رویداد۲۴ یک ذهن خوان ۲۴ ساله از نیوسوث ولز، استرالیا، ادعا میکند که میتواند زمان مرگ افراد را تشخیص دهد!
این "مربی فرامادی " البته تحت عنوانی که خودش تعریف میکند _ظاهرا وقتی ۱۲ ساله بود هنگام ملاقات عموی بیمار خود این توانایی خود را کشف کرد، چیزی که او به خاطر میآورد بوی عجیب و نامطبوعی در خانه درست شب قبل از فوت عمویش که درخانه پیچیده بود و او فکر میکرد که بوی جسد اوست. درحالیکه هیچ کس بجز او قادر به استشمام آن بوی عجیب نبود Kala میگوید:" عجیب بود چیزی شبیه به بوی شیرینی فاسد " همان زمان بود که فهمید که میتواند مرگ قریب الوقوع افراد را تشخیص دهد؛ و طول زندگی خود تعداد بیشماری از این قبیل مرگها را تشخصی داده بود؛ صحبتهای جالب و البته عجیب این زن را در ادامه این بخش از نمناک خواهید خواند.
این زن جوان گفت:"یک سال قبل از اینکه دبیرستان را شروع کنم عمویم را دیدم که در حال احتضار بود. شب قبل از مرگ او درخانه بوی شیرینی فاسد شده را استشمام کردم. من فکر کردم که بوی جسد است، چون قبلا هیچ وقت آن بو را استشمام نکرده بودم؛ و هیچ کسی هم بجز من نمیتوانست متوجه آن بوی عجیب شود و بعدها متوجه شدم که بویی که من استشمام کردم فرکانس مرگ است، Kala اخیرا به کاترز کلیپس گفته" از آن پس، من از این دست تجارب را درمورد افراد بیمار یا سالمند به تعداد بیشماری داشتم" این تجارب نه فقط ترسناک، بلکه تقریبا بی فایده است.
حداقل بر اساس گفتههای یک ذهن خوان ۲۴ ساله. او ادعا میکند که در زمان مرگ قادر است که بوی مرگ را استشما کند، هیچ کمکی به این افراد نمیتوان کرد و گفتن اینکه بزودی میمیرند حسی در آنها ایجاد نمیکند.
گاهی اوقات حسی سنگینی به من دست میدهد. باید چیزی بگویم، اما متوجه میشوم که این وظیفه من نیست، بشکلی بی مصرف است، چون نمیتواند به کسی کمکی بکند. چطور میتوانم به بوی مرگ افراد بپردازم و به آنها کمک کنم؟ چه میشود اگر آنها ندانند که به زودی خواهند مرد؟ اگر به آنها بگویم و از قبل آگاهی نداشته باشند، میتواند فاجعه آفرین باشد، چطور به میتوانم در سرنوشت آنها دخالت کنم؟
به همین دلیل این ذهن خوان جوان تصمیم گرفت تا بیش از حد روی توانایی خود متمرکز نشود، و انتخاب کرد که در عوض به زنان جوان یاد دهد چگونه ازقابلیتهای ذهنی خود خوب اسفاده کنند. او ادعا میکند، هر کسی میتواند به تواناییهای ذهنی و ماورایی دست پیدا کند، حس او، اما معمولا در دوران کودکی سرکوب میشد، پس از محرومیت از آنها، و مجبور بود تا سخت کار کند تا آنها را دوباره فعال کنند؛ و حالا او میخواهد به دیگران نیز کمک کند تا آن را بدست بیاورند.
زن جوان گفت " کودک بودم و میتوانستم احساسات مردم را بخوانم و همیشه خواب آنها را میدیدم، مردم آن کار را دوست نداشتند و وقتی که بزرگ شدم درباره قضاوت شدن ترسیدم و این توانایی ام را از بین بردم".