رویداد۲۴ توافق جامع همکاریهای راهبردی چین با ایران رویداد تازهای نیست و پکن با کشورهایی مانند عراق، امارات و عربستان هم توافقهای مشابهی را امضاء کرده است. برنامه همکاریهای راهبردی 25 ساله ایران و چین از این نظر منحصر بفرد است که چگونگی اجرای آن به احیای توافقی دیگر، یعنی برجام، بستگی دارد.
به رغم هشدارهای بیشمار مبنی بر اینکه چین و ایران روابطشان را با هدف به چالش کشیدن هژمونی غرب گسترش میدهند، روابط این دو کشور، به ویژه پس از خروج دونالد ترامپ، رئیس جمهوری سابق از برجام، محدود شده است. پس از خروج آمریکا از برجام، اقدامات چین از جمله کاهش تجارت نفتی و غیرنفتی با تهران برای پیشگیری از تحریمهای ثانویه آمریکا، باعث دلسردی ایران شد. پکن نیز نگران اقدامات تحریکآمیز و خطرناک ایران، از جمله حمله به زیرساختهای نفتی و نفتکشها در عربستان سعودی و امارات بود که بخشهای مهمی از زنجیره تامین انرژی چین به شمار میروند.
با افشای پیشنویس توافق جامع همکاریهای راهبردی، اعتراضات عمومی علیه این توافق در ایران شکل گرفت، زیرا گزارشهای نادرست غرب باعث شد افکار عمومی ایران به این باور برسد که دولت روحانی قصد دارد در راستای تامین منافع چین چوب حراج به داراییهای ملی بزند. این اعتراضات آنقدر شدید بود که امضای توافق شش ماه به تاخیر افتاد.
پس از آن، گرم شدن روابط ایران و چین به این دلیل نبود که توافق به نتیجه روشنی رسید بلکه، تلاشهای تازه ایران در عرصه دیپلماسی باعث شد هراس سیاستگذاران چینی از سقوط خاورمیانه در بحرانی دیگر فروکش کند.
از یک سو، گفتوگوها درباره آینده برجام این چشمانداز را ایجاد کرده است که تشدید تنشهای هستهای ایران دیگر در نقطه اشتعال نخواهد بود. از سوی دیگر، تلاشهای ایران برای وارد شدن به گفت وگو با همسایگان عرب خود، احتمال درگیری منطقهای را کاهش داده است. در هر دو مورد، دیپلماسی ایران با به حداقل رساندن احتمال توقف جریان نفت خام بر اثر درگیریهای منطقهای، به حفظ امنیت انرژی چین کمک میکند. در مقابل، چین خرید نفت از ایران را افزایش داده است و آشکارا تحریمهای ثانویه آمریکا را نادیده میگیرد.
برخی از تحلیلگران باور دارند که خرید نفت از ایران باعث میشود تهران با توجه به بهرهمندی از مزایای اقتصادی کاهش تحریمها، تمایل کمتری برای به نتیجه رسیدن گفت وگوهای هستهای داشته باشد اما باید توجه داشت که آمریکا و چین در مورد برجام منافع مشترکی دارند، یکی از دلایل عدم اجرای تحریمهای نفتی توسط دولت بایدن این است که در واقع، حمایت اقتصادی چین از ایران در بازگرداندن تهران به میز مذاکره نقش اساسی داشته است.
بیشتربخوانید: قرارداد ۲۵ ساله ایران و چین بخشهای نظامی هم دارد/ وقتش که برسد، جزییات را میگوییم
به نظر میرسد که چین حمایت اقتصادی خود از ایران را مشروط به این کرده که تهران، دست کم در بلندمدت، به دنبال احیای برجام باشد. این معاملهای هوشمندانه است. اگر چین خرید نفت از ایران را افزایش نمیداد، تهران مدتها پیش به این نتیجه میرسید که ادامه مشارکت در برجام دیگر هیچ مزیتی اقتصادی ندارد.
چین تنها طرف برجام بوده که توانسته به ایران در مواجهه با تحریمهای ثانویه آمریکا راه نجات اقتصادی ارائه بدهد. این عامل اهرم بیمانندی را در اختیار چینیها قرار داده است. احتمالا مقامات چینی در سفر اخیر حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه ایران به پکن او را متقاعد کردهاند که ایران به فکر رسیدن به توافق در گفت وگوهای هستهای باشد و به او هشدار دادهاند که عدم انجام این کار پیامدهای مهمی برای روابط چین و ایران خواهد داشت.
نکته مهم این است که حمایت اقتصادی چین از ایران در حال حاضر محدود است. در حالی که خرید نفت ایران از سوی چین افزایش یافته، در مقابل خریدهای حیاتی ایران از کالاهای صنعتی چین افزایش پیدا نکرده است. چین در ایران اساسا سرمایهگذاری ندارد. همانند اغلب اقتصادهای در حال توسعه، مسیر ایران به سمت رشد اقتصادیِ پایدار به یک رابطه اقتصادی کارآمدتر با چین بستگی دارد. در حال حاضر، تجارت و سرمایهگذاری چین در ایران بسیار کمتر از سطحی است که در بین همسایگان عرب این کشور دیده میشود. جبران این عقبماندگی نیازمند آن است که ایران از لغو تحریمهای ثانویهی آمریکا بهرهمند شود.
اگر گفت وگوهای هستهای شکست بخورد، چین در برابر تلاش غرب برای اعمال مجدد تحریمهای چندجانبه علیه ایران مقاومت خواهد کرد، از بازگشت تحریمهای سازمان ملل متحد پیشگیری و احتمالاً از توافق موقت حمایت خواهد کرد. چین برای نشان دادن حاکمیت اقتصادی خود و تقویت امنیت انرژیاش، به خرید مقداری نفت از ایران ادامه خواهد داد. اما بعید است که این خریدها با همان حجمی که امروز مشاهده می شود ادامه پیدا کند.
نه تنها کاهش خرید نفت یکی از راههای چین برای تحمیل هزینهها به ایران برای پیشگیری از هر گونه تشدید هستهای پس از فروپاشی برجام خواهد بود بلکه محدودیتهای عملیاتی نیز وجود خواهد داشت. حجم فعلی خرید نفت چین تا حدی به صادرات مجدد از کشورهایی مانند امارات بستگی دارد – میتوان انتظار داشت که با فروپاشی گفت وگوهای هستهای این کشورها تعامل اقتصادی عملگرایانه خود را با ایران متوقف کنند. این خریدها همچنین به عدم اجرای تحریمهای ثانویه آمریکا بستگی دارد – هر گونه موضع اجرایی قویتر باعث میشود بسیاری از تاجران و پالایشگاههای چینی بار دیگر از عرضهکنندگان ایرانی دوری کنند.
از این دریچه، گرم شدن روابط چین و ایران برای برجام مفید است. چین بهعنوان یکی از طرفهای برجام، هوشمندانه حمایت اقتصادی خود از ایران را حفظ کرده و ضمن تشویق ایران به ماندن در توافق روشن میکند که گسترش واقعی روابط دوجانبه به احیای توافق هستهای بستگی دارد. مقامات غربی به درستی نگران طرحهای ژئوپلیتیکی چین هستند اما غرب و چین در رابطه با ایران منافع مشترکی دارند. اگر توافق هستهای حفظ شود، دیپلماسی اقتصادی چین مستحق در یافت اعتبار چشمگیری خواهد بود.
اقتصادی دارد وبه مسلمانان خود بسیار ستم روا می دارد ومشغول نسل کشی آنهاست پس چین هرگز نمی تواند. رفیقی شفیق ویاری موازی باشد بهتر ایت در صورت پذیرش بر جام و تسهیل ارتباط با جهان چین هم فقط در حد یک کشور عادی باقی بماند نه بیشتر
با احترآم محمد رضا کیوانفر