وی در خاطره روز 08 آبان سال 1360 خود نوشته است:
تا بعدازظهر در خانه ماندم و به نماز جمعه هم نرفتم. برای ملاحظات امنیتی قرار گذاشتهایمکه من و بعداً آقای خامنهای به طور مرتب نرویم. گاهی دوستان دیگر بروند و امروز آقای[محمد] امامی کاشانی، به جای من رفتند.
پیش از ظهر، سرهنگ صیاد شیرازی آمد و برنامههای آینده جنگ را گفت.طرح خوبی به نظر میرسد. کارهائی که بعد از انتصاب به فرماندهی نیروی زمینی کرده، در جنوب و در غرب،جبههها را نظام داده و آماده رفتن به جنوب، برایاجرای عملیات بود. مسأله فوت آقای لاهوتی در داخل خانواده مسأله مهم ما بود. احمد آقا هم به منزل آمد و مدتی نشست. از طرف امام ابراز تأسف کرد و درباره مسأله جنگ و کابینه بحث کردیم.
عصر، برای شرکت در جلسه شورای عالی دفاع به مجلس رفتم. فرماندهان نیروی دریائی و هوائی هم شرکت کردند و مطالب زیادی درباره وضع دونیرو گفتند. از کمکهائی که اخیرا عراق دریافت داشته و موشک های پیشرفتهای که علیه ما به کار میبرد و راجع به کیفیت کمک به مجاهدان مسلمان داخل عراق صحبت شد.
شب، جلسه دیگری با احمد آقا، مهندس موسوی نخست وزیر و آقایخامنهای داشتیم.درباره وزیر خارجه و وزیر دفاع تصمیم گرفتیم. تلویزیون فیلمی از مراسم مکه و مخصوصا تظاهرات ایرانیها و صف طولانی رأیدهندگان ایرانی در مکه، در انتخابات ریاست جمهوریرا نشان داد. با رادیو تلویزیون مصاحبه نمودم. با احمد آقا به منزل آمدیم.