی کردم، چون دلم میخواست که بدانم دوست دارند اصلا به سپاهان بیایند یا نه. برای من خیلی مهم است بدانم بازیکنی که به اینجا میآید، دوست داشته باشد. اینکه صرفا یک قراردادی ببندد، چون استقلال، پرسپولیس یا سپاهان است، خیلی به این موضوع اعتقادی ندارم. دوست دارم بازیکنانی که میگیرم اول از هر چیزی دلشان بخواهد که در تیم بازی کنند. بعد بحث فنی کنیم تا بدانند من چه دیدگاههایی در مورد فوتبال دارم و اینکه آیا میتوانند با دیدگاههای من کنار بیایند یا خیر؟ اگر این مسائل مشکلی نباشد، بعد مینشینیم و در مورد بحث مربوط به تمدید قرارداد و مسائلی از این دست صحبت میکنیم. در مورد مسائل دیگر هم مدیر برنامه هایش با باشگاه صحبت کرد و مشکلی نبود و اضافه شد.
* درنهایت میتوانم بگویم با تمام احترامی که برای استقلال قائلم، خیلی راحت مسعود را از دست دادند. مسعود خیلی فوتبالیست با کیفیتی است. من اجازه نمیدهم یک چنین بازیکنی به راحتی از تیمم جدا شود. برای همین فکر میکنم یک ذره معمولی مدیریت کردند و باید در مورد بازیکنان تراز اولشان سختگیرانهتر مدیریت میکردند. همانطور که مثل ما که سعی کردیم با بچههایمان صحبت کردیم و از آنها مراقبت کنیم تا تیممان به مشکل نخورد.