رویداد۲۴ یاسر مختاری: در روزهای گذشته تعداد موارد مبتلا به بیماری کرونا که به احتمال زیاد بسیاری از آنان موارد اومیکرون باشند به شدت افزایش پیدا کرد و به گفته وزیر بهداشت، کشور عملا وارد پیک ششم کرونا شده است.
وزیر بهداشت در حالی دیرهنگام ورود به پیک ششم کرونا را اعلام میکند که از روزهای نخست تأیید موارد اولیه اومیکرون در کشور بسیاری از متخصصان ورود به موج جدید بیماری را اعلام کرده بودند. این در حالی است که با ورود اومیکرون بسیاری خواستار تجدیدنظر در بازگشاییها و پایان تصمیمات نادرست برای پیشگیری از گسترش این سویه از ویروس کرونا به سراسر کشور شدند.
با این حال نه تنها بازگشاییها لغو نشد که حتی هر هفته با انتشار نقشه سراسر آبی و زرد کشور خیال مردم را از بابت کرونا و پایان همهگیری آن راحت کردند، وضعیت برای مردم عادی شد، کنسرتها باز، ورزشگاهها هم همینطور. کار به جایی رسید که پروتکلهای بهداشتی به زیر ۵۰ درصد سقوط کرد و حتی مردمی که میبایست برای دریافت دوز سوم واکسن خود مراجعه کنند دچار تردید شدند.
این موضوع وضعیتی را به وجود آورد که اکنون میبینیم. موارد روزانه ابتلا دوباره به زمان اوج پیک چهارم یعنی بالای ۱۶ هزار نفر رسیده است. با این حال در روزها و هفتههای گذشته متخصصانی چون مسعود یونسیان از دریافت سیگنالهای پیک ششم کرونا خبر داد. از آن سو مینو محرز متخصص عفونی نیز از آغاز موج جدید بیماری کرونا گفت. اما نه سیگنال اپیدمیولوژیستی چون یونسیان مورد توجه قرار گرفت نه ابراز نگرانی متخصص عفونی مانند محرز. با توجه به این موارد پیک ششم کرونا قرار است چگونه باشد؟
مسعود یونسیان، استاد اپیدمیولوژی دانشگاه علوم پزشکی تهران در گفتگو با جامعه ۲۴، با بیان اینکه در حال حاضر وارد پیک شدهایم و تنها کاری که در حال حاضر باید انجام گیرد، کاهش ارتفاع قله پیک است، گفت: الان با توجه به اینکه در شاخه بالارونده پیک هستیم، واکسن تا بخواهد تأثیر بگذارد زمان زیادی طول میکشد، لذا الان دیگر واکسن تأثیر چندانی بر این پیک نخواهد داشت.
وی افزود: مراقبتهای بهداشتی و عدم حضور در اجتماعات حتی در فاصلههای زیاد میتواند به کاهش سرعت انتقال ویروس منجر شود و این امر به کاهش ارتفاع قله پیک و در نتیجه کاهش میزان موارد ابتلا، بستری و مرگ و میر منجر خواهد شد.
این اپیدمیولوژیست در ادامه با اشاره به تکرار اشتباهات در تصمیمات غیر منطقی برای کنترل بیماری اظهار کرد: چراهای بسیاری وجود دارد، چرا زمانی که بیماری اوج میگرفت فضاهای روباز بسته میشد و هیچ کنترلی بر فضاهای سربسته وجود نداشت؟ چرا وقتی شهری آلوده میشد میبایست افراد با تست منفی وارد آن شهر میشدند در صورتی که میبایست حضور یک فرد غیر آلوده به آن شهر ممنوع میشد و از او محافظت میشد. اگر ضرورت نداشت کسی نمیبایست وارد یا داخل شهرها میشد. قبل از شعله ورشدن بیماری میبایست از ورود افراد مثبت به شهرها جلوگیری میشد نه زمانی که موج شعله ور شده است. چرا خروج خودروهای سواری ممنوع، اما خودروهای عمومی بدون هیچ گونه نظارتی بر وضعیت آلودگی مسافران آنها و بدون رعایت فاصلهگذاری اجتماعی مجاز به خروج از شهرها و جابهجایی مسافر میشوند، چرا خودروهای شخصی بعد از ساعتی در شب حق تردد نداشتند، اما تاکسیها و ... که این همه مسافر را جابجا میکردند مجاز بودند. اینها تصمیماتی بودند که نهتنها تأثیر مثبتی نداشتند بلکه از منطق درستی برخوردار نبودند و بعضا باعث افزایش انتقال بیماری نیز میشدند.
یونسیان بیان کرد: چرا در حال حاضر، با وجود هشدارهایی که از هفتهها پیش کارشناسان و متخصصین بهداشتی (از جمله اینجانب) مبنی بر قطعی بودن وقوع موج ششم داده بودیم، باید تصمیم به بازگشایی مدارس و دانشگاهها گرفته میشد در حالی که تدابیر و اقدامات لازم به منظور پیشگیری از انتقال عفونت نه در وزارت آموزش و پرورش و نه وزارتین بهداشت و علوم برای عموم مردم تشریح نشده بود؟ الان که خوابگاهها برای کلاسها و امتحانات باز شدهاند و هزاران و دهها هزار هزار دانشجو -عمدتاً با وسیله نقلیه عمومی- از شهرهای محل سکونت خود به محل تحصیل مراجعت کردهاند، نه تنها ریسک آلوده شدن و آلودهکردن دیگران را بر خود هموار کردهاند، اگر طی هفتههای آینده مجبور به بستن مجدد خوابگاهها و برگشت به آموزش مجازی شویم (که احتمال آن بسیار بالا میباشد)، با برگشت این دانشجویان به شهرها و خانوادههای خود، آیا این بازگشاییها ثمری جز انتشار آلودگی در جامعه خواهد داشت؟
وی افزود: بسیاری از تصمیمات در این دو سال وجود داشت که منطق آن نهتنها برای عامه مردم که حتی برای کارشناسان نیز بیان نشد. در این موج هم پاسخی به این دغدغهها داده نمیشود، وقتی اعضای کمیته علمی کرونا در جایی دغدغههایی را اعلام میکنند، گاهی برخی مسئولان این پیشفرض را دارند که این افراد صرفاً عدهای درمانگر صِرف بوده و هیچ اطلاعی از جنبههای اقتصادی، اجتماعی و امنیتی ندارند، در حالی که متخصصین مختلف با آگاهی کافی و با توجه به جنبههای مورد اشاره در بالا توصیههایی میکنند و حداقل انتظار دارند بازخورد مسئولان و تصمیم گیرندگان را داشته باشند.
این اپیدمیولوژیست ادامه داد: تمامی این چراها در عدم تعامل صحیح و کافی بین تصمیمگیران و کارشناسان و نیز عموم مردم به وجود آمده است. تعامل موثر، از اصول اولیه همکاری در هر جامعهای است و باید طرفین به دغدغهها و نگرشهای یکدیگر گوش فراداده و به آنها پاسخ دهند. وقتی چنین اتفاقی رخ ندهد و افرادی تصمیمگیرنده پشت درهای بسته، با تصور اینکه که همه چیز را دانسته و بر اساس دانستههای خود تصمیم میگیرند، نه تنها شانس اشتباه را افزایش میدهند بلکه تمکین جامعه و اقدام به این تصمیمات را نیز همراه خود ندارند.
وی بیان کرد: گاهی اوقات در کمیتهها به جای اینکه کارشناسی حضور داشته باشد مسئولان حضور دارند. وقتی کارشناسی در وزارت بهداشت مسئولیت گرفت دیگر کارشناس نیست (حتی اگر در گذشته به عنوان کارشناسی مطرح در رشته تخصصی خود شناخته شده باشد)، چون فرصتی برای مطالعه و تحقیقات فنی کافی ندارد لذا باید از نظر کارشناسان دیگر بهره ببرد. وقتی چنین چیزی وجود ندارد، ممکن است توهم همه چیز پنداری به ما دست دهد و فکر کنیم هرچیزی که از نظر ما درست است باید در نظر دیگران هم درست باشد در حالی که اعتماد عمومی بعد از هر تصمیم نادرست آسیب جدی میبیند و به جایی میرسد که حتی در صورت اتخاذ تصمیمات درست باید تلاش زیادی برای متقاعد کردن جامعه به کار ببریم.
بیشتر بخوانید: سهل انگاری دردسر ساز دولت سیزدهم؛ اومیکرون با سرعت میتازد
یونسیان با بیان اینکه یکی از علل ناکارآمدی محدودیتها در موجهای قبلی کرونا آن بود که به دغدغههای اقتصادی و معیشتی مردم هم پاسخ درستی داده نشد گفت: این امر موجب شده تا همه مردم به شکلی که انتظار میرود به درخواستهای تعطیلی و محدودیت تن در ندهند.
وی افزود: البته، مسئولان هم در شرایط اقتصادی و اجتماعی و سیاسی موجود امکان چنین حمایتهایی را نداشته و به همین دلیل است که به سادگی اقدام به تعطیلیها نمیکنند. از سوی دیگر محدودیتها به صورت اولویتبندی اجرا نشده و به صورت همه یا هیچ اعمال شدند. عمدتاً پس از اینکه به قله موج نزدیک میشدیم با یک تصمیم همه چیز تعطیل میشد؛ در حالی که تعطیلی باید قبل از رخداد موج باشد. پس از کاهش تعداد موارد جدید هم بلافاصله اغلب محدودیتها به یکباره برداشته میشد، در حالی که توصیه سازمان جهانی بهداشت این بود که محدودیتها اولویت بندی شده و محدودیتی که برای معیشت مردم مهم بوده، اما نقش زیادی در انتقال یا عدم انتقال بیماری ندارد برداشته شود. بعضا شاهد بودیم که هر نهادی ساز خود را زد و هر یک با چانهزنی تصمیم به بازگشایی فعالیتهای مرتبط با خود گرفت. هر یک از این بازگشاییها میتواند زمینه ساز بروز یک موج شوند. وقتی به جای اینکه ما موج را مدیریت کنیم، موج یا ویروس ما را مدیریت میکند در آن صورت هر نسخهای هم پیچیده شود فایدهای نخواهد داشت چرا که اقدامات نسنجیده موجب کاهش اعتماد اجتماعی میشود. سلسله جنبان تمامی این مشکلات عدم تعامل مناسب با افراد مناسب و در زمان مناسب بود.
وی با اشاره به تکرار اشتباهات مدیریت بیماری، مستقل از اشخاص و دولتها، اظهار کرد: تکرار این اشتباهات توسط مدیران مختلف با دیدگاهها و موضع گیریهای سیاسی مختلف نشان میدهد که فرهنگ غلطی در جامعه ما وجود دارد که به صورت مداوم این اشتباهات را تکرار میکنیم. ما حتی فرهنگ درست شنیدن را در جامعه به طور رایج نداریم و وقتی با یکدیگر تعامل میکنیم، عمدتاً به جای آنکه به طور موثری شنونده باشیم، دنبال فرصتی برای پاسخدهی هستیم. عدم تعامل موثر و خود کارشناس پنداری از آسیبهایی است که از آموزشهای اشتباه ما از همان دوران کودکی میآید.
یونسیان همچین در مورد مسئولیت تبعات دیر اعلام کردن پیک ششم کرونا نیز گفت: اصولا برای تصمیمات نادرست مورد بازخواست واقع نخواهیم شد، اگر بازخواست هم شویم فقط برای تبعات مستقیم آن است. بسیاری از مشکلات یکشبه ایجاد نشده تا یکشبه هم درست شود؛ اینها مشکلات فرهنگی است. چه فرد یا افرادی بهای تأخیر در دسترسی به واکسن را پرداختند؟ آیا اصلا کسی مورد بازخواست قرار گرفت؟ چه کسی بهای تبلیغ برای درمانهای غیر ضروری و بیپشتوانه علمی را پرداخت؟
وی یادآور شد: در بحرانها دو پدیده Misinformation و Disinformation رخ میدهد. در اولی اخبار جعلی، بدون قصد و غرض فریبکاری منتقل شده و منجر به بروز مشکلاتی در مدیریت بحران میشود، ولی Disinformation به تولید و انتشار آگاهانه اخبار غلط با هدف انتفاع ثانویه گفته میشود. متاسفانه ما در بحران کووید-۱۹ شاهد هر دو نوع از اخباری بودیم که هم در فضای مجازی و هم از طریق رسانههای رسمی کشور به آتش این بیماری دامن میزد. اینکه وقوع یک موج دیر اعلام شود، ممکن است در بدترین حالت مصداق Misinformation باشد، ولی به کرات مشاهده کردیم که از تریبونهای رسمی کشور، اطلاعات غلط در خصوص نحوه پیشگیری و درمان بیماری کووید به صورت سیستماتیک به مردم ارائه شد و دشوار است پذیرفت که قصد و غرضی پشت حرکات سیستماتیک وجود نداشته باشد. ضرورت دارد مسئولان و مدیران محترم کشور، ضمن تلاش برای پیشگیری از وقوع پدیده Misinformation به طور جدی با تولیدکنندگان و منتشرکنندگان Disinformation برخورد کنند.