رویداد۲۴- شبکههای اجتماعی بعد از رسانهای شدن پرونده سعید طوسی واکنشهای متفاوتی نسبت به این پرونده نشان دادهاند. این واکنشها از اظهارنظرهای ساده تا کلیپهایی که در شبکههای مجازی دستبهدست میشود نشانه چه موضوعی میتواند باشد؟ آیا شبکههای اجتماعی به شکلی هدفمند این واکنش را نشان میدهند؟ آیا این موضوع فقط واکنشی کوتاه و زودگذر به آسیبهای اجتماعی است؟ در بستر جامعه چه مسائلی شکلگرفته است که این پرونده تا این اندازه برای اقشار عادی جامعه برجسته و حساس شده است؟
یعقوب موسوی، جامعهشناس و عضو انجمن جامعهشناسی ایران درباره تأثیر شبکههای اجتماعی روی پروندههایی مثل پرونده سعید طوسی به
رویداد۲۴میگوید: «بهطورکلی با یک نوع آسیبپذیری فرهنگی در سطوح مختلف جامعه روبرو هستیم و آن هم بزرگ شدن مواردی است که شاید درگذشته قبح اخلاقی مانع از برجسته شدن آن میشد. اما جامعه ایران نسبت به بعضی از خلافها به ویژه از نوع اتهامی که متوجه که آقای طوسی شده یک نوع اغماض و چشمپوشی داشته و مایل نبوده این موضوع را بیان کند.»
به گفته موسوی، عموماً این موضوع را با نوعی حیای فرهنگی، حجب فرهنگی و یا شرمندگی فرهنگی و یا حیای اخلاقی که از قدیم وجود داشته است مانع از این میشود که چنین خلافها و خطاهایی در همه سطوح منتشر شوند. درگذشته شاهد بودیم که مسنترها و پیران خانواده رعایت میکردند که بعضی مسائل را افراد کم سن خانواده متوجه نشوند.
از سویی دیگر وی معتقد است، این موضوع درواقع یک نوع خودسانسوری فرهنگی است که دارای کارکردهای بزرگتر فرهنگی است و درواقع عدم انتشار و اشاعه چنین اخباری راهی برای جلوگیری از بازتولید آن است. متأسفانه این آسیبپذیری و این اشاعه امور ازنظر اخلاقی، شرعی و عرفی منفی و مطرود است. از سویی دیگر اشاعه و گسترش آن امروزه در فضای شبکههای اجتماعی بدون کوچکترین ملاحظات اخلاقی منتشر میشود.
همچنین به گفته این جامعهشناس، این موضوع لزوماً مربوط به آقای طوسی و اتهامی که متوجه ایشان شده نیست و این اتفاقات در سطوح مختلف دیگری هم وجود دارد. همچنین باید به این موضوع توجه کنیم که امروزه شبکههای اجتماعی بهنوعی وسیله انتقام، تهدید و خطر ازاینجهت که کوچکترین خلاف ثابتشده یا نشده افراد را تبدیل به یک وسیله سرگرمی، انتقامگیری شخصی و انتقامگیری عمومی قرار دهد.
او می افزاید:«این در حالی است که آنچه در مورد آقای طوسی واکنش شبکههای اجتماعی را موجه نشان میدهد، توجه به جایگاهی است که این فرد در آن قرار داشته است و فعالیت این فرد در جایگاه یک مجمع قرآنی که برای جامعه مقدس است و توجه به این موضوع که این فرد بهنوعی مروج مذهبی است برای سطوح مردم کنجکاوانه است و بهمحض اینکه این خبر درز پیدا میکند، مردم سعی میکنند راههایی را برای دسترسی به اطلاعات بیشتر پیدا کنند.»
همچنین موسوی تأکید میکند، شبکههای اجتماعی از داخل و خارج هم برای اشباع خبر و اشباع اطلاعات و پیدا کردن مخاطب خود باانگیزههای مختلف با این موضوع برخورد میکنند. البته قابلانکار نیست که عدهای هم صادقانه و بر اساس حساسیتهای اجتماعی خود این موضوع را بررسی و پیگیری میکنند.
این در حالی است که وی معتقد است این موضوع در حدی نیست که بتوان بهراحتی پذیرفت و درواقع جرم، خلاف و خطای این ماجرا در همه سطوح غیرقابلپذیرش است. اتفاقی در این سطح و گستردگی اگر در قشر عادی جامعه رخ دهد شاید دادگاهها و افکار عمومی بتوانند ملاحظاتی را اعمال کنند، اما در این ماجرا بسیار سخت و دشوار است چون این فرد بهنوعی مسئول بوده است و ایبسا سعی در ارشاد دیگران داشتهاند.
این جامعهشناس در ادامه میگوید، از سویی دیگر این موضوع برای بخشهایی از جامعه جدایی از کنجکاوی ایجاد حساسیت و واکنش میکند. این موضوع در ذهن مردم به وجود میآید که نکند دیگر نهادهایی که امروز متولی و مسئول هستند هم اینگونه باشند. چنین اتفاقهایی درواقع یک نوع آمادگی برای گسست ارزشی است و هنوز هم میشود امیدوار بود که خوشبختانه به ریزش و فروپاشی ارزشی نرسیدهایم. گسست ارزشی به این معنی که ارزشهای اخلاقی درواقع میتواند انسجام اجتماعی را تحکیم کند، اما امروزه در معرض تحقیر هستند.
موسوی با اشاره به ماجرای ناسزاگوییهای یک مداح در مراسم عزاداری محرم میگوید: زمانی که یک مداح به خودش اجازه میدهد در مسجد از کلمات زشت استفاده کند و آن کلمات را منسوب و منتسب به ائمه کند، قبح بیاخلاقی بهطور عمومی میشکند و دروغ تبدیل به یک مسئله عادی میشود. در پی چنین ماجراهایی، شبکههای مجازی هم بیشک این گفتارها را منتشر میکنند.
این در حالی است که وی تأکید میکند، به این موضوع هم باید توجه کرد همه جریانهای سیاسی در مرحلهای قرارگرفتهاند که در مباحث اخلاقی کوچکترین اتفاق خارج از چارچوبی را تبدیل به یک معضل عمومی میکنند و این کار تبعات منفی دارد و بهطورجدی برای سلامت جامعه خطرناک است. این موضوع همچنین برای آینده اخلاقی جامعه خطرناک است. گذشته از این در همه ابعاد ملی، مذهبی و اخلاقی نظر مشترک بر این است که این اتفاق یک بیاخلاقی و اشتباه جبرانناپذیر است.
یعقوب موسوی در پایان میگوید: «انتشار چنین اخباری در شبکههای مجازی لزوماً به این معنی نیست که فقط در موضوعاتی خاص و در مقابل مواضع سیاسی خاص واکنش نشان میدهند. باید پذیرفت که جامعه نسبت به موضوعهای خاص حساس است.»