رویداد۲۴ اگر از آن گروه از افراد که تحت هیچ شرایطی ازدواج نمیکنند بگذریم معمولا مردم به سمت ازدواج میل دارند، اما برای تشکیل زندگی مشترک وضعیت اقتصادی مناسب، اشتغال و توانایی تامین مسکن اهمیت بهسزایی دارد. شرایطی که البته در وضعیت کنونی ایران برای افراد کمی فراهم است. به دلیل همین سختی شرایط بود که از دهه هفتاد وام ازدواج با مبلغ ۵۰۰ هزار تومان به مقوله ازدواج تخصیص داده شد، تسهیلاتی که تا امروز نیز همچنان پابرجا بوده و هر ساله با توجه به میزان تورم بر میزان وام ازدواج نیز افزوده میشود گرچه که با توجه به گرانیهای لجام گسیخته، بسیاری بر این باورند که مبالغ تخصیص داده شده با وام ازدواج، پول یک یخچال هم نمیشود.
هدف از پرداخت وام ازدواج تا همین چند سال پیش تنها برای تسهیل ازدواج بود اما به نظر میرسد امروز دستهایی که پشت پرده در تلاشند تا با پرداخت وام با توجه به سن افراد بدون در نظر گرفتن حواشی و تبعات آن بر نگرانیهای جامعه دامن بزنند.
به گزارش جامعه ۲۴ ، نکته آنکه در بودجه سال آینده برای مردان کمتر از ۲۵ سال و زنان کمتر از ۲۳ سال هر یک ۱۵۰ میلیون تومان و برای سنین بالاتر مبلغ کمتری در نظر گرفته شده است. این اقدام در نگاه اول تلاشی برای ازدواج افراد در سنین جوانتر است اما با توجه به اینکه برای دریافت وام با مبلغ بیشتر تنها سقف سنی تعیین شده اما کف سنی آن نامشخص است این خطر برای کودکان و نوجوانان و بهویژه دختربچههای متعلق به خانوادههای دارای فقر فرهنگی و اقتصادی ایجاد میشود که برای دریافت مبلغ وام آنها به ازدواج واداشته شوند، یا برخی مردان بزرگسال به هوای دریافت ۱۵۰ میلیون تومان به دنبال ازدواج با دختربچههای متعلق به قشر نیازمند یا آسیبدیده باشند، مسالهای که دو سال پیش مورد نگرانی محمد مهدی تندگویان معاون وقت جوانان وزارت ورزش و جوانان نیز بود.
با این وصف افزایش کودکهمسری به امید دریافت وام ازدواج چندان دور از ذهن نیست، مسئلهای که میتواند در آینده آسیبهای جبرانناپذیری بر پیکر کودکان و جامعه وارد کند.
مسئله دیگر آن است که آیا تخصیص چنین وامهایی میتواند جوانان را تشویق به ازدواج کند آن هم در وضعیتی که شهروندان از بیکاری یا اشتغال ناایمن در رنج بوده و به فردای زندگی خود و حمایتهای اجتماعی هیچ امیدی ندارند.
کامل دلپسند، جامعهشناس توسعه به جامعه ۲۴ میگوید: وام ازدواج جزو سیاستهای تشویقی نظام برنامهریزی فرهنگی کشور است که البته چنین چیزی در عمل وجود ندارد و درحد نام و عنوان باقی مانده است، دولت تلاش میکند با افزایش این وام جوانان را به ازدواج تشویق کند اما به باور من این کار تاثیر چندانی ندارد زیرا علت اصلی تاخیر قطعی ازدواج، وضعیت اقتصادی، سیاسی و فرهنگی جامعه است به این معنی که شرایط به شکلی است که ازدواج کردن بیش از آنکه توجیه داشته باشد سرشار از مشکلات اقتصادی و معیشتی است که به افراد تحمیل خواهد شد و پس از آن هم مشکلات اجتماعی و فرهنگی از راه میرسند. در واقع یک جوان با ازدواج کردن گویی خود را وارد گودی از مشکلات میکند.
او ادامه میدهد: موضوع اصلی در کشور ما این است که جوانان تمایل و رغبتی به ازدواج ندارند، اما چرا؟ دلایل آن گوناگون است، برای نمونه وضعیت جامعه بهگونهای نیست که افراد بتوانند ازدواج آسان و بدون دردسر داشته باشند و حتی اگر اینگونه هم باشد و کسی بتواند با کمکهایی این کار را انجام دهد عوارض پس از ازدواج و فشارهایی که به فرد در این دوره از سوی جامعه و محیط تحمیل میشود بهاندازهای زیاد است که فرد را بهکلی ناتوان از گرداندن چرخ زندگی میکند.
این پژوهشگر اجتماعی تصریح میکند: جوان امروز ابتداییترین امکانات برای ازدواج کردن مانند شغل و درآمد کافی و مسکن را در اختیار ندارد بنابراین افراد حتی نمیتواند به ازدواج فکر کنند چه رسد به انجامش؟ موضوع مهم دیگری که در ازدواج و تاخیر آن دخیل است تغییر و افزایش بدیلهای ازدواج است. اگر در گذشته یکی از دلایل مهم ازدواج، داشتن رابطه جنسی و مشروعیت دادن به آن بود امروز این مسئله بهکلی از بین رفته است و بسیاری از جوانان پیش از ازدواج این رابطه را تجربه میکنند بنابراین نیازی به ازدواج نمیبینند. امروز در کشور نیازهای اولیه برای ازدواج مشروع تغییر کرده و از بین رفته است.
دلپسند اضافه میکند: مورد بعدی عقلانیشدن ازدواج است به این معنی که افراد امروز به ازدواج نگاهی اتوپیایی و آرمانگرا و مقدس ندارند، آنان بررسی میکنند چه اندازه متحمل هزینه میشوند و در ازای آن چه به دست میآورند. ازدواجهای امروز کامل معطوف به هدف و حسابگرایانه است.
بیشتر بخوانید: درخواست دبیر ستاد امر به معروف از رئیس مجلس: فقط حقوق متاهلها را افزایش دهید!
او میافزاید: سیاستهای تشویقی دولت مانند افزایش وام ازدواج در وضعیت کنونی بیشتر شبیه دام است چراکه در این وضعیت که جوانان شغل و درآمد کافی ندارند چگونه باید از پس هزینههای بازپرداخت و اقساط آن برآیند؟ به باور من مردم امروز مانند گذشته نیستند که اینگونه ارقام بتواند آنها را فریب دهد. امروز براساس چیزی که دولت اعلام کرده است خط فقر ۱۰ میلیون تومان است، اما آیا بهراستی یک جوان این میزان درآمد دارد که بتواند هم هزینههای سرسامآور زندگی را پرداخت کند و هم اقساط وام را؟ از سوی دیگر با فرض اینکه یک جوان بتواند این اقساط را پرداخت کند از آغاز ازدواج باید تا ده سال زیر بار قرض و استرس باشد تا آن را پرداخت کند.
این جامعهشناس میگوید: هر اندازه جامعه توسعهیافتهتر و شهریتر شده باشد با کنشهای خردمندانه و رفتارهای عقلانی رابطه مستقیمی دارد ضمن اینکه بدیلها و جایگزینهای ازدواج در جامعه شهری بسیار بیشتر است و به همین دلیل است که آمار ازدواج در روستاها و شهرهای کوچک همچنان بالاست، به همین دلیل است که شاید این وامها در چنین مناطقی تاثیری در ازدواج داشته باشند، اما به نظر نمیرسد در مناطق شهری راهگشا باشد و بتواند مردم و جوانان را برای ازدواج تحریک و اقناع کند. ازسوی دیگر اگر فرض کنیم که وضعیت کشور و زیرساختها برای ازدواج مناسب، عقلانی و خردمندانه فراهم بوده و دولت هم بهراستی میخواهد به آنها برای آغاز یک زندگی تازه کمک کند باید وامهای بلاعوض به آنها پرداخت کند.
دلپسند درمورد تعیین سن و میزان آن در وام ازدواج توضیح میدهد: شوربختانه سیاستگذاری قانونی در مجلس کنونی با طیف فکری خاص بهسمت کودکهمسری و نگاه به زن مشخص است. بدون شک این تقسیمبندی سنی دارای پشتوانه نگاه ابزاری به زن و ترویج کودکهمسری است. نگاه طیف حاکم بر تشکیل خانواده و شمار فرزندان زیاد است فرزندانی که هیچگونه آیندهای را با وضعیت کنونی نمیتوان برایشان متصور بود. البته در بیلبوردهای تبلیغاتی تهران مدام عکسهایی از خانوادههای خوشبخت با ۴ و ۵ فرزند میبینیم تبلیغاتی که واقعیت ندارد و با زندگی مردم در تضاد است. امروز کمتر به افرادی بر میخوریم که حاضرند بیش از دو فرزند داشته باشند.
این جامعهشناس میگوید: به باور من دولتمردان میخواهند با این اقدامات و قوانین ایران را با اروپا مقایسه کنند غافل از اینکه ضروریست زیرساختهای لازم را فراهم کرده و اطمینان از آیندهای که در آنجا وجود دارد را در داخل کشور ایجاد کنند. اینگونه قوانین از دید من بیشتر شبیه تامین نیروهای انسانی برای مقاصد مشخص و روشن است تا نگرانی در مورد افزایش جمعیت.
فقط به فکر گل آلود کردن آب واسه ماهی گرفتن هستن ...