رویداد۲۴ میثم سعادت: هفته گذشته، حضور چند سلبریتی اینستاگرامی در وزارت ورزش و جوانان، بازتاب زیادی در فضای مجازی داشت. بعد از گذشت یک هفته حالا کمتر کسی از آن صحبت میکند اما واقعا هدف از دعوت این چهرهها به یک وزارتخانه آن هم در دولت مدعی انقلابیگری چیست؟
هرچند چهرههای رسانهای اصولگرا ابتدا ادعا کردند که این برنامه برای ترویج ازدواج بوده، اما این ادعا به حدی غیر قابل باور بود که خود اصولگراها اعتراض کردند و گفتند اصل مشکل ازدواج، اتفاقا همین سبک زندگی ترویج شده در صفحات این بازیگران است!
بعد از مرگ مرتضی پاشایی، یوسف اباذری درباره او گفته بود مبتذلترین ژانر موسیقی، پاپ است و مبتذلترین نوع پاپ هم توسط مرتضی پاشایی اجرا میشد. حال درباره سلبریتیهای دعوت شده به برنامه وزارت ورزش هم میتوان گفت مبتذلترین محتوای تولید شده در شبکههای اجتماعی، در اینستاگرام است و مبتذلترین افراد در اینستاگرام هم اتفاقا همین افرادی هستند که وزارت ورزش آنها را دعوت کرده بود. یوسف اباذری در همان سخنرانی میگوید حاکمیت دوست دارد افرادی با محبوبیت مبتذل را مطرح کند تا سیاستمداران حرفهای را بیرون کنند و سیاستزدایی کنند و برای این کار به افرادی متوسل میشوند که تخصص کافی در این زمینه ندارند و دولت و حاکمیت هم این مسئله را تشویق میکند. او در آن جلسه یک سوال مطرح میکند که موسیقی مرتضی پاشایی در برابر ارزشهای ابتدای انقلاب چه جایگاهی دارد؟ سوالی که به خوبی میتوان درباره مهمانان وزارت ورزش هم مطرح کرد.
حاکمیت جمهوری اسلامی، بزرگترین رسانههای داخلی کشور را همواره در اختیار داشته است. البته در این انحصار گاه ترکهایی هم پدیدار شده است. مثل سالهای ۷۷ و ۷۸ که روزنامههای متعدد، تا اندازهای توانسته بودند با مردم ارتباط برقرار کنند. بعد از توقیف فلهای مطبوعات، مجددا این انحصار در اختیار رسانههای حاکمیتی قرار گرفت و با وجود گسترش اینترنت، وجود چند خبرگزاری ثروتمند و قوی مثل فارس و تسنیم و مهر، در کنار صدا و سیما، این انحصار را در دست اصولگرایان حفظ کرد. اما در سالهای گذشته شبکههای اجتماعی این انحصار را شکستهاند. حالا به نظر میرسد اصولگرایان قصد دارند با استخدام سلبریتیهای شبکههای اجتماعی بار دیگر با ثروت، جریان اصلی اخبار و اطلاعات را در شبکههای اجتماعی کنترل کنند.
خطر ریزش مخاطب رسانههای نهادهای حاکمیتی
هرگز نهاد مستقلی میزان بیننده برنامههای مختلف صداوسیما را بررسی نکرده است. با این حال همان آمارهای رسمی اعلام شده توسط صداوسیما نشان میدهد که روند افت مخاطب برنامههای تلویزیون همچنان ادامه دارد. چند سال است مدیران صدا و سیما نمیتوانند ادعا کنند که یک برنامه، توانسته خیابانها را از مردم خالی کند و هیچ سریالی، چه فاخر و چه کمدیهای ارزان قیمت، جایی بین مردم پیدا نکردهاند.
برای مثال اگر جستجوی نام سریالها در اینترنت را ملاک قضاوت قرار دهیم، سریالهای صدا و سیما اصلا قابل مقایسه با رقیبان خود نیستند. نمودار زیر مقایسه پربینندهترین سریال صدا و سیما (سرجوخه) را با پربینندهترین سریال فیلیمو (زخم کاری)، نماوا (خاتون)، ماهواره (عشق، منطق، احترام) و اینترنتی (بازی مرکب) نشان میدهد. دستکم در این مقایسه اینترنتی، صداوسیما در همه عرصهها باخته است.
بیشتر بخوانید: ائتلاف وزارت ورزش و شاخهای اینستاگرام برای افزایش ازدواج! / در ساختمان شماره ۲ وزارتخانه چه گذشت؟
این مسئله باعث شده نهادهای حاکمیتی، به دنبال سانسور بیشتر شبکه نمایش خانگی باشد. سانسور و توقف انتشار سریال جیران با دستور ساترا آخرین نمونه آن بود. بعد از پخش نشدن قسمت اول سریال «جیران» از پلتفرم فیلیمو، صداوسیما یا همان ساترا به عنوان نهاد ناظر بر شبکه نمایش خانگی، در بیانیهای ۵ بندی به عدم پخش تازهترین ساخته حسن فتحی واکنش نشان داد. البته بعد از این بیانیه، فیلیمو هم دلیل پخش نشدن این سریال را نامه خلاف روال معمول از سوی ساترا اعلام کرد. اما اصولگرایان به همین حد هم راضی نیستند. یکی از نمایندگان مجلس اخیرا گفته به ساترا انتقاد دارد «از جهت اینکه ساترا به وظایفش درست عمل نمیکند. بسیاری از فیلمها هستند که امکان نمایش عمومی را ندارند، اما در سینمای نمایش خانگی منتشر میشود و ساترا صرفا یک یادداشتی در ابتدای فیلم مینویسد که دیدن این فیلم برای این دسته از افراد توصیه نمیشود.»
در حال حاضر پربینندهترین برنامه صداوسیما، خندوانه شبکه نسیم است. این برنامه با ۳۵/۶ درصد مخاطب در صدر برنامههای تلویزیون در آبان ماه بوده است. اگر فرض بر صحت این نظرسنجی بگذاریم، میتوان گفت برنامه خندوانه نسبت به چند سال قبل، با افت ۵۰ درصدی مخاطبان خود مواجه شده است. البته اگر تعداد شرکت کنندگان در نظرسنجی برنامه «خنداننده برتر» را ملاک ارزیابی و قضاوت قرار دهیم، این رقم به شدت افت میکند. تعداد افرادی که برای انتخاب بهترین کمدین در این مسابقه شرکت کرده بودند، نسبت به فصلهای قبلی آن، حدود ۷۰ درصد کاهش داشته است. این ریزش چشمگیر مخاطب در حالی اتفاق میافتد که رامبد جوان، که محبوبترین سلبریتی در مدار! اینستاگرام به شمار میرود، دیگر مثل قبل مورد اعتماد نیست. افشای مسافرت و زایمان فرزند او در کانادا، چهره او را برای اصولگرایان خراب کرد و اخیرا هم در اینستاگرام، پیام تسیلیتی به کشته شدههای هواپیمای اوکراینی منتشر کرد که ظاهرا از برنامه اصلی در زمان پخش حذف شده بود.
رسانههای حاکمیتی، معتقدند برنامهها و محتوای آنها هیچ مشکلی ندارد. فعلا بر همین اعتقاد استوار هستند و رقیب را یا کنترل و استخدام میکنند یا توقیف و سانسور. برخلاف بیشتر رسانههای سرگرمی دنیا که بر پایه آگهی استوار است، آنها نگران مخاطب هم نیستند و بر همین اساس هم به وزیر کار نامه مینویسند و توقع دریافت نزدیک به ۲ میلیون دلار برای ساخت یک برنامه دارند (وزیر کار قبلا داور همین مسابقه بوده) در این چند سال، اما روز به روز مخاطب آنها کاهش داشته است. اما آنها امیدوارند ترکیب طرح صیانت و مهمانی پلنگها و ساترا و سانسور و توقیف و. بار دیگر، مخاطبان را با رسانههای ثروتمند حاکمیتی، آشتی دهد.