رویداد۲۴ نازیلا معروفیان: «در میهنمان بسیاری بودند و هستند کسانیکه بهخاطر حرکت به سمت طاووس ِ عدالت و آزادی، جور سختیهای به دست آوردن آن را کشیدهاند. ما نیز بهعنوان جویندگان حقوق مردم و فرودستان، راه آنان را ادامه خواهیم داد.» کیوان صمیمی، روزنامهنگار ۱۳۹۸
«کیوان صمیمی» ملقب به «عمو کیوان»؛ از اهالی رسانه است که به تازگی از زندان سمنان آزاد شده است. صمیمی مدیرمسئول مجله «نامه» بود که سال ۱۳۸۵ توقیف شد. صمیمی به سبب فعالیتهای سیاسیاش هم در حکومت پیشین و هم فعلی چندین مرتبه بازداشت و روانه زندان شده است.
کیوان صمیمی، روزنامهنگار، فعال ملی مذهبی و زندانی سیاسی متولد ۱۳۲۷ در آبادان است. پدرش حبیبالله صمیمی از افراد تاثیرگذار در اعتصابات کارگری همزمان با ملی شدن صنعت نفت بوده است. عفت عسکری مادر کیوان صمیمی که در زمان رضا شاه در یکی از معدود دبیرستانهای دخترانه تهران تحصیل میکرد، فرزند اشرف الوکلا از وکلای آن زمان بود که و به همین خاطر همیشه وزیر عدلیه دردسرهایی برایش درست میشد.
مخالفت علنی پدربزرگ کیوان با تصاحب زمینهای کشاورزان توسط رضا شاه، باعث تبعید اشرف الوکلا (میرزا محمود خان عسکری یزدی) به خوزستان شد. بنابر این عفت هم که دانشجوی حقوق دانشگاه تهران بود، به علت انتقال خانواده مجبور به ترک تحصیل شد و به تدریس ادبیات و ریاضیات در تنها دبیرستان دخترانه اهواز پرداخت.
صمیمی سال ۱۳۴۵ با قبولی در دانشگاه صنعتی آریامهر به تهران مهاجرت کرد. یکی از همکلاسیهای مشهور کیوان صمیمی در دانشگاه صنعتی شریف، مرحوم اکبر ترکان بود. صمیمی که به تازگی از زندان سمنان آزاد شده، کارنامه پرباری از بازداشت و زندانیهای متوالی هم در حکومت جمهوری اسلامی و هم پهلوی دارد. دو برادر کیوان صمیمی، «ساسان» و «کامران» به ترتیب در حکومت پهلوی در دهه پنجاه و جمهوری اسلامی در دهه ۶۰ اعدام شدند. کامران صمیمی تحصیلکرده دانشگاه برکلی و عضو کنفدراسیون دانشجویان خارج از کشور بود.
ساسان صمیمی در شیراز و در طول فعالیتهای سیاسی، با بعضی از فعالان سیاسی آن شهر ارتباط داشت. بعد از پیروزی انقلاب در مراسمهای یادبودی که برای ساسان صمیمی برگزار میشد، افرادی مثل احمد توکلی، مصطفی معین و هادی خانیکی هم شرکت میکردند. برادر دیگر او کامران در سال ۱۳۶۱ اعدام شد. کامران برای تحصیل به دانشگاه برکلی رفته بود و عضو کنفدراسیون دانشجویان خارج از کشور بود. کیوان صمیمی اما مشی میانهروتری نسبت به برادران خود دارد. اما هرگز از فعالیت دست نکشیده است. فعالیتهای او را میتوان در چهار محور خلاصه کرد:
اول) روزنامهنگاری: کیوان صمیمی همواره یکی از چهرههای موثر نشریات جریان سیاسی موسوم به ملی مذهبی بوده است. او روزنامهنگاری را از دهه ۶۰ و با نویسندگی در نشریه پیام هاجر اعظم طالقانی شروع کرد. در دهه هفتاد نشریهای به نام دریچه گفتگو توسط صمیمی و دوستانش منتشر میشد که بعد از ۶ شماره توقیف شد. فعالیتهای مطبوعاتی او گستره زیادی دارد. از سردبیری نشریه ایران فردا (به مدیریت مرحوم سحابی) تا مدیر مسئولی نشریه نامه. بسیاری از اتهاماتی که به کیوان صمیمی وارد میشد و او را بارها به دادگاه و زندان کشاند، متاثر از مطالبی بود که در همین نشریات منتشر شده بود.
کیوان صمیمی سال ۱۳۷۴ با درخواست از وزارت ارشاد که همزمان بود با حضور میرسلیم در این وزارتخانه، در نظر داشت یک مجله تئوریک-سیاسی را راهاندازی کند که البته به او اجازه داده نشد. سرانجام در سال ۱۳۷۶ در زمان وزارت مهاجرانی توانست مجوز لازم را برای انتشار این مجله را اخذ کند و اسم آن را «نامه» که نزدیک به جریان فکری ملی-مذهبی بود، گذاشت.
پس از انتشار چند شماره از مجله «نامه»، گردانندهگان نشریه «مارکسیستهای مسلمان» قلمداد شدند و در نهایت دو سال پس از انتشار، این مجله نیز به دلیل انتشار شعری از سیمین بهبهانی توقیف و صمیمی به عنوان مدیرمسئول این مجله به یکسال حبس محکوم شد.
دوم) کیوان صمیمی فعال مدنی: صمیمی عضو سازمان مجاهدین خلق بود که پیش از پیروزی انقلاب از آن جدا شد. بعد از آن به حزب ملل اسلامی پیوست. این حزب نخستین تشکیلات سیاسی داخل ایران بود که با الهام از نهضتهای رهاییبخش آن روزگار بهویژه آمریکای لاتین، مشی مسلحانه را برای فعالیت برگزید و در این زمینه پیشگام سایر حرکتهای چپ اسلامی محسوب میشد. این گروه با رهبری و محوریت سید محمدکاظم موسوی بجنوردی شکل گرفت. موسوی بجنوردی هماکنون مدیر مرکز دائرهالمعارف بزرگ اسلامی است.
بیشتر بخوانید: واکنش چهرههای سیاسی به مرگ بکتاش آبتین / فرصت زاری نداریم
صمیمی بعد از پیروزی انقلاب، به دلیل آشنایی که با عزت الله سحابی در زندان پیدا کرده بود، به او و همفکران دیگر سحابی مانند کاظم سامی و حبیبالله پیمان نزدیک شد و عضو جنبش مسلمانان مبارز شد. صمیمی در سال ۷۷ اقدام به راهاندازی حزبی به نام «حزب آزادی مردم ایران» کرد. او از اعضای اصلی «شورای فعالان ملی-مذهبی» بوده است. او در این شورا با همان دیدگاه سوسیالیتی در شاخه کارگری فعال بوده است. صمیمی رئیس «انجمن حامیان حق تحصیل» نیز بود.
به گزارش رویداد۲۴ صمیمی یکی از بنیانگذاران و رئیس فعلی انجمن دفاع از آزادی مطبوعات بود. تشکیلاتی که در آن چهرههایی مثل حسن کدیور، جمیله کدیور، ماشاءالله شمسالواعظین، محمدجواد مظفر، محمد دادفر، عمادالدین باقی، سیدمحمد سیفزاده، احمد قابل، فاطمه کمالی احمدسرایی، بدرالسادات مفیدی، کریم ارغندهپور، محمدرضا زهدی، احمد زیدآبادی، غلامحیدر ابراهیمبای سلامی، هاشم آغاجری، کیوان صمیمی، علی حکمت، رضا تهرانی، علیرضا علویتبار، اکبر گنجی و عباس صفاییفر و... حضور داشتند.
صمیمی همچنین عضو هیات مدیره کانون زندانیان سیاسی قبل از انقلاب بود. در جریان اعتراضات سال ۸۸ هم یکی از اتهامات کیوان صمیمی، موسس کمیته دفاع از انتخابات آزاد، سالم و عادلانه بود.
وی دبیر هیات اجرایی «شورای ملی صلح» بود. این شورا که در ۲۶ آبان ۱۳۸۶ به دعوت کانون مدافعان حقوق بشر و پیشنهاد شیرین عبادی تشکیل شد. صمیمی در این کانون دبیر «کمیته پیگیری بازداشتهای خودسرانه» بوده است.
سوم) کیوان صمیمی کنشگر سیاسی: نام کیوان صمیمی در بیانیههای سیاسی مختلف در دفاع از کنشگران منتقد دیده میشود. او پای بیانیههای زیادی از جمله دفاع از از زندانیان سیاسی و کنشگران مدنی را امضا کرده است.
چهارم) کیوان صمیمی زندانی سیاسی: در طول این سالها، کیوان صمیمی بارها بازداشت شده است. بر اساس حکم ابلاغی روز سهشنبه ۱۳ بهمن ۱۳۸۸ کیوان صمیمی به شش سال حبس به علاوه محرومیت مادام العمر از فعالیتهای سیاسی محکوم شدهاست. اتهامات اصلی وی تبلیغ علیه نظام و اجتماع و تبانی برای بر هم زدن امنیت ملی بوده است.
کیوان صمیمی در نوجوانی با نوشتن قطعاتی در روزنامهدیواری شاپور شیراز به تدریج توسط پسرخالهاش که دانشجوی پزشکی دانشگاه شیراز بود، به فعالیتهای سیاسی علاقمند و تبدیل به یکی از طرفداران مصدق و جنبش دانشجویی شد.
صمیمی اولین بار سال ۱۳۴۴ در ۱۷ سالگی در شیراز بازداشت شد. او حدود هفت سال بعد به دلیل شرکت در تظاهراتی که علیه شاه و سفر نیکسون رئیس جمهور وقت آمریکا به ایران، برای بار دوم بازداشت و به سه سال حکم تعزیری محکوم شد.
صمیمی دوران محکومیت خود را در زندان «قصر» گذراند و پس از آزادی فعالیتهای سیاسی خود را مخفیانهتر دنبال کرد. صمیمی پس از اتمام تحصیل برادرش ساسان به گروه «وحید افراخته» از اعضای مجاهدین خلق پیوستند.
سازمان مجاهدین در دهه پنجاه تحت رهبری «تقی شهرام» بود و از دیدگاههای «سعید محسن، علیاصغر بدیعزادگان و محمد حنیف نژاد» فاصله داشت و به دیدگاههای مارکسیستی گرایش پیدا کرده بود. صمیمی در این دوران جذب سازمان مجاهدین شده بود. وحید افراخته، بهرام آرام و تقی شهرام مهمترین چهرههای سازمان در آن سالها بودند.
در تابستان ۵۴ پس از بازداشت افراخته به همراه ساسان صمیمی، کیوان به ۱۱ سال حبس محکوم شد و برادرش ساسان سحرگاه ۴ بهمن ۱۳۵۴ به همراه جمع دیگری از سیاسیون تیرباران شدند. در برخی منابع گفته شده جنازههایشی آنها در دریاچه نمک قم انداخته شده است.
صمیمی سال ۱۳۵۷ در دولت شاپور بختیار پس از تحمل چند سال زندان، آزاد شد. صمیمی سال ۵۵ از سازمان مجاهدین خلق جدا شد. مسعود رجوی جزو آخرین گروه زندانیان ساسی بود که سال ۵۷ از زندان آزاد شده بود. او به همراه افرادی همچون محمدرضا سعادتی و موسی خیابانی میخواست افرادی را که در دوره تقی شهرام از سازمان مجاهدین جدا شده بودند به سازمان بازگرداند. در این سالها بهرام آرام و وحید افراخته کشته شده بودند و تقی شهرام در زندان بود. محمدرضا سعادتی مامور بازگرداندن چهرههای سازمان مجاهدین بود که البته نتوانست کیوان صمیمی را به سازمان مجاهدین بازگرداند.
آنگونه که رسانهها خبر دادهاند شرکت در اعتراضات مردمی و صدور بیانه علیه سلامت انتخابات نیز از جمله اتهامات کیوان صمیمی بوده است. صمیمی در آخرین بار روز چهارشنبه ۱۱ اردیبهشت ۱۳۹۸ همزمان با روز جهانی کارگر در تجمعی که در جلوی مجلس شکل گرفته بود، به همراه تعدادی دیگر دستگیر و روز دوشنبه ۲۷ خرداد ۱۳۹۸ بهطور موقت آزاد شد، صمیمی در خرداد ۱۳۹۹ به اتهام «اجتماع و تبانی به قصد اقدام علیه امنیت کشور» به تحمل ۳ سال زندان محکوم شد و در مرداد ۱۳۹۹ این حکم را تأیید کرد. برخی منابع خبری مدعی شدهاند که او هماکنون از تهران به شهر دیگر منتقل شده است.
کیوان صمیمی دقیقا فردای انتخابات سال ۸۸، در دفتر خود بازداشت و پس از ۷ ماه گذراندن زندگی در بند ۲۰۹ بازداشتگاه اوین با اتهامات اجتماع و تبانی برای برهم زدن امنیت ملی و تبلیغ علیه نظام به شش سال حبس و ۳۰ سال محرومیت از فعالیتهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی محکوم شد. صمیمی در سال ۸۹ برای اعمال فشارهای بیشتر بر او از زندان اوین به زندان رجایی شهر کرج منتقل شد. قسمت جالب توجه دستگیری آقای صمیمی یک روز پس از انتخابات سال ۸۸ انتساب دادن اتهاماتی همچون شرکت در تظاهرات و صدور بیانیه علیه سلامت انتخابات بوده در حالیکه او در آن زمان در بازداشت بوده است.
کیوان صمیمی ۲۷ خرداد ۱۳۹۸ به دلیل شرکت در تجمعات روز کارگر که در تاریخ ۱۱ اردیبهشت ماه ۱۳۹۸ مقابل مجلس شورای اسلامی شکل گرفته بود به همراه چند تن دیگر از فعالان بازداشت شد. صمیمی با اتهام اجتماع و تبانی به قصد اقدام علیه امنیت کشور به سه سال زندان محکوم شد که این حکم در مردادماه همان سال تایید شد.
صمیمی در واکنش به تایید حکم سه سالهاش در کانال تلگرامیاش نوشت: «حکومتی که ادعا میکرد خدمتگزار مستضعفین است، با حضور یک روزنامهنگار قدیمی در تجمع روز کارگر اینگونه برخورد میکند. هیچوقت از گفتن حق منصرف نشدهام و پس از کشیدن این سه سال هم چناچه زنده بمانم، منصرف نخواهم شد.» در نهایت ۱۷ اذر ماه ۱۳۹۹ صمیمی برای اجرای حکم سه سالهاش به زندان اوین منتقل شد.
پس از اجرای حکم سه ساله برای کیوان صمیمی به دلیل شرکت در تجمعات روز کارگر، بهمن ماه ۱۴۰۰ برای تشدید فشارها از زندان اوین به زندان سمنان تبعید شد. در خردادماه ۱۴۰۱، ۳۰۰ تن از فعالان سیاسی و مدنی و روزنامهنگاران بیانیهای در مورد وضعیت کیوان صمیمی منتشر کردهاند.
صمیمی که در دوران محکومیتش مدتی برای درمان از زندان آزاد شده بود، دوباره بازداشت شد و به زندان سمنان فرستاده شد. صمیمی درباره انتقال دوبارهاش از سمنان به تهران نوشته بود که «حوالی ساعت سه یا چهار صبح چهارشنبه بیدارم کرده و گفتند که باید به تهران منتقل شوم. گفتم بدون ابلاغیه رسمی نمیروم. مدتی گذشت و بعد نامهای را نشانم دادند که روز قبل، از دادسرای اوین به دادسرای سمنان نوشته شده بود که کیوان صمیمی را ماموران وزارت اطلاعات به تهران بیاورند.»
در این بیانیه آمده بود که «برخوردهای غیرقانونی و غیرانسانی با توجه به شرایط جسمی آقای صمیمی، نوعی اقدام به قتل تدریجی این روزنامهنگار و کنشگر مدنی منصف و مبارز شریف به حساب میآید که در تاریخ این کشور ثبت خواهد شد.»
کیوان صمیمی بهمن ماه ۱۴۰۱ در گفتوگویی که با اعتماد داشت گفته بود که «اولین و فوریترین چه باید کرد را «گفتگو» میدانم. تقریبا از سه سال پیش و زمانی که کانال تلگرامیام را راهاندازی کردم، در اولین یادداشتم در کانالم نوشتم: «گفتگو هم استراتژی هم تاکتیک».
او نوشته «هنوز هم بر همین باورم که ما نباید خیلی قدمهای بزرگ و خیلی جلوتر را برداشته یا درباره آنها صحبت کنیم. میبینم اخیرا عدهای در خارج از کشور در حال تعیین لیدر هستند. این تحرکات منطقی نیست، حرکت اصلاحی که آغاز شود و گفتگوها که شکل بگیرد از درونش محتوای لازم هم بر میخیزد. هر جنبش خشونت پرهیز اصلاحی، نیازمند گفتگو است. برخی از این حرکتهای خشن قابل قبول نیستند.»
صمیمی، اما در اسفندماه ۱۴۰۱ یعنی کمتر از یکماه از آخرین مصاحبه خود با اعتماد، به رادیو فردا در رابطه با این اظهاراتش که گفته بود «اولین راه چه باید کرد گفتگو است.» گفت که «در درجه اول منظور گفتوگوی بین اپوزیسیونی است. از نزدیکترین حلقهها باید شروع شود. باید شروع کنیم و ترویجش بدهیم و ضرورتش را توضیح بدهیم. قدم هم برداریم و عمل کنیم، بهخصوص جوانانی که وسط خیابان جانفشانی کردهاند.»