رویداد۲۴ رایان حسینی: سفر خانواده محمدباقر قالیباف به ترکیه ابعاد تازهای پیدا کرده است. ماجرا از این قرار بود که در روزهای اخیر تصاویری از زهرا مشیر استخاره همسر، مریم قالیباف دختر و محمدرضا بحیرایی داماد محمدباقر قالیباف رئیس مجلس شورای اسلامی در فرودگاه استانبول منتشر شد. وحید اشتری فعال سیاسی جریان اصولگرای مخالف قالیباف این تصاویر را در توییتر خود منتشر کرد و اعلام کرد «ظاهرا خانواده قالیباف زمان تحویل بار به دلیل حجم بالای کالاهایی که به نظر سیسمونی نوزاد میرسیده به مشکل برخوردهاند.»
رئیس مجلس تا این لحظه واکنشی نشان نداده، اما واکنش نزدیکان و مخالفان او در جریان اصولگرایی و مهمتر از آن واکنش رسانههای اصولگرا که عمدتا به نهادهای نظامی وابسته هستند، قابل توجه است. اولین واکنش به الیاس قالیباف فرزند دیگر محمدباقر تعلق دارد. او در پستی که در حساب اینستاگرام خود منتشر کرده، بدون اشاره به حضور مادرش در این سفر، تقصیر را به گردن خواهر خود انداخته و نوشته چنین سفری «آن هم در این شرایط اقتصادی مردم یقیناً اشتباه است.»
البته او مدعی شده که خواهر او و همسرش برای «خرید سیسمونی» به سفر ترکیه نرفتهاند و پدرش با این سفر «مخالف» بوده است. این جمله او البته سوال جدیدی به وجود آورده است؛ و آن اینکه اگر فقط برای سفر به ترکیه رفتهاند، چرا سفر «خطا و اشتباه» بوده است؛ آنهم «خطای نابخشودنی»! مگر یک سفر چه ایرادی دارد که نابخشودنی باشد؟ مگر اینکه جزییات دیگری در آن سفر وجود داشته باشد؛ مثلا وارد کردن سیسمونی کودک از یک کشور دیگر؛ آنهم در حالیکه خودشان شعار تولید داخلی و سادهزیستی میدهند. فقط در این صورت است که عبارت «خطای نابخشودنی» معنی پیدا میکند و موضوع وارد کردن کالای خارجی برای یک آقازاده جدید در میان باشد، در غیر این صورت اینهمه ایرانی برای تفریح به خارج میروند، خانواده یک مسئول هم برود. چه اتفاقی مگر میافتد؟
جریان اصولگرایی در واکنشها به ماجرای موسوم به «سیسمونی گیت» به دو دسته منتقدان و حامیان قالیباف تقسیم شدهاند. دسته حامیان مدعیاند همه این ماجراها در آستانه انتخابات هیات رئیسه مجلس در خرداد ماه با هدف حذف قالیباف از ریاست مجلس توسط گروهی هدایت شده که قالیباف منافع آنها را زیر سوال برده است.
مهمترین واکنش جریان حامی قالیباف اظهارنظر تفصیلی سیدمحمد رضوی در توییتر خود درباره ماجرای عکسبرداری از خانواده قالیباف در جریان سفر به ترکیه است. رضوی که مشاور قالیباف است از برخی نهادها که احتمالا منظور او نهادهای اطلاعاتی است خواسته چگونگی شناسایی داماد و همسر رئیس مجلس را با «حجاب» و «ماسک» در فرودگاه ترکیه را بررسی کنند و مشخص کنند «یک فعال توییتری» چطور از بارداری دختر قالیباف که «هیچ کس از آن مطلع» نبوده خبر داشته است؟
او ساعت انتشار تصاویر همسر قالیباف در توییتر و ساعت پرواز آنها از استانبول را هم به عنوان سند دیگری از سیاسی بودن این اقدام مطرح کرده و گفته پرواز خانواده قالیباف با هواپیمایی معراج از استانبول به تهران ساعت ۷ و ربع شب به زمین نشسته و چطور یکی از مسافران این هواپیما توانسته ساعت ۱۰ و ۵۴ دقیقه شب اطلاعات و عکسها را به دست این فعال توییتری برساند؟
او وحید اشتری فعال سیاسی اصولگرا که نخستین بار این خبر را منتشر کرده «پروژه بگیر» خوانده و گفته این پروژه هم مانند «چند پروژه قبلی» یک «پروژه امنیتی» در راستای مقاصد «محافل امنیتی سیاسی» بوده که منافعشان به خطر افتاده است.
مشاور قالیباف رسما اعلام کرده عکاسی از خانواده قالیباف در فرودگاه توسط عدهای انجام شده که ماموریت «پاییدن» آنها را در یک «سفر شخصی» برعهده داشتند. او در ادامه، افشاگری فوق را در راستای «پروژهای علیه کل نظام» خوانده و گفته «دستگاههای امنیتی قضائی کشور، وزارت اطلاعات و سازمان اطلاعات سپاه» باید یک بار برای همیشه مشخص کنند کدام محفل یا نهاد برای خانواده مردم «بپا» میگذارد.
به جز رضوی، سناریوی سیاسی بودن رسوایی سیسمونی گیت در رسانههای نزدیک به سپاه از جمله روزنامه جوان و خبرگزاری فارس هم تکرار شده است. آنها جوری قالیباف را مظلوم نشان دادهاند که انگار یک دشمن خارجی یا یک رقیب داخلی آمده و در جیب همسر و دختر و داماد قالیباف بلیت ترکیه گذاشته و آنها را راهی کشور خارج کرده و بعد هم به زور برایشان یک بار سیسمونی خریده شده و به این ترتیب آنها بدون اینکه بدانند در دام دشمنان و رقبای قالیباف افتادهاند و حالا هم قالیباف در انتخابات هیات رئیسه مجلس به چالش بر میخورد!
بیشتر بخوانید: سیسمونی دانشبنیان محصول ترک!/ حاشیههای سفر دختر محمدباقر قالیباف به ترکیه
جریان حامی قالیباف در رسانههای خود که عمدتا از منبع مالی نهادهای نظامی تغذیه میشوند، به شکلی ماجرا را روایت کردهاند که گویی نقد قالیباف، نقد کلیت نظام است و به هر شکلی و با سر هم کردن هر دروغی که شده باید از این حیثیت دفاع کرد! در حالی که یک اتفاق غلط و یک دورویی کاملا مشهود رخ داده و وظیفه همه است که با آن برخورد کنند و اتفاقا مسئولیت رسانههایی که داعیه انقلابیگری دارند، به مراتب بیشتر است، اما در اتفاقی عجیب آنها دروغی به دروغهای موجود میافزایند؛ از جمله خبرگزاری فارس که به نقل از یکی از نزدیکان قالیباف که اصلا معلوم نیست، کیست نوشت: «موضوع خرید سیسمونی به هیچ عنوان صحت ندارد و ساخته ذهن مخالفان است.»
این شخص که خبرگزاری فارس نامی از او نبرده، گفته «امروز حتی اگر کسی به دنبال تجملات هم باشد بهترین برندهای خارجی در تهران قابل دسترسی است و برای تهیه سیسمونی نیازی به سفر به ترکیه نیست.»
این توجیه که در بیان عامه به «ماستمالی» یا «لاپوشانی» مشهور است، آنقدر برای خود خبرگزاری فارس عجیب است که بهتر میداند هیچ فرد نزدیکی حتی حاضر مسئولیت چنین حرفی را برعهده بگیرد و این جمله از زبان «یکی از نزدیکان قالیباف» منتشر میشود!
معمولا «منبع آگاه» و «یک مقام مطلع» برای اخبار امنیتی و اخبار سیاسی که به امنیت ملی یک کشور مربوط است، استفاده میشود تا هویت افراد در جریان آن خبر محفوظ بماند و به اصطلاح از «منبع خبری» محافظت شود، اما در مورد سیسمونی نوه قالیباف، چه موضوع امنیت ملی در میان بوده که خبر باید به نقل از منبع آگاه منتشر شود؟؟؟ مگر آنکه ماجرا از اساس دروغ و ترویج ساختاریافته یک ریاکاری باشد.
روزنامه جوان وابسته به سپاه پاسداران نیز در شماره پنجشنبه خود با تشکیک در هویت افشاگران نوشت: افشاگران این خبر «علیهالسلام» و «صادق و خالص و مستقل» نیستند و با تاسی از نظریه توطئه، «درز اطلاعات» درباره سفر خانواده قالیباف به ترکیه را «هدفمند» عنوان کرد.
روزنامه جوان همچنین انتشار این خبر را به بازیهای درون قدرت از جمله انتخابات چند روز آینده «هیات رئیسه مجلس» مرتبط دانست و همزمان متذکر شد که پیشتر در چندین نوبت به قالیباف در مورد اطرافیان و روابطش هشدار داده است.
جوان البته این را هم نوشت که «سال ۸۴، سال ۸۸، سال ۹۲، سال ۹۶، سال ۹۸ و همه روزهای شهرداری و روزهای مجلس از قالیباف خواستیم چشمانش را بیشتر باز کند. انگار همیشه حواسش نیست؛ نه به خانه، نه به دوستان ظاهری، نه به دشمنان واقعی.»
نقد روزنامه جوان که آن هم به نهادهای نظامی وابسته است، یک ایراد جدی دارد. اصلا فرض کنید افشاگران همگی «غیر صادق» و «غیر مستقل» هستند؛ آیا در ماجرا فرقی ایجاد میکند؟ آیا اگر افشاگران ناصادق بودند، به این معنی است که کار قالیباف درست بوده است؟
در منطق، اصطلاحی به عنوان مغالطه وجود دارد که یکی از شیوههای آن «از بین بردن اعتبار گوینده» برای «از بین بردن اعتبار حرف» اوست. نمونه این اتفاق در «فیلم دشمن ملت» به زیبایی به تصویر کشیده شده بود؛ وقتی که گروهی در نهادهای امنیتی آمریکا تلاش میکردند اعتبار فردی که شاهد یک قتل بوده را جوری از بین ببرند و جوری او را بیآبرو کنند که اگر روزی شهادت هم داد، شهادت او به خاطر «بیاعتباری» فرد جدی گرفته نشود.
حالا در این مورد هم این رسانهها که عمدتا دیدگاه امنیتی دارند، به همان سبک تلاش میکنند گوینده یا افشاکننده را بیاعتبار کنند تا به زعم خودشان اهمیت حرف فرد کاسته شود یا از بین برود. اما حقیقت آن است که هیچگاه مشکل اساسی و سوال اصلی را نمیتوان از بین برد و مهمتر از آن اینکه نهادهای امنیتی با هزینههای میلیاردی در رسانههای وابسته به خود یک لحظه به این فکر نمیکنند که «اهمیت حکومت و اهمیت جمهوری اسلامی» بسیار بالاتر از «اهمیت قالیباف» است که بخواهند به خاطرش حتی کل ساختار و پایههای یک حکومت که عبارت است از اعتماد مردم را فدا کنند!
روزنامه کیهان البته مشی متفاوتی از فارس و تسنیم و جوان گرفت. این روزنامه کلا سکوت کرد! تو گویی نه قالیبافی بوده نه قالیبافی رفته! انگار که اصلا ماجرای سیسمونی وجود خارجی نداشته است. این اتفاق در حالی رخ داده که شریعتمداری در روزنامه کیهان معتقد است حرف حق را میزند اما چنین اتفاقات و در این بزنگاههاست که دست واقعی این رسانهها رو میشود و مخاطب میفهمد برای رسانههایی همچون فارس و تسنیم و جوان و کیهان اساسا منافع مردم و ایستادن در کنار مردم کوچکترین اهمیتی ندارد و این منافع حزبی است که در اولویت است. همین رسانهها در ماجرای دختر دانش آشتیانی وزیر آموزش و پرورش که لباس بچه از ایتالیا آورده بود، صدها مطلب منتشر کردند اما اینجا که پای همقبیلهای میان است، صورت مسئله را تغییر دادند و این بار مدعیاند اگر خطایی هم بوده که خطای دختر را به پای پدر نمینویسند!
از بخت بد آنها اینکه که قوانینی که خودشان حامی آن هستند، گاه علیه خودشان میشود. چنانچه آنها مدعیاند قالیباف از این سفر اطلاعی نداشته، اما دردسر آنجاست که طبق قانون مورد علاقه آنها، همسر بدون اجازه شوهر نمیتواند از کشور خارج شود، بنابراین باور اینکه قالیباف از سفر خارج کشور همسرش اطلاعی نداشته باشد، کمی دشوار است، چون خودش باید برگه رضایت را امضا کند!
همزمان با تئوری توطئه جریان حامی رئیس مجلس، یک جریان دیگر درون اصولگرایان هدایت رسوایی اخیر قالیباف را به دست گرفته که همان فعالان سیاسی جریان عدالتخواه نزدیک به سعید جلیلی و جبهه پایداریاند. لازم به ذکر است که اختلاف بین جبهه پایداری و قالیباف قدیمی است. این اختلاف در جریان انتخابات ۹۲ بیش از هر زمانی آشکار شد. زمانی که حامیان قالیباف علت باخت اصوگرایان را جبهه پایداری اعلام کرد که به همراه نامزد اصلحشان بهنفع قالیباف کنار نرفتند.
اختلاف بین قالیباف و جبهه پایداری در انتخابات مجلس یازدهم تشدید شد. جبهه پایداری ابتدا حتی مخالف حضور قالیباف در فهرست اصولگرایان بود؛ تا جایی که قالیباف اعلام کرد برای مخدوش نشدن وحدت از فهرست کنار میرود. درنهایت در یک بدهبستان سیاسی، جبهه پایداری به ریاست قالیباف تن داد؛ اما ریاست مرکز پژوهشهای مجلس، دیوان محاسبات و کمیسیونهای کلیدی را به دست چهرههای مورد وثوق خودش داد.
این بار اختلاف بین این دو جریان در «رسوایی سیسمونی گیت» نمود پیدا کرده. امیرحسین ثابتی مجری تلویزیون و نزدیک به سعید جلیلی و جبهه پایداری، در توییتی نوشته «وقتی کسی در جمهوری اسلامی مسئولیتی را برعهده میگیرد، نمیتواند خود را از رفتارهای غلط خانوادهاش مبرا بداند، به خصوص زمانی که قبلا با استفاده از جایگاه حقوقی خود (شهردار تهران)، برای همسرش نیز جایگاه اجتماعی و حقوقی (مشاور شهردار) درست کرده بوده است.»
بررسی واکنشها به رسوایی قالیباف مستلزم ایجاد یک تفکیک بنیادین میان فهم جریان اصولگرایی از ماجرا و درک مردم ایران از آن است. فراموش نکنیم آنچه منشا خشم مردم از تصاویر خانواده قالیباف در فرودگاه استانبول شده با هر آنچه به عنوان ادله این سفر از جانب جریان اصولگرایی (خواه حامی یا مخالف قالیباف) مطرح میشود، نسبتی ندارد. واکنش مردم به محمدباقر قالیباف، انتقاد از تزویر و دورویی مقامات جمهوری اسلامی است. قالیباف در انتخابات سال ۹۲ در قامت نماینده ۹۶ درصد مردم فرودست پا به عرصه رقابت گذاشت و مدعی بود قرار است حق ۹۶ درصد مردم را از ۴ درصد جریان سرمایهدار حاکم بگیرد اما رسواییهای اخیر رئیس مجلس تمام رشتههای او را به کلی پنبه کرده است. فقط در این کشور کلمه «سیسمونی گیت» به ادبیات سیاسی اضافه نشده بود که آن هم به لطف دورویی و ریاکاری آنها اضافه شد.