رویداد۲۴ علیرضا مکی: از سال ۲۰۱۸ که بحث قتل جمال خاشقچی روزنامهنگار منتقد بن سلمان در سفارت ریاض در ترکیه مطرح شد، سطح روابط عربستان سعودی و ترکیه به پایینترین سطح طی ۳۰ سال گذشته رسید. این مسئله همزمان شد با شکوفایی روابط آمریکا و عربستان طی دوران زمامداری دونالد ترامپ و همینطور تشدید زمینههای همگرایی اعراب و اسراییل به منظور آمادگی برای انعقاد پیمان ابراهیم که با انتقادات صریح آنکارا از اعراب به دلیل انعقاد پیمان ابراهیم مواجه شد.
با تغییر وضعیت معادلات منطقهای و افزایش مشکلات اقتصادی ترکیه طی ماههای گذشته، به نظر میرسد دولت اردوغان در سیاست خارجی راه دیگری را در پیش گرفته است و به این منظور اماده عادیسازی روابط با عربستان سعودی، رژیم صهیونیستی و ایالات متحده است.
مسئله عربستان به ویژه از این جهت حائز اهمیت است که ماه پیش قبل از سفر هیات دیپلماتیک ترکیه به این کشور و دیدار محمد بن سلمان و اردوغان دادگستری ترکیه پرونده رسیدگی به قتل جمال خاشقچی را به عربستان سعودی عودت داد تا عربستان سعودی خود مسئولیت رسیدگی به این پرونده را به عهده بگیرد.
از سوی دیگر با تغییر دولت پاکستان که به نظر میرسد طی همکاری مشترک عربستان – ایالات متحده و بریتانیا رخ داده است دولت عمران خان که خواهان سطحی از موازنه در روابط بین المللی و منطقهای این کشور بود با دولت شهباز شریف برادر نواز شریف از مهمترین متحدان و مهرههای عربستان سعودی که هماکنون در لندن مستقر است جابجا شد تا وزارت خارجه این کشور نیز به رهبری بلاول بوتو زرداری فرزند بینظیر بوتو و رهبر حزب مردم پاکستان سپرده شود.
بیشتر بخوانید: آیا میتوان به مذاکرات ایران و عربستان در عراق امیدوار بود؟
سفر همزمان ماه پیش هیاتهای دیپلماتیک ترکیه و پاکستان به عربستان را میتوان در راستای راهبرد عربستان به منظور افزایش وزن ژئوپلیتیک این کشور در سطح منطقهای به منظور افزایش فشار بر غرب بر سر مجموعه از پروندههای منطقهای دانست. به گزارش رویداد۲۴ این مسئله مخصوصا با توجه به پروندههای مورد بررسی هر کدام از هیاتهای دیپلماتیک ترکیه و پاکستان طی سفر به عربستان سعودی از اهمیت دو چندانی برخوردار است؛پروندههایی که بخش عمدهای از آنها حول مسائل اقتصادی و امنیت منطقهای است و موجب تغییر و تعدیلاتی در معادلات منطقهای خواهد شد.
نکتهای که حائز اهمیت است، تلاشهای ریاض و آنکارا به منظور گسترش پیوندهای دفاعی میان دو کشور است؛ مسئلهای که طی سخنان رجب طیب اردوغان و توصیف اختلافات پیشین میان دو کشور به عنوان اختلافات درونخانوادگی راه را برای آن گشوده است. به ویژه با توجه به موفقیتهای اخیر صنایع تسلیحاتی ترکیه در بحران اوکراین مخصوصا هواپیماهای بدون سرنشین این کشور حوزه همکاری بسیار مهمی میان دو کشور را خواهد گشود. این مسئله با توجه به نیازهای تسلیحاتی عربستان سعودی و متحدانش برای پرونده یمن میتواند تحولی راهبردی به منظور ایجاد اعتماد به نفس در ریاض به منظور گسترش عملیاتهای نظامی خود در این کشور باشد.
عربستان همچنین با پاکستان به عنوان متولی پرونده افغانستان نیز دارای منافع مشترک بسیار است. به عبارت دیگر عربستان از جانب پاکستان خواهان اعمال نفوذ در پرونده افغانستان است. از منظر راهبردی عربستان خود را درگیر یک رقابت طولانی مدت با جمهوری اسلامی ایران میداند. توجه به این مسئله ضروری است که عربستان تحولات یمن را ناشی از دخالتهای جمهوری اسلامی ایران میداند و نفوذ در پرونده افغانستان را راهی به منظور متوازنسازی سیاست منطقهای جمهوری اسلامی ایران در یمن میبیند؛ مسئلهای که همواره از سوی مقامات بلندپایه جمهوری اسلامی ایران رد میشود و مسئله یمن را مسئلهای داخلی این کشور میدانند.
عربستان سعودی از گسترش پیوندهای همکاری با ترکیه و پاکستان به دنبال تعمیق و افزایش وزن ژئوپلیتیک منطقهای خود به منظور تحمیل خواستهای ریاض به واشنگتن یا زمینهچینی به منظور بازگشت متحدان این کشور در حزب جمهوریخواه به قدرت است.
این در حالی است که به نظر میرسد جو بایدن رئیس جمهور ایالات متحده نیز طی سفر آسیایی خود میخواهد با رهبران عربستان سعودی رو در رو صحبت کند؛ مسئلهای که از زمان انتخابات سال ۲۰۲۰ و قدرتگیری دموکراتها در کنگره و کاخ سفید مسئلهای بعید مینمود. چرا که جبهه ترقیخواهان دموکرات در کنگره و دولت بایدن از قدرت قابل ملاحظهای برخوردار شدند. اما وقوع نبرد اوکراین بسیاری از این معادلات را به هم زده است و ایالات متحده برای موفقیت راهبرد خود در برابر روسیه نیازمند پایین آوردن قیمت انرزی و محصولات هیدرو کربنی است.
به نظر میرسد که در این راستا نشست سران منطقهای با حضور رئیس جمهوری ایالات متحده در سرزمینهای اشغالی نیز بخشی از راهبرد پیرامونی واشنگتن به منظور محاصره روسیه خواهد بود؛ راهبردی که بدون حضور عربستان سعودی اگر نه غیر ممکن حداقل بسیار مشکل خواهد بود.
تحولات منطقهای و بین المللی تا حد زیادی حداقل از برخی جهات مهم به نفع پروژه بن سلمان برای تصاحب قدرت و افزایش وزن ژئوپلیتیک این کشور در منطقه به پیش میرود. در عین حال سفر همزمان هیاتهای سیاسیامنیتیدفاعی عربستان سعودی و اسرائیل به ایالات متحده و دیدار با مقامات این کشور را میتوان نشانهای از آمادگی بن سلمان جهت عادیسازی شرایط میان این کشور و رژیم صهیونیستی دانست. این در حالی است که بایدن بر خلاف قولهای اولیه انتخاباتی خود به مرور در حال افزایش نقش حمایتی ایالات متحده در پرونده یمن است.
سفرهای منطقهای و نیز سفرهای مقامات امریکایی به خلیج فارس به منظور آماده سازی شرایط دیدار محمد بن سلمان و جو بایدن نشان میدهد آمریکاییها در برابر خواست اعراب به منظور انعقاد یک قرارداد دفاعی متقابل با عربستان سعودی اماده نشان دادن انعطاف هستند. مسئلهای که در صورت وقوع میتواند گفتگوهای دیپلماتیک میان جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی به منظور تنشزدایی و از سر گیری روابط دیپلماتیک را با اما و اگرهای جدی مواجه کند.
عربستان سعودی به رهبری محمد بن سلمان در تلاش است که از تغییر محیط راهبردی در نظام بین الملل به منظور افزایش وزن ژئوپلیتیک خود استفاده کند. در این راستا ایجاد تغییراتی در معادلات منطقهای از جمله تغییر رابطه میان این کشور و ترکیه و نیز تغییر دولت در پاکستان از اهمیت ویژهای برای ریاض برخوردار است. مسئلهای که مذاکرات دیپلماتیک با جمهوری اسلامی ایران را نیز میتوان در همین راستا دانست.