رویداد۲۴ حاشیه های پخش زنده و کارشناسی بازی تیم های ایران و سوریه هچنان ادامه دارد. کارشناس شبکه ۳ در این بازی هادی طباطبایی بود که اعتقاد داشت تیم ملی باید دیدارهایی مانند سوریه را به چشم یک بازی تدارکاتی ببیند. مجری برنامه هم از یک هنرپیشه قدردانی می کرد. حالا صحبت های طباطبایی را در زیر بخوانید؛ او در مصاحبه ای از آنچه در شبکه ۳ گفت به شدت دفاع کرد:
*وقتی به آمار دیدارهایمان با تیم ملی سوریه رجوع میکنیم، میبینیم که این تیم هیچگاه مقابل تیم ملی ایران حرفی برای گفتن نداشته است، پس بهسادگی میتوان نتیجه گرفت سوریه نمیتواند رقیب خطرناکی برای فوتبال ایران به شمار بیاید، اما متأسفانه این ما هستیم که فوتبالمان را دستکم میگیریم. بچههای ما بایستی با این ذهنیت و باور پا به زمین مسابقه بگذارند که از حیثیت فوتبال ایران دفاع کنند، نه اینکه با بزرگ جلوه دادن هر حریفی بخواهیم در بچههایمان انگیزه مضاعف ایجاد کنیم.
*میدانید چرا این تیم همان نسل طلایی فوتبال ایران است؟ به خاطر اینکه ما فقط ۱۱ بازیکن نداریم. نیمکت تیم ملی از هرزمانی قدرتمندتر است و این برای هر تیمی یک موهبت بزرگ است. کافی است به نفراتمان در درون دروازه بپردازیم تا متوجه قدرت نسل کنونی شویم. ببینید تیم ملی در سختترین پست خودش یعنی دروازهبان در حال حاضر سه گلر لژیونر دارد. فراموش نکنیم، حرفهایها بهسختی این پست را به هرکسی میدهند و این در حالی است که فوتبال ایران تا ۱۰ سال گذشته برای داشتن یک گلر قابلاعتنا، مجبور به وضع قانون منع ورود گلر خارجی شده بود. آیا به نظر شما این حرفهای من غیرمنطقی است؟
*من به همین دلایل گفتم که قدر این بازیها را بدانید که البته هنوز هم بر ادعای خود هستم. ما ۱۲ بازی اینچنینی را برگزار کردیم. آیا میدانید اگر با همان رویکردِ بازیهای تدارکاتی به این مسابقات نگاه میکردیم، امروز تا چه حد نسبت به رقبایمان جلوتر بودیم. آنهایی که از روز گذشته نسبت به این صحبتهای من موضع گرفتهاند به من بگویند کجای این حرف اشتباه است؟ تصور نکنید من اهمیت بازیهای مقدماتی جام جهانی را نمیدانم اما با صرف به این مطلب چنین نظری را مطرح میکنم.
بیشتر بخوانید: اسکوچیچ سر تیم ملی را بُرید!
*زمین خراب است؟ بله من هم چشم دارم و میبینم.یکزمان مسیر توپ عوض شود، یا توپ جلوی پاهای تو زمین میخورد و تو نمیتوانی آن را بهدرستی استپ کنی کاملاً میپذیرم، اما شکل زمین بههیچوجه به شکل حرکتی تیم ارتباطی ندارد. زمین ناهموار کیفیت بازی را کاهش میدهد اما در روند حرکتی تیم تفاوتی ایجاد نمیکند. درست مثل تفاوت رانندگی در زمین آسفالت و زمین خاکی میماند.
*برای عرضاندام مقابل تیمهای مطرح دنیا باید به دنبال ارائه فوتبال فرا آسیایی باشیم. اگر فیلم بازی را یکبار دیگر تماشا کنید میبینید که در اکثر دقایق بازی بین خطوط سهگانه ما یعنی مدافعان، بازیکنان خط میانی و مهاجمانمان، چه فاصله یا بهاصطلاح گپ زیادی وجود دارد. یا در زمان حمله به سمت دروازه حریف، در داخل ۱۸ قدم چند نفر را در اختیار داریم. برای مثال در زمان به ثمر رسیدن گل سوم توسط قلی زاده با مدافعان سوری ۴ به ۲ بودیم و اگر خلاقیت بینظیر این بازیکن نبود، درصد به ثمر رسیدن گل سوم خیلی کم بود.
* این نکته را هم باید درخصوص مدافعان کناری اشاره کنم که معمولاً هرزمان یکی از آنها نفوذ میکند، دیگری در کنار دو مدافع مرکزی میایستد که با احترام مجبورم بگویم که این نوع بازی متعلق به ۳ دهه گذشته است. این در حالی است که وقتی سعید عزتاللهی بهعنوان هافبک دفاعی پستش را ترک نمیکند دیگر نیازی به ماندن یکی از دو مدافع کناری نیست.
*۴۵ سال است که در باد این بردها خوابیدیم و نتوانستیم قهرمان آسیا شویم، چراکه در طی این ۵ دهه اخیر آنجا که باید میبردیم بازی را به حریفانمان واگذار کردیم. مگر تیم ملی ایتالیا اخیراً رکوردی را همراه با مانچینی در ارتباط با تعداد بازیهای بدون باخت به ثبت نرساند اما امروز حضورش در جام جهانی در هالهای از ابهام قرار دارد. چرا راه دور برویم، مگر همین کارلوس کی روش نیز پیش از شکست مقابل عراق و یا ژاپن در دو جام ملتهای آسیا نتایج بدی میگرفت؟ اما آنجا که وقت بردن بود قافیه را به حریفش واگذار کرد و در طی ۸ سال حضورش دستش از جام کوتاه ماند. من مثل همه مردم با این بردها کیف میکنم اما حرفم این است که این بردها باعث نشود چشممان را بر نقاط ضعف تیم ببندیم و اِلا چه کسی است که از بردن تیم ملی خوشحال نشود.