چندان ماجرای عجیب و غیر منتظره ای نیست؛ پایداری دوباره خروج کرده است. یک گزاره محتمل که در هر انتخاباتی می توان انتظار آن را داشت. بهانه پشت بهانه دلیل پشت پشت دلیل. همه حرفشان به اصولگرایان این است:«با شما به پاستور نمی رسیم».
علامه دهر شده اند و یک به یک تئوری و تاکتیک ارائه می کنند می گویند بنای ورود به ساز و کار قدیمی را ندارند. برای خود معیار و مبنا اعلام کرده اند و از بررسی مصادیق شان هم گفته اند.
همه این ها به ما می گوید از همین حالا می توانیم تحلیل هایمان را بر این مولفه سامان دهیم که آنها برای وحدت، وارد سازوکار ائتلاف نخواهند شد. یا از ابتدا نمی آیند یا اگر بیایند مثل همیشه خروج می کنند. بازی را هم خراب می کنند. این همه آن چیزی است که رخ خواهد داد. رصد تحرکات آنها در چند وقت اخیر می تواند راهی که برای انتخابات بگزیده اند را برای ما نمایان سازد.
خروج تئوریک از ائتلاف اصولگرایان
جرقه اول را صادق
محصولی زد . او یک مصاحبه بسیار مهم داشت که ضمن آن استراتژی انتخاباتی
نوپدیدهای اصولگرا را رونمایی کرد. حرف های تازه ای زد که چند معنا در بر
داشت. اول گفت: ممکن است تصمیم جمعی اصولگرایان را نپذیرد سپس گفت: به مدل
اصلح مقبول رسیده اند و بعد هم بدون رودربایستی گفت به گزینه جدید فکر می
کنند.
صادق محصولی می گوید : «اگر عده ای بدون هماهنگی با دیگران خود را محور قرار داده و ادعای دعوت از دیگران برای کار مشترک داشته باشند مسلما وحدتی شکل نمی گیرد یا عدهای دیگر اگر از قبل روی نامزدی به قطعیت رسیده باشند و بخواهند با مکانیزم دلخواه خودشان ولو تحت عنوان ائتلاف و وحدت، آن را به دیگران تحمیل کنند مطمئنا نتیجه لازم را نخواهند گرفت بنابراین هم فهرست احزاب یا افرادی که می خواهند کار مشترک کنند باید با مشورت هم و قبول همدیگر تنظیم شود و هم مکانیزم رسیدن به نامزد واحد و الی آخر.اگر احیاناً اسم کار، وحدت شود، اما خروجی آن، حاکمیت ارزش ها نباشد بلکه نوعی حاکمیت قدرت به هر قیمتی محسوب شود تا احزاب یا جریانی خاص به قدرت برسند و مردم آن را تعبیر به تبانی کنند، آن مدل را نمیپذیریم»
او در ادامه یک اظهار قابل توجه هم داشت : « اصلحی را که یقین داریم رأی آور نیست او را معرفی نخواهیم کرد.اگر نتوانیم برای اصلح امکان رأی آوری فراهم کنیم کار لغوی میدانیم که وی را بهعنوان نامزد معرفی کنیم. » او سر بسته از تغییر مدل سیاست ورزی شاگردان مصباح یزدی خبر می داد. آنها از اصلح نامقبول به اصلح مقبول رسیده بودند. آنچه او در ادامه گفت البته تعیین کننده ترین بخش ماجرا بود« در حال حاضر فرد اصلحی هست که از جهت ارزشهای اصولگرایی و انقلابی نمره بالایی میآورد و امکان رأیآوری و اجماع روی او نیز وجود دارد؛ سراغ او خواهیم رفت و نتیجه هم خواهیم گرفت.»
محصول اظهارات آقای محصولی می تواند این باشد که او اولین نفر از پایداری ها بوده که برای انتخابات 96 راه و رسم خروج از ائتلاف را تئوریزه کرده است.
رونمایی از مدل خروج
حالا یکی باید این وسط درهای
خروج از ائتلاف را نشان می داد. حرف چندانی مطرح نشد . حتی کنگره شان را هم
در سکوت خبری مطلق برگزار کردند. به اعضا توصیه به سکوت شد و تنها چند خبر
رسمی به رسانه ها انتقال یافت. این سکوت اما دوام چندانی نیافت . یکی از
نزدیکان آنها سخنان تازه ای داشت . او از مدل خروج از وحدت روایت کرد« اگر
مبنا را بر این بگیریم که آقای روحانی رئیسجمهور مستقر و یک طرف معادله
است، فکر میکنم طرف مقابل میتواند وحدت را در عین کثرت ایجاد کند و آن
«نه به روحانی» است بنابراین هر نامزد اصولگرایی که میآید رقیب اصلیاش
باید آقای روحانی باشد، یعنی آقای روحانی را نقد کند و موجب ریزش آرای آقای
روحانی شود چون جامعه آمادگی و پذیرش دارد.نهایتا با وحدتی که در عین کثرت
اتفاق میافتد، هر که به مرحله دوم رسید همه با او وحدت خواهند کرد حالا
قدیمی باشد یا جدید.» حسین طلا که این حرف ها را زده است یک نکته دیگر را
هم به همه یادآوری کرده است« بعید میدانم در مرحله اول کل جریان اصولگرایی
روی یک کاندیدا تفاهم کنند. »
پس درست در شرایطی که غلامعلی حدادعادل می گوید «فعالیتهای اصولگرایان کموبیش شروع شده است و انشاالله این فعالیتها روز به روز بیشتر میشود. ائتلاف اصولگرایانی که در انتخابات مجلس تشکیل شده بود متناسب با آن زمان بود و اصولگرایان در این دوره با سازوکار جدیدتری حضور پیدا میکند» و دقیقا در وضعیتی که محمد حسین صفار هرندی می گوید : « سال 92 بعضی احساس تکلیف کردند و وارد عرصه انتخابات شدند اما در انتخابات سال 96 باید اصولگرایان با یکدیگر وحدت پیدا کنند.گفتمان وحدت غالب شده و مطالبه خروج یک نفر از جبهه متحد اصولگرایی در انتخابات 96 وجود دارد. این ایده در حال تحقق است، این جبهه باعث میشود هر کسی برای اعلام نامزدی در انتخابات ریاستجمهوری در سال آینده اقدام نکند و همه با تبعیت از مرکزیت فرماندهی متحد اصولگرایی کشور فرمان بگیرد.» پایداری ها حرف دیگری میزنند ، می خواهند در این جمع نباشند ، می خواهند خودشان باشند .
تلاش برای حضور در تصمیم گیری
این بازی پایداری ها
یک وجه دیگر هم دارد . آن ها ساز نیامدن را از وجهی دیگر هم کوک کرده اند .
محور بحثشان تکراری اما بسیار مهم است . می خواهند هر طور شده یک سر تصمیم
گیری اصولگرایان را در اختیار بگیرند . غلامرضا مصباحی مقدم سخنگوی جامعه
روحانیت محور اختلافی که پایداری ها باز کرده اند را اینگونه شرح می دهد
:«آنها به سه شخصیت روحانی یا شورای فقهای ثلاثه توجه دارند. در واقع 3
شخصیت روحانی را ملاک و مرجع عمل خود قرار دادند نه تشکل سیاسی را.
تفسیرشان درباره اینکه جامعه روحانیت و جامعه مدرسین هم عرض سایر
اصولگرایان هستند را قبول نداریم معتقدیم که نه جامعه روحانیت و نه جامعه
مدرسین حزب نیستند. معنی دار بودن فعالیت سیاسی آنها در همگرا کردن مجموعه
هاست.»
مصباحی مقدم که از دیدار اخیر این تشکل با آیت الله موحدی کرمانی روایت کرده، اصل ماجرا را هم روشن می کند آنجا که در می گوید پایداری ها در این دیدار همچنان بر مرجعیت شورای فقهای ثلاثه تاکید داشته اند.
اما گویا قرا رنیست کسی این خواسته آن ها را بپذیرد . پیش بینی ها را می توان از اظهاراتی برداشت کرد که در واکنش به این خواسته پایداری ها مطرح شده ؛ آنجا که برای مثال کریمی اصفهانی ، دبیرکل جامعه اصناف و بازار می گوید : «تعامل جامعه روحانیت و جامعه مدرسین با پایداریها و ایثارگران منتفی است. بدون شک کسانی که تندروی میکنند و از اعتدال خارج هستند از موانع رسیدن به ائتلاف در هر جریانی محسوب میشوند.» کمال الدین سجادی ، هم در اظهار نظری دیگر اعلام کرده که نظر جبهه پیروان و جامعه روحانیت این است، آن هایی که محوریت جامعه روحانیت را قبول دارند به مجمعی دعوت خواهند شد که در آنجا تقسیم کار صورت میگیرد. سخنگوی جبهه پیروان خط امام و رهبری البته گفته است :« اگر جبهه پایداری هم این محوریت را بپذیرد، بسیار خوب است اما این مساله بستگی به نظر خودشان دارد.»
نقشه تازه پایداری ها
همه چیز آماده است ؛ آنها از
چند محور ، خروجشان از ائتلاف اصولگرایان را تئوریزه کرده اند . نخست اینکه
آنها از هم اکنون می گویند یک چهره جدید دارند که رای آور است و مقبول .
می گویند احتمالا مدل ائتلاف را نخواهند پذیرفت و از همه مهمتر اینکه می
گویند اگر بنایشان رورد به ائتلاف باشد باید مبنا همان شورای فقهای ثلالثه
باشد . شرط هایی گذاشته اند که پاسخ آن از هم اکنون معلوم است . این
نوپدیدهای راستگرا آنچنان بی تجربه نیستند در عرصه سیاست که ندانند این
شروط موجب نپذیرفتنشان می شود . زرنگی کرده اند می خواهند هزینه حذفشان را
به گردن تصمیم سازان راستگرا بی اندازند . آنها خروج کرده اند و رفتن شان
را تئوریزه می کنند . باید سادگی و خوش اندیشی را کنار گذاشت و این واقعیت
را همین حالا بپذیریم : «پایداری علیه ائتلاف راستگرایان شورش کرده است؛
همین!.»