رویداد۲۴ احتمالا هم سیدرضا فاطمی امین و هم سیداحسان خاندوزی این روزها به جان حجت عبدالملکی وزیر کار دعا میکنند؛ چه اینکه آنها به استیضاح نزدیک هستند اما هر بار که انتقادها به آنها افزایش مییابد، عبدالملکی با ماجرایی تازه و جنجالی جدید به میدان میآید و همه حواس به سمت وزیر کار میرود! وزیر کار البته یک تفاوت عمده با سایر وزرای در معرض استیضاح دارد، او تنها وزیری است که کارمندان وزارتخانهاش در تلاش هستند تا هرچه زودتر او استیضاح و برکنار شود؛ برای این ادعا دو شاهد وجود دارد؛ یکی آنکه دو روز گذشته کارمندان وزارتخانه در محوطه محل وزارت جمع شد و اعتراض خود را نسبت به تصمیمات وزیر و مجموعه آن اعلام کردند.
رویداد۲۴ شرح اعتراضات را از زبان چند کارمند وزارتخانه روایت کرده بود. آنها معتقد بودند سیاستهای جدید نه به درد مردم و کارگران خواهد خورد نه کمکی به کشور خواهد کرد و همزمان کارمندان وزارتخانه را روز به روز فقیرتر کرده است. عمده انتقادات کارکنان درباره وضعیت رفاهی و حقوقی خودشان به این شرح بود:
۱. کاهش بدون دلیل حقوق و مزایای کارکنان و عدم پاسخگویی نسبت به وضعیت ایجاد شده
۲. انتصابات اتوبوسی و عزل و نصبهای غیرتخصصی
۳. تبدیل وزارتخانه به شعبه دوم کمیته امداد
۳. ورود بیشمار نیروهای انسانی غیرکارآمد و غیرمتخصص در بخشهای مختلف وزارتخانه و عقد قرارداد با آنها از طریق شرکتهای تابعه صندوق بازنشستگی کشوری و شستا و کنار گذاشتن نیروهای قدیمی و موجود وزارتخانه
۴. بیانگیزگی و بیرغبتی در بدنه کارشناسی وزارتخانه در اثر سوءمدیریت و وجود مدیران ناکارآمد، در برخی از بخشها به نحویکه برخی از مدیران سابقه فعالیت حتی یک ماه در مناسب اجرایی را ندارند
۵. گلایه از نگاهها و رفتارهای متکبرانه و متفرعن مدیران جدید نسبت به کارکنان و نگاه بالا به پایین به آنها
۶. عدم استفاده از نیروهای خبره، باتجربه و حرفهای در پستهای مدیریتی با توجه به وجود ۱۸۰ کارمند دکترا
۵. در اختیار گذاشتن پستهای سازمانی برخی کارشناسان و مدیران میانی به افراد جدید و سرگردانی نیروهای وزارت کار
۶. هرز دادن توان کارشناسی بدنه وزارتخانه در پروژهها و برنامههای بیحاصل و بینتیجه
بیشتر بخوانید: اعتراض کارکنان وزارت کار برای ادامه بقا/ معترضان: برای دستیابی به حداقلها میجنگیم
افزایش اعتراضات کارکنان بالاخره باعث شد مدیران وزارتخانه از جمله سیدمحمدرضا حسینی معاون توسعه مدیریت و منابع و خود حجت عبدالملکی در جمع معترضان حاضر شوند و از تصمیمات خود دفاع کنند. رویداد۲۴ به شرح کامل جلسه برگزار شده میان کارکنان و وزیر دست پیدا کرده است و فایل صوتی آن را منتشر میکند. نکته قابل توجه در این جلسه این است که اگر یک دهم این نقدها و اعتراضات کارکنان واقعیت داشته باشد، یک روز ادامه حضور عبدالملکی هم در وزارتخانه جایز نیست؛ چنانکه کارمندان معتقدند کاری که وزیر میکند این است که به دولت و شخص رئیس جمهور ضربه میزند.
حجت عبدالملکی در پاسخ به اعتراضات میگوید «ما وزارت مردم هستیم و فقط به خاطر مردم حضور داریم و اصلا به فکر پست و مقام نیستیم زیرا از من سن و سالی گذشته که بخواهم به فکر مقام باشم!» این بخش اوج سخنان عجیب وزیر کار است که حتی باعث خنده حضار میشود؛ چه آنکه اتفاقا او اول راه است، نه در پایان کار خود. عبدالملکی بدون هرگونه تخصص و تجربه تازه به مهمترین مقام زندگی خود رسیده و این جایگاه احتمالا آنقدر برایش خوش آمده که به این راحتی آن را رها نخواهد کرد. اما فارغ از آنچه عبدالملکی گفته، بهتر است بخشی از سخنان منتقدان را بشنویم.
ادامه سخنان معترضان (برای شنیدن کلیک کنید)
عبدالملکی در بخشی از سخنانش میگوید اینجا صداوسیما حضور ندارد و راحت میتوانم واقعیت را بگویم. الان شدت فقر بیشتر شده و شرایط زندگی بسیار بدتر شده است. واقعا مشکلات معیشتی زیاد شده است.
عبدالملکی ادامه میدهد که یکی از مشکلات ما این است که اگر هر ۱ میلیون به حقوق اضافه شود، ۸ میلیون تومان به تورم اضافه میشود! مشخص نیست این آمار وزیر از کجا در آمده است و بر اساس کدام فرمول چنین محاسبهای کرده است. نکته جالب درباره این اظهار نظر اینکه در خود وزارت اقتصاد، یکی از برنامههای خاندوزی وزیر اقتصاد این بود که به حقوق کارکنان وزارتخانه افزوده شود. این یعنی خود وزیری که متولی اصلی تورم در کشور است، چنین اعتقادی نداشته اما وزیر کار با ادعای مهار تورم توضیح میدهد که به چه دلیل جلوی مزایای رفاهی و اضافه کاری کارمندان را گرفته است. این استدلال البته چندان خوشایند شنوندگان نبود و یکی یکی به اظهارات او و معاون منابع انسانی وزارت کار پاسخهای تندی دادند. نکته مهم آنکه عبدالملکی در زمان افزایش حقوق بیسابقه، غیرکارشناسی و احساسی ۵۷ درصدی نتنها معتقد بود این افزایش حقوق باعث تورم نیست بلکه باعث ایجاد رونق اقتصادی نیز میشود. موضوعی که باز در اقدامی بیسابقه باعث اخراج گسترده کارکنان و کارگران توسط کارفرمایان شده است و دولت را به مجبور کرده است که اقدام به اصلاح حقوق و دستمزد کند. موضوعی که تحقق آن امری محال است و اجرای آن میتواند سراغاز بحرانهای سیاسی و امنیتی در سطح کشور باشد.
کارکنان وزارت کار را در سختترین دوران کاری در وزارتخانه قرار دادهاید
به گزارش رویداد۲۴ بخشی از سخنان کارکنان وزارتخانه این چنین است: یا ما میخواهیم شو اجرا کنیم یا واقعا میخواهیم کاری انجام دهیم. با تصمیمات شما ابتدا خود کارکنان وزارتخانه دارند نابود میشوند. انتصاباتی انجام دادهاید که نه تنها تحولی نبوده بلکه وضعیت را بسیار بدتر کرده است. شما حتی یک ساعت تجربه کاری در حوزه وزارتخانه ندارید و به دلیل همین بیتجربگی و عدم استفاده از نیروهای متخصص ما در سختترین دوران کاری خودمان در وزارتخانه قرار دادهاید و به جای آن مدام از کمیته امداد مدیر میآورید! مگر اینجا نیروی تخصصی ندارد که وزارت کار را به کمیته امداد تبدیل کردهاید؟
با کارکنان وزارتخانه قرارداد سه ماهه بدون بیمه بستهاید!
شما که تجربه ندارید، پس حداقل بگذارید ما خودمان به شما راه حل بدهیم که ترمیمی در حقوقها انجام شود. بچههای ما قراردادی بودند و الان وزارت در دوره شما با انها قرارداد نبسته و صندوق امید با آنها قرارداد بسته است. با آنکه شما قول داده بودید مشکل آنها حل شود، اما حتی پیگیری نکرده بودید و از مدیر مربوطه (آقای یارویسی) پرسیدیم و گفت اصلا من قولی نداده بودم. الان شما میدانید چه قراردادی با آنها بسته شده است؟ قرارداد سه ماهه بدون بیمه!!! وقتی ما در وزارتخانه اینگونه قرارداد میبندیم، از کارفرماهای بیرون چه توقعی دارید؟
از وقتی آمدهاید حقوق کارکنان را بر مبنای متاهل و مجرد پرداخت کردهاید
شما حقوقها را متاهل و مجردی کردهاید!! مگر کار کسی که مجرد است با کار کسی که متاهل است، فرق دارد؟ حداقل احترام ما را نگاه دارید. برخورد آقای حسینی برای ما تحقیرآمیز بود. این نوع برخورد و این پرداختها کجا با شعار دولت آقای رئیسی همخوانی دارد؟ مجرد بودن به معنای بیمسئولیتی نیست. هر کس مسئولیتی دارد. وقتی پیام حقوق آمد، ما باورمان نمیشد این رقمی که پرداخت شده، حقوق بود. فکر میکردیم پاداش است یا بخشی از حقوق است.
همه از رفتن شما خوشحال میشوند
روزی که جلسه معارفه آقای حسینی و تودیع آقای پناه بود، را به یادتان بیاورید. تودیع آقای پناه را با آن شکوه برگزار کردند، چون با تمام وجودش برای ما کار میکرد. اگر روزی شما بروید، اما همه خوشحال میشوند، نه اینکه به مراسم تودیع شما بیایند. به ما گفتید کاری میکنیم حقوقتان افزایش یابد و پسانداز هم کنید. شما بگویید با این حقوق چطور میشود حتی زندگی کرد؟
بهترین شرایط زندگیمان در دوره آقای شریعتمداری بود
میگویند برای پرداخت معذوراتی وجود دارد و پول نیست. خب اگر نیست آقای شریعتمداری چطور مزایا را افزایش میداد؟ ما بهترین شرایط زندگیمان در دوره آقای شریعتمداری بود و هر جا میروم دعایشان میکنم. زمان آقای ربیعی هم حقوقها کم بود اما کسی اعتراض نکرد، اما الان دیگر طاقت نداریم. آقای شریعتمداری که آمدند، پنجاه درصد حقوق را افزایش دادند. حقوق ما کفاف ما را نمیدهد. ما که زندگی مجللی نداریم. جوانی و نوجوانیام را در این وزارتخانه گذاشتهام اما الان با ۵ میلیون تومان باید بازنشسته شوم. من قبل از عید روی پول حقوق حساب کرده بودم که سفر بروم اما تا پانزده اسفند حقوق مارا پرداخت نکردند و مجبور شدم سفر را کنسل کنم. زنگ زدم به دفتر مقام عالی وزارت که چرا حقوق نمیدهید، جواب دادند شما مجردید، حقوق میخواهید چکار کنید؟؟؟
ما اصلا نزدیک شما نمیتوانیم بشویم، میگویید شما انقلابی نیستید!!
شما نیروی انسانی وزارتخانه را با برخوردها و رویههای نامناسب و ناشایست ترکاندهاید. شما انگیزه را در ما کشتهاید. ما اصلا نزدیک شما نمیتوانیم بشویم. اصلا نمیتوانیم با شما صحبت کنیم. ما با ۲۵ سال سابقه کار در وزارت به شما پیشنهاد میدهیم و میگوییم فلان تصمیم شما فلان نتیجه را دارد اما شما اصلا حرف ما را نمیشنوید، چون میگویید ما انقلابی نیستیم. اگر من انقلابی نیستم، اگر مسلمان نیستم، من غلط میکنم اینجا هستم، چرا ۲۸ گذاشتهاند من اینجا کار کنم؟؟؟
چرا دستور دادهاید اتاق زنان و مردان جدا شود؟
الان دستور دادهاید اتاق مردان و زنان جدا شود!! من چطور میتوانم کار کنم؟؟ مگر من میتوانم با زیردستم حرف نزنم؟؟ هر کس باید حد و حدود داشته باشد اما این جداسازی و تفکیک را نمیفهمم. شما با قوه قهریه کار میکنید. اینجا فقط ۱۸۰ دکترا دارد که همگی استاد دانشگاه هستند و تقریبا همه آنها نویسنده کتاب هستند، اما شما از بیرون مدیر میآورید. اصلا سخت است با شما کار کردن.
شما فکر میکنید شأن ما از شما پایینتر است
ما همه عاشق این کشوریم و شرایط داشتیم برویم و علاقه داریم کار کنیم اما شما تجربه ندارید و مبانی و مفاهیم و تئوریهایتان را نشان میدهد فکر میکنید شأن ما از شما پایینتر است. ببخشید که شأن ما از شما پایینتر است. نخبههای کشور را دارید از بین میبرید. شما الان جلوی ما ایستادهاید. سرتان را پایین انداختهاید و اصلا دغدغه ما برایتان مهم نیست.
شما ما را از خودتان نمیدانید
بعد از ۳۰ سال کار کردن من فقیرم. وزارت کار مرا فقیر نگاه داشته است. شما شایعه میکنید که میخواهید ۷ میلیون حقوق را افزایش بدهید. چرا خودتان شایعه دروغ در وزارتخانه درست میکنید؟ الان میگویند آقای عبدالملکی قرار است استیضاح شود. قرار نیست ما زیرآب شما را بزنیم، شما با عملکرد خودتان دارید زیر آب خودتان را میزنید. آقای لارگانی در مجلس میگوید «آقای عبدالملکی برای کارکنان وزارت کار ارزش قائل نیست» و آقای وزیر هم با افتخار میگوید من برای کارکنان وزارت ارزش قائل نیستم. من چه انتظاری از آقای حسینی به عنوان معاون وزیر باید داشته باشم؟ من در محلهای فقیر زندگی میکنم. چرا بعد از ۳۰ سال من بدبختم. شما ما را از خودتان نمیدانید. درد ما را نمیدانید.
چقدر شما ما را عذاب میدهید؟ مگر از ما چه دیدهاید؟ مگر ما چه کردهایم؟
من کارمند این دولتم و تدریس هم میکنم، مقاله برای دیگران مینویسم و پیاز و سبزی هم برای دیگران سرخ میکنم تا آبرویم حفظ شود و با بوی پیاز سر کار میروم و با سیلی صورتم را سرخ نگه داشتهام. من به چه کسی بگویم، چرا باید به سینهام بزنم و گریه کنم؟ من الان حقم را میخواهم که فرزندم نمیتواند سر کلاس برود. مانتوی مرا میپوشد که بتوانم سر کلاس بروم. اما شماها هیچوقت مرا درک نکردهاید. من با قرص خواب باید بخوابم. چقدر شما ما را عذاب میدهید؟ مگر از ما چه دیدهاید؟ مگر ما چه کردهایم؟ اما به خاطر امروزم و به خاطر فردایم که دختر به جای من مینشیند، گریه میکنم.
همه دعا میکنیم آقای عبدالملکی برکنار شود
آقای رئیسی که آمد، ما دعا میکردیم آقای شریعتمداری بماند. الان کار به جای رسیده که وقتی بحث استیضاح آقای عبدالملکی شده، همه دعا میکنیم زودتر برکنار شوید.
من کارمند وزارتخانهام اما مجبورم بعد از کار بروم مترو دستفروشی کنم
من کارمند وزارتخانه مجبورم بعد بروم مترو دستفروشی کنم. من نمیخواهم شرمنده زن و بچهام باشم. نمیتوانم زندگیام را بچرخانم. همکارانم مرا در مترو میبینند، من شرم میکنم و خجالت میکشم.
ما چه خطایی کردیم که شما را در کاسه ما گذاشتهاند؟
من با سابقه ۲۶ سال ۶ میلیون تومان حقوق گرفتهام. چطور با این حقوق زندگی کنم. در ۲۲ بهمن همه پاداش میگیرند اما شما آن را قطع کردید. مزایای ماه رمضان را قطع کردید. الان من با ۶ میلیون تومان بازنشسته شوم؟ بعدش بروم من هم مثل دیگری در مترو کار کنم؟ بروم در اسنپ کار کنم؟ آقای شریعتمداری رفاه مرا کامل کرد. اصلا فکر میکنیم ما اینجا آدمیم؟ اصلا شما ما را میبینید؟ چرا دکتر شریعتمداری خودش را به در دیوار زد که حقوق ما را افزایش داد اما شما نمیکنید. انگار ما خطایی کردیم که شما را در کاسه ما گذاشتهاند؟
آقای شریعتمداری که آمد، ما کمی کمرمان راست شد ولی شما دوباره کمر ما را خم کردید
بین ما کارکنان زیادی هستند که اگر جای دیگر میرفتند وضعیت بهتری داشتند اما اینجا جز زبونی چیزی نصیبشان نشده است. من بچه انقلابم و فرزند ایثارگرم و مشکلی هم با دولت نداریم و سختی بسیاری کشیدیم. وقتی آقای شریعتمداری آمد، ما کمی کمرمان راست شد، نمیدانم زنان شالیکار را دیدهاید یا نه؟ کمر زنان شالیکار خم است اما آقای شریعتمداری کمر ما را صاف کرد ولی شما دوباره کمر ما را خم کردید.
شما اصلا حرف ما را نشندید. هر کاری کردیم صدای ما را نشندید. ما اصلا جلسه پرسش و پاسخ نمیخواهیم. فقط میخواهیم بگویید مشکل شما را میفهمیم و این حقوق و مزایای شما برای حل مشکل.
در مدتی که به اینجا آمدید، اعتماد عمومی تضعیف شده است
روزگاری به خاطر شما در تسنیم قلم زدم اما فکر میکنم نباید این کار را میکردم. ظالمانهترین مالیات بر ما اعمال میشود و آقای حسینی میگوید سر فلان مسائل بیایید تفاهم کنیم. آقای عبدالملکی ای کاش زودتر در جلسه میآمدید. ما امروز با بحران اعتماد مواجه هستیم. در مدتی که شما به اینجا آمدید، اعتماد عمومی تضعیف شده است.
نگذارید روزی بگویند «پدیده عبدالملکیسم»
شما با پوپولیسم ورود کردید. پوپولیسم بر پایه شکاف اخلاقی است؛ شکاف اخلاقی بین مدیران فاسد و مردمان پاک. امروز کارکنان خود وزارتخانه از این کلمه «مردم» که شما استفاده میکنید، انتقاد میکنند. این مردم انتزاعی چه کسانی هستند که شما میگویید؟ مردم همین الان گوشت و استخوان جلوی شما نشستهاند و توجه نمیکنید. نگذارید روزی بگویند «پدیده عبدالملکیسم» و به این پوپولیسم پایان بدهید. حامیپروری مانع از شکلگیری توسعه میشود. آن هفتاد درصدی که به شما رای ندادهاند، چه میشود؟ وزارتخانه را به صاحبان آن برگردانید.
وزارت کار شده محل کمیته امداد
امروز شما کاری کردید که ما را شرمنده کردید. الان همه میگویند آقای شریعتمداری. قرار بود اگر آقای شریعتمداری برود، فرد بهتر بیاید، اما شما دارید با کارهایتان به دولت ضربه میزنید. مغرورانه با کارمند برخورد میکنید. شما درها را بستهاید و اصلا بدنه وزارتخانه را قبول ندارید. اصلا شما ما را نمیبینید و میگویید ما انقلابی نیستیم. اگر قرار است با بدنه کار نکنید، با چه کسانی قرار است کار کنید؟ در انتصابات دهها کمیته درست کردید و نتیجه آن چه شد. آقای حسینی به من گفت ما در این مجموعه جایی برای شما نداریم و شما لیاقت جایی ندارید. در این وزارتخانه نخبگانی هستند که هیچ وزارتخانهای ندارد اما شما حاضر نشدید حتی پیشنهاد آنها را بشنوید. اینجا شده محل کمیته امداد.
ما میمانیم و شما میروید
مدیران شما که با معیشت کارکنان سر و کار دارند، برخورد متفرعن دارند. یک مدیر اگر کاری هم نکند اما با روی باز برخورد کند، بسیاری از مشکلات حل میشود. این بد است که از بالا به پایین نگاه میکنید؛ مخصوصا برای کسانی که داعیه تدین دارند. همه اینهایی که اینجا هستند، دل در گروی مملکت دارند. ما میمانیم و شما میروید.
این بابا آدم بدی نبود ا فکر میکرد داره درست کار میکنه اما بی قانونی کرد و قشر بزرگی از بازنشستگان را به دولت و نظام بدبین کرد مثال این آدم مثل دوستی خاله خرسه هست انشالله که خدا آگاهش کند و توبه کند