صفحه نخست

سیاسی

جامعه و فرهنگ

اقتصادی

ورزشی

گوناگون

عکس

تاریخ

فیلم

صفحات داخلی

يکشنبه ۱۳ آذر ۱۴۰۱ - 2022 December 04
کد خبر: ۲۹۰۴۷۹
تاریخ انتشار: ۲۲:۰۹ - ۲۰ آذر ۱۴۰۰

اسرار تازه از قتلگاه مخوف دختران در تهران + تصاویر

در ۹ ماهی که از سال ۱۴۰۰ می‌گذرد دو جنایت خانوادگی، جامعه را تکان داد. اول قتل فجیع و دل‌خراش بابک خرمدین، کارگردان سینما، به دست پدر و مادرش و اکنون ماجرای خانه وحشت در خیابان ابوسعید تهران است که مردی با کمک خواهرش دست به جنایت‌های هولناکی زده که بیشتر شبیه فیلم‌های ترسناک هالیودی است.

رویداد۲۴ دوشنبه هفته گذشته و پس از افشای اسرار خانه وحشت پایتخت که درآن دختری به قتل رسیده و دو دختر دیگر مدت زیادی زندانی بودند، افکار عمومی جامعه با شوکی بزرگ روبه‌رو شد. اسرار این خانه زمانی برملا شد که مأموران پلیس برای دستگیری یک سارق وارد آنجا شدند. آن‌ها، اما به‌جای سارق با جسد دختری جوان مواجه شدند که در ۲۱ نایلون پیچانده شده بود، آن‌ها همچنین دو دختر دیگر را با دست و پای بسته و عریان درحالی‌که یکی از آن‌ها داخل کمد دیواری زندانی‌شده بود، نجات دادند.

تحقیقات اولیه نشان می‌داد مرد ۳۳ ساله به اسم سعید و با همدستی خواهرش، دختران فراری را در راه‌آهن شناسایی و بعد از طرح دوستی آن‌ها را به اسارتگاه مخوف خود کشانده و آن‌ها را مورد تعرض قرار داده است. او در جریان کار‌های مخوف و پلید خود یکی از زنانی را که در دام وی گرفتارشده به خاطر تهدید به افشاگری و فرار از خانه وحشت، به قتل رسانده است.

یکی از دختران نجات‌یافته از خانه وحشت گفته است علاوه بر ما سه زن دیگر هم بودند که دو نفرشان با شکستن شیشه پنجره‌ها و تخریب قفل‌ها توانستند فرار کنند، اما ما گیر افتاده و به‌شدت کتک خوردیم و تا چند روز حتی آب و غذا هم به ما نمی‌دادند.

یکی را هم شوهرش در این خانه یافت و با خودش برد. او اهل شهرستان شاهرود بود که به همراه فرزند خردسالش به تهران آمده و از آنجا که مدارک هویتی همراهش نبود پس از آشنایی با سعید پا به خانه وحشت گذاشته بود. آنطور که مشخص شده زن جوان قبل از ورود به خانه سعید تلفنی با همسرش تماس گرفته و به او اطلاع داده بود که قرار است به خانه مردی جوان که ظاهرا پلیس است، برود. همین موجب شده بود که شوهرش چند روز بعد به خانه سعید برود و همسرش را نجات بدهد، اما نکته عجیب ماجرا این است که به چه دلیل این زوج اسرار خانه وحشت را فاش نکردند. به همین دلیل بازپرس جنایی دستور احضار این زن به دادسرا و انجام تحقیقات از او را صادر کرده تا ابعاد پنهان این ماجرای عجیب آشکار شود.

کارآگاهان، اما در تازه‌ترین تحقیقات موفق شدند والدین دو دختری را که از خانه وحشت نجات یافته اند، شناسایی کنند. دختری که ۳ سال قبل پا در خانه وحشت گذاشت در حوالی تهرانپارس زندگی می‌کرد. والدین او می‌گویند که ۳ سال قبل به پلیس مراجعه و اعلام کرده بودند، دخترشان به طرز مشکوکی ناپدید شده است. دختری که ۸‌ماه در کمد زندانی شده و شرایط سختی داشت نیز ساکن منطقه بهارستان اسلامشهر بود.

خانواده وی نیز مدعی‌اند ۸‌ماه قبل گزارش ناپدید شدن او را به پلیس بهارستان اسلامشهر اعلام کرده بودند. خانواده این دو دختر فراری وقتی متوجه شدند که دخترانشان در همه این مدت در اسارتگاه سعید بودند، دچار شوک شده‌اند و قرار است به‌زودی با دخترانشان ملاقات کنند.

بی‌اعتنایی همسایه‌ها در ماجرای خانه وحشت

در ماجرای خانه وحشت، آنچه غم‌انگیزتر جلوه می‌کند بی‌تفاوتی همسایه‌ها در قبال اتفاقات این خانه و سکوت دخترانی است که از خانه وحشت فرار کرده‌اند. به نقل از روزنامه همشهری در مصاحبه با چند تن از همسایه‌های سعید، آن‌ها گفته‌اند ماجرا‌های مشکوکی را در آن خانه شاهد بوده‌اند، اما بااین‌حال بی‌تفاوت از کنار آن عبور کرده و اقدام درخوری انجام نداده‌اند.

یکی از همسایه‌های سعید گفته است: «یک‌بار صدای افتادن چیزی در حیاط را شنیدیم و همه همسایه‌ها جمع شدیم. دختری با سرووضع نامناسب از پنجره خانه سعید آویزان شده و خودش را به حیاط انداخته بود. او شرایط جسمی و روحی خوبی نداشت و می‌گفت سعید او را چندین روز در خانه‌اش زندانی کرده، اما دیگر طاقت نیاورده و تصمیم گرفته برای نجات خودش از پنجره بیرون بپرد.»

همسایه دیگری داستان مشابهی را تعریف کرده و گفته است: «چند سال قبل هم دختری جوان از پنجره اتاق خانه سعید از یک چادر آویزان شد و وقتی به حیاط خانه رسید، با عجله ازآنجا فرار کرد.» البته یکی از همسایه‌ها ادعا کرده است که به خاطر ماجرا‌ها و سروصدا‌های خانه سعید یک‌بار به پلیس اطلاع داده است، اما پلیس حضور نیافته است.

جنایت‌های خانوادگی نمادی از افزایش بحران

روزنامه همدلی در این باره نوشت: شهلا مرادیان جامعه‌شناس با بیان این‌که افزایش جنایت‌های خانوادگی، نمادی از افزایش بحران در خانواده‌های ایرانی است، گفت: جنایت‌های خانوادگی در قالب خانواده کشی یا دگرکشی دارای متغیر‌های گوناگونی است که قرار گرفتن یک یا چند متغیر از این متغیر‌ها در کنار یکدیگر سبب جنایات خانوادگی می‌شود. به‌عبارت‌دیگر جنایت‌های خانوادگی ناشی از انباشت چندین متغیر و بروز ناگهانی آن است.

شهلا مرادیان افزود: جنایت خانوادگی اعم از قتل‌های خانوادگی یا قتل‌های غیر خانوادگی که با همدستی اعضای خانواده صورت می‌گیرد، یک معضل حاد اجتماعی است که نیازمند توجه ویژه است، چراکه قتل که شدیدترین نوع خشونت است با ماهیت و کارکرد خانواده در تضاد است و امنیت جامعه را نیز به چالش می‌کشد.

وی ادامه داد: بدیهی است خانواده جایی امن برای حفظ اعضا و برآوردن نیاز‌های زیستی آن‌هاست، وقتی تبدیل به مکانی برای وقوع قتل و خشونت می‌شود، ذهن را به این سمت می‌کشاند که خانواده در اجرای کارکرد‌ها و نقش تاریخی خود، دچار ضعف و زوال شده است.

وی با اشاره به ماجرای خانه وحشت و همدستی خواهر متهم با وی، افزود: این موضوع ازآنجا قابل‌تأمل است که در فرهنگ ایرانی معمولاً نقش خواهر مانند «مادر» فرض می‌شود و معمولاً خواهر یا خواهران مانند مادر بر رفتار خانواده به‌خصوص برادران نظارت دارند و در صورت عدول از اصول و هنجار‌های پذیرفته‌شده جامعه از سوی برادران، آنان را راهنمایی و کنترل می‌کنند، اما خواهر سعید در این جنایات با خونسردی با وی همکاری کرده و حتی خانه‌اش را در اختیار اعمال مجرمانه وی قرار داده است، این نشانگر این است که روابط بین فردی در خانواده نیز دچار اختلال و مشکل شده است. البته بی‌تفاوتی خواهر سعید در قبال دختران گرفتار در دام برادرش نیز درخور توجه است.

بی‌اعتنایی اجتماعی به یک پرستیژ تبدیل‌شده

شهلا مرادیان به آمار قتل‌های خانوادگی در کشور اشاره کرد و گفت: شاهد آن هستیم که طبق آمار‌های معتبر از منابع رسمی، سهم زیادی از قتل‌ها مربوط به قتل‌های خانوادگی است. خشونت خانوادگی چه به‌صورت قتل خانوادگی یا دگرکشی باشد زنگ خطری جدی برای سلامت کانون خانواده محسوب می‌شود و باید نهاد‌های حمایتگر از این کانون وارد عمل شوند تا همچنان خانواده به‌عنوان محیطی امن و قابل‌اطمینان و محلی برای امنیت و آرامش اعضای خانواده باشد و تضعیف نشود.

مرادی بی‌تفاوتی همسایه‌ها در ماجرای خانه وحشت را به بی‌تفاوتی اجتماعی گره زد و گفت: بی‌تفاوتی در جامعه نوعی بیماری اجتماعی است. همان‌گونه که هرگونه اعتنای اجتماعی و نوع‌دوستی در حیات فردی و اجتماعی، نشانه پویایی و سلامت اجتماعی است، بی‌تفاوتی نیز نشان از یک بیماری در جامعه دارد.

وی ادامه داد: متأسفانه بسیاری از مردم مسئولیت‌پذیری در مقابل جامعه را محدود به فعالیت در فضای مجازی و ایجاد هشتگ و ... می‌دانند، به‌نحوی‌که اغلب مردم در زندگی روزمره خود شاهد هنجارشکنی و کج‌روی‌های زیادی هستند، اما کمتر مشاهده‌شده کسی نسبت به آن‌ها احساس مسئولیت کند و واکنشی متناسب نشان دهد. وی ادامه داد: بی‌تفاوتی اجتماعی با ژست احترام به حریم دیگران، قضاوت نکردن، دخالت نکردن و ... تا جایی پیش رفته که می‌توان گفت بی‌تفاوتی اجتماعی به یک پرستیژ تبدیل‌شده است. درصورتی‌که یک جامعه سالم نیاز به شهروند مسئولیت‌پذیر و همچنین ارتقای مشارکت و رشد همدلی اجتماعی دارد.

سعید ۳۳ ساله متهم به سوء‌استفاده جنسی از زنان جوان فراری و کشتن یکی از قربانیان خود در اعترافات خود تمام اظهارات دختر جوان نجات‌یافته را تأیید کرده است. بررسی‌ها نشان می‌دهد که او در پرونده قبلی‌اش در سال ۹۳ که در آن باعث مرگ یک دختر فراری شده و دادگاه این قتل را شبه‌عمد تشخیص داده بود، به پرداخت ۲۲۰ میلیون دیه محکوم شده بود و ماهانه ۵۰۰ هزار تا یک میلیون تومان بابت آن می‌پرداخته است. اما به‌گفته خودش با مشکلات مالی روبه‌رو شده و توانایی پرداخت مابقی دیه را نداشته است. تحقیقات گسترده در این پرونده از سوی بازپرس جنایی و کارآگاهان پلیس همچنان ادامه دارد.

برچسب ها: اخبار حوادث
نظرات شما