رویداد۲۴میدل ایست آی نوشت: مذاکرات بر سر توافق هستهای ایران قرار است در ۲۹ نوامبر، بعد از یک وقفه طولانی پس از انتخابات ریاست جمهوری ایران در ژوئن، از سر گرفته شود. نمایندگان بریتانیا، فرانسه، آلمان، روسیه و چین، به علاوهی اتحادیهی اروپا، بار دیگر خود را در اتاق مذاکرهکنندگان ایرانی خواهند دید، زیرا تیم آمریکا در اتاقی دیگر منتظر میماند.
ایران از زمان خروج یکجانبهی آمریکاییها از توافق در ماه مه ۲۰۱۸، از مذاکرهی رو در رو با آمریکاییها امتناع کرده است. تاکنون، مذاکرات اصلی توسط یک مقام اتحادیه اروپا انجام شده است که بین اتاقهای مجاور رفت و آمد میکند. این روش ایده آلی در گفتگوهای بسیار مهم نیست، جایی که نکات ظریف مهم است و امکان دارد چیزهای مهم در ترجمه از قلم بیفتند. احتمالاً همهی این عوامل، به جز تقویت موضع ایران در مذاکرات آتی وین نتیجهای نخواهند داشت.
بیشتر بخوانید: مذاکرات برجامی ترمز بازار ارز را کشید
اما این اولین بار خواهد بود که تیم دولت جدید ایران یعنی ابراهیم رئیسی با سایر طرفهای توافق هستهای دیدار میکند و امیدواریم موضع خود را در مورد چارچوب توافق بیان کند.
به گفته محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه پیشین ایران، پیش از به تعویق افتادن مذاکرات، در ماه ژوئن بر سر یک چارچوب آزمایشی توافق شده بود. ظاهراً ایالات متحده با لغو برخی تحریمها در ازای محدود کردن فعالیتهای غنیسازی اورانیوم ایران، موافقت کرد. به طوری که احتمال کمتری برای رسیدن تهران به مرحلهی آستانهای که بتواند به سرعت کلاهک بسازد، وجود داشته باشد.
اما دستیابی به یک چارچوب به این معنا نیست که کار تمام شده است. بلکه مثل همیشه، مشکل در جزئیات نهفته است. علی باقری کنی، مذاکرهکننده جدید ایران، مذاکرات آتی را اصلاً مذاکرات هستهای نمیداند و آن را به «مذاکرات برای رفع تحریمهای غیرقانونی و غیرانسانی» تقلیل داده است. ایرانیها ممکن است در اتاق مذاکره نرم شوند، اما به نظر میرسد عجلهای برای انجام معامله ندارند.
مشکل عمدهی دیگر این است که ایالات متحده چگونه با زخمهایی که به خودش وارد کرده است، برخورد خواهد کرد. در این ارتباط میتوان به تصمیم سه سال پیش دونالد ترامپ، رئیس جمهور سابق آمریکا برای خروج از توافق هستهای و گامهای اشتباه رئیس جمهور جو بایدن در تلاش برای پیوستن مجدد به آن اشاره کرد.
اگر توافق هستهای در ژانویه در دستور کار قرار میگرفت، زمانی که بایدن رسماً متعهد شد که ایالات متحده با ورود مجدد به توافقهایی که ترامپ از آن عقبنشینی کرده است، دوباره با جهان تعامل کند، وضعیت امروز بسیار قابل کنترلتر بود. اما این تصمیم در آن زمان گرفته نشد.
تیم بایدن با این ادعا که سیاست فشار حداکثری ترامپ علیه ایران شکست خورده است، تصمیم گرفت با استفاده از همان اهرم تحریمها برای دستیابی به توافقی بهتر از توافقی که ترامپ آن را کنار گذاشت، تلاش کند. بایدن این موضع را در مقابل کشوری در پیش گرفت که هرگز به طور رسمی توافق را کنار نگذاشته بود و شروع کنندهی این روند نبود.
ایران رویکرد متفاوتی داشت و معتقد بود که توافق اولیه میتواند احیا شود، مشروط بر اینکه شواهدی وجود داشته باشد که همهی طرفها به آن احترام بگذارند و آن را اجرا کنند. با در نظر گرفتن حضور اکثریت اندک طرفدار توافق در کنگرهای که هنوز موضع خصمانهای نسبت به ایران دارد و در بحبوحه فشار اسرائیل و شرکای عرب در منطقه، احتمالاً اینها خواستههای زیادی از دولت بایدن بود. ظاهراً واشنگتن هرگز آسیبی را که خروج ترامپ به اردوگاه اصلاح طلبان ایران وارد کرد و به شکست انتخاباتی آنها در ژوئن ختم شد، در نظر نگرفت.
بافت منطقهای را نیز نمیتوان نادیده گرفت. درگیری طولانی در یمن به زودی میتواند نتیجهای کاملاً نامطلوب برای عربستان سعودی داشته باشد. لبنان در آستانه هرج و مرج کامل است، جایی که تنها نیروی نظامیای که میتواند کنترل را به دست بگیرد، حزب الله است. رئیس جمهور بشار اسد در حالی که پایتختهای مختلف عربی روابط دوستانهای با او برقرار کرده اند، کنترل خود را بر سوریه تحکیم میکند. عراق نیز، صرف نظر از نتایج انتخابات اخیر، به راحتی خود را از نفوذ ایران خلاص نخواهد کرد. از سوی دیگر، در حالی که توافق نامه ابراهیم بین اسرائیل و کشورهای عربی در حال پیشرفت است، فعالیت دیپلماتیک اعراب در قبال ایران و شرکای آن بی سابقه بوده است.
ماهها است که عربستان سعودی برای از سرگیری روابط دوجانبهی خود با تهران و جستجوی راهی برای خروج از بحران یمن، با ایران وارد مذاکره شده است. امارات متحده عربی اخیرا وزیر امور خارجه خود را برای دیدار با اسد در دمشق اعزام کرد و انتظار میرود هیئتی از ابوظبی به زودی به تهران سفر کند. علاوه بر این، باقری کنی به تازگی برای گفتگو با مقامات ارشد امارات با هدف آغاز فصل جدیدی در روابط دوجانبه به دبی سفر کرده است.
در همین زمان، ایالات متحده و اسرائیل بر سر پرونده هستهای ایران با هم اختلاف دارند، به طوری که نیویورک تایمز گزارش داد: مقامات آمریکایی به همتایان اسرائیلی خود هشدار دادهاند که حملات مکرر به تأسیسات هستهای ایران... در نهایت نتیجه معکوس دارد. بازرسان اطلاعاتی و بین المللی اشاره میکنند که ایران به سرعت امکانات هستهای خود را برقرار کرده است. تهران اغلب نصب ماشینهای جدیدتر که میتوانند اورانیوم را با سرعتی بسیار سریعتر غنی سازی کنند، در دستور کار قرار داده است.
اکنون شایعاتی وجود دارد مبنی بر اینکه دولت بایدن ممکن است احتمال دستیابی به یک توافق موقت را که تحت عنوان "کمتر برای کمتر" از آن یاد میشود، ارزیابی کند. اگر ایران غنیسازی اورانیوم تا ۶۰ درصد را متوقف کند، ایالات متحده و متحدانش میتوانند برخی از منابع مالی مسدود شدهی ایران را آزاد کنند تا معافیتهای تحریمی برای کالاهای بشردوستانه ارائه شود. این روند میتواند مدتی زمان ببرد، اما واکنش اسرائیل به چنین چشم اندازی منفی بوده است.
در نهایت، بدون همراهی روسیه و چین، هر گونه فشار تحریمی علیه ایران مؤثر نخواهد بود و واشنگتن برای مقابله با مسکو و پکن با مشکل فزایندهای مواجه خواهد شد. این در حالی است که آمریکا با روسیه و چین بر سر اوکراین، بلاروس، تایوان، هنگ کنگ و سین کیانگ اختلاف دارد. تعیین اولویتهای سیاست خارجی ایالات متحده مهم است، به ویژه در زمانی که تصور میشود قدرت سخت و نرم آمریکا رو به افول است.