رویداد۲۴ به گزارش سایت جامعه 24؛ مهاجرت نوعی جابهجایی جمعیت است در مختصات جغرافیایی داخلی یا خارجی که میتواند از سر اجبار باشد یا خود خواسته. برخی کارشناسان مهاجرت را مسئله میدانند و در شرایطی خاص از آن بهعنوان بحران در یک جامعه نام میبرند، برخی دیگر بهکلی با آن مخالفند، برخی هم مهاجرت را نمودی از آزادی بشر میدانند البته هر دوی این دیدگاه در جامعهای که شرایط طبیعی را پشت سر میگذارد کاربرد دارد زیرا بر اساس مقتضیات هر جامعه مهاجرت یا هر پدیده دیگری میتواند مشکلساز شود.
امروز کشور ما با مسئله بحران مهاجرت روبهروست گویی مهاجرت برای همه تبدیل به آیینی برای زندگی شده و همه شهروندان یا در رویای مهاجرت هستند یا اینکه به جد آن را پیگیری میکنند. به نظر میرسد تنگناهای اقتصادی، اجتماعی و شرایط سیاسی مهمترین عوامل زمینهساز در ایجاد پدیده مهاجرت به عنوان یک بحران هستند. در واقع با نگاهی با اطرافیانمان متوجه میشویم که بسیاری از افراد با مشاهده عدم ثبات در زندگی شغلی و وضعیت معیشتی خود به مهاجرت میاندیشند و حتی در این زمینه اقدام میکنند. مهاجرتی که البته در میان ثروتمندان و افراد دارای تحصیلات عالیه بیشتر مشاهده میشود.
به گزارش جامعه ۲۴ ، نگاهی به آمار مهاجرت نخبگان از کشور نیز موید همین موضوع است. چند روز پیش انجمن استعدادهای برتر ایران اعلام کرد که از ۸۶ مدال آور المپیادی، ۸۲ نفر آنها مهاجرت کردهاند، آماری که میتواند شدت و حدت مهاجرت و شاید فرار نخبگان از کشور را به خوبی بیان میکند.
عالیه شکربیگی، جامعهشناس و مدرس دانشگاه در اینباره به جامعه ۲۴ میگوید: هنگامیکه انسانها در کشور و جامعهای که زندگی میکنند از لحاظ فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، معیشتی و سیاسی دارای کرامت، احترام و امکانات و آسایش ضروری برای یک زندگی معمولی نیستند کمکم به فکر مهاجرت و عملیاتی کردن آن میافتند.
او میافزاید: مردم و بهویژه جوانان در زندگی بهدنبال رفاه فردی، خانوادگی و اجتماعی و در واقع یک زندگی بهتر هستند. ازسویی ما در ایران با فرار بسیار زیاد نخبگان و فارغالتحصیلان دانشگاهها روبهرو هستیم چراکه معتقدند در این جامعه امکاناتی که بتواند آینده آنها را رقم زند وجود ندارد و به همین دلیل مهاجرت میکنند.
شکربیگی ادامه میدهد: امروز مهاجرت در کشور ما تنها شامل نخبگان و بهاصطلاح مغزها نیست. شوربختانه امروز وضعیت کشور بهگونهایست که هر طبقه و قشری اگر توانایی و امکانات مهاجرت داشته باشد لحظهای تعلل نمیکند چنانکه نمود آن را در هجوم ایرانیان به کشورهایی مانند ترکیه و دوبی و گرجستان برای خرید خانه و گرفتن اقامت در این کشورها شاهد هستیم. در واقع مردم برای دستپیداکردن به رویای داشتن زندگی بهتر از ایران خارج میشوند و در کشورهایی مانند استرالیا و امریکا و کانادا سرمایهگذاری میکنند سرمایههایی که میتواند در ایران هزینه شده و سبب آبادانی این آب و خاک شود سرزمینی که تمامی مردمانش دل در گرو آن دارند حتی کسانیکه سالها از ایران دورند باز هم نسبت به کشور خود عرق دارند اما با مهاجرت در شرایطی قرار گرفتهاند که گویی نه راه پس دارند و نه پیش. امروز مسئله مهاجرت در کشور بسیار آزاردهنده و ناراحتکننده است.
بیشتربخوانید: آمار وحشتناک از تمایل ایرانیها برای مهاجرت/ از هر ۳ نفر یک نفر میخواهد برود
شکربیگی اظهار میکند: مهاجرت در ایران به دلیل ساختارها و سیاستگذاریهای نامناسب و مسئولان ناکارآمد بهوجود آمده است مسئولانی که توانایی بهوجودآوردن رفاه نسبی در تمام زمینهها را برای شهروندان ندارند، به همین دلیل نیز هر روز هم شاهد افزایش بیرویه این مسئله در کشور هستیم درواقع بسیاری از مردم چارهای جز مهاجرت ندارند.
وی ادامه میدهد: از دید من در کشور ما مردم اعتمادی به مسئولان ندارند و مهمترین بحثی که در جامعه ما زمینهساز این حجم از مهاجرت است جدایی میان مردم و ساختار حکومت است. سرمایه اجتماعی مسئولان در میان مردم روبهکاهش است و به همین دلیل هم شاهد افزایش فزاینده مهاجرت در کشور بهویژه طی ۵ سال اخیر بودهایم. شوربختانه باید بگویم در یک سال اخیر شاهد مهاجرت بسیاری از دانشجویانم بودهام موضوعی که بسیار ناراحت و البته نگرانکننده و خطرناک است.
این جامعهشناس به موضوع خارجشدن جمعیت نخبه و توانمند از کشور اشاره کرده و میگوید: از لحاظ جمعیتی یک جمعیت نخبه و توانمند و قشری که دارای سرمایههای فرهنگی و اجتماعیست درحال ترک کشور است که میتواند سبب بروز آسیبهای جدی در مبدا شود و شاید بتوان گفت خروج این قشر از کشور که میتوانند در آبادانی آن موثر باشند، برای آینده جمعیتی ایران بسیار مهلک است. البته در جامعه گروهی هم با اندیشه و دیدگاهی خاص وجود دارند که به مردمی که به وضع کنونی جامعه اعتراض دارند میگویند اگر سیستم و وضعیت کشور را نمیپسندد آن را ترک کنند؛ چنین سخنانی بسیار مایه تاسف است. ایرانیها سرزمین خود را دوست دارند، اما بیش از آن به کرامت و غرور و ارزش انسانی خود علاقهمندند چیزی که ظاهرا در جامعه خود نمیتوانند به آن دست یابند.
او بیان میکند: هنگامیکه قشر توانمند و نخبه، افرادیکه دارای سرمایه اجتماعی و فرهنگیاند از کشور خارج میشوند افرادی جایگزین آنها میشوند که دارای توانایی و تخصص کافی در هیچ زمینهای نیستند و همین مسئله سبب بروز مسائل و مشکلات و تصمیمگیریهای نادرست در کشور میشود گویی برخی در ساختار حکومت بهنوعی بهدنبال بیرونکردن این افراد از جامعه هستند چنانکه در چند روز اخیر شاهد اخراج چندین استاد دانشگاه در کشور بودیم کسانیکه با وجود تمامی دشواریها و مشکلات و مسائل اقتصادی فراوانی که دارند همچنان در کشور ماندهاند و به کار خود ادامه میدهند. در واقع نیرویی که از آنها گفتم قصد دارند این افراد را بهگونهای قرنطینه و از محیط دانشگاه و اندیشه دور نگه دارند.
وی همچنین به اعتراضات اقشار گوناگون در کشور اشاره و تاکید میکند: تمامی این اعتراضها گویای این است که اقشار گوناگون جامعه با مسائل فراوان و مشکلات معیشتی روبهرو هستند که نمایانگر نبود مدیریت و تصمیم گیرندگان و سیاستگذاران درست است. فرار نخبگان و مغزها در این بخش بیش از پیش خود را نشان میدهد. اگر سیاستگذاری که در سطوح کلان مدیریتی در جامعه کار میکند راهکار و ساز و کارهای مبارزه با مشکلات را میدانست شاهد وضعیت اسفبار کنونی در کشور نبودیم. امروز با این شمار مهاجرت در واقع شاهد خروج سرمایههای اجتماعی و فرهنگی و اقتصادی از کشور هستیم موضوعی که بسیار مهم و ژرف است.
شکربیگی تصریح میکند: از آن سو میبینیم همین نیروهایی که در عرصههای مدیریتی و سیاستگذاری کشور ناتوان هستند به کشورهایی که در ایران دارای پیشینه استعمارگریاند وابستگیهایی دارند که پیامدهای فراوانی به همراه دارد، اما یکی از مهمترین آن این است که مردم از داشتن معمولیترین و سطح پایینترین حد زندگی هم محروم میشوند.
این استاد دانشگاه با اشاره به راهکارهایی برای جلوگیری از مهاجرت مردم و نخبگان اظهار میکند: از دید من برای این کار باید میان مردم و مسئولان اعتمادسازی شود؛ در واقع قشر مهاجر باید بتوانند در جامعه تلاشی برای بهوجودآوردن اعتماد ببینند. هنگامی که در جامعهای میان ساختار حاکمیت و مردم شکافی ایجاد میشود سرمایههای اجتماعی مسئولان میان مردم نابود میشود بنابراین برای حل این معضل باید این سرمایهها افزایش پیدا کنند، به بیان دیگر مسئولان باید به میان مردم بیایند و بهدنبال حل و فصل واقعی و راستین مشکلات مردم و جامعه در تمامی طبقات و اقشار باشند و با آنها همدلی کنند.
وی خاطرنشان میکند: طی سالهای اخیر هر روز بیش از گذشته شاهد نوعی رهاشدگی جامعه هستیم و گویی کسی به فکر مردم و مسائل آنها نیست. بهراستی دلیل این اندازه مشکلات در جامعه چیست؟ آیا چیزی بهجز بیتوجهی مسئوللن میتواند باشد؟ تمامی اینها پیامدهای مهاجرت افرادیست که امروز میتوانستند در کشور باشند و خدمت کنند و از تخصصشان در راستای آبادانی کشور بهره برند و مردم هم تا این اندازه غرق در مشکلات و سختی نبودند.