رویداد۲۴- طي سالهای گذشته همواره برخي از مردم در روز هفتم آبان ماه که روز کوروش نام دارد در پاسارگاد در 120 کيلومتري شمال شيراز که مقبره کوروش در آن واقعشده جمع میشوند و ياد او را گرامي میدارند.
امسال با توجه به همزمانی هفتم آبان با روز جمعه، تعداد بيشتري از مردم به کنار مقبره کوروش رفتهاند. تصاوير ارسالي از کاربران در شبکههای اجتماعي حکايت از آن دارد که تعدادي، از شب قبل در کنار جاده منتهي به پاسارگاد چادر زده بودند تا صبح، خود را به مقبره کوروش برسانند.
فیلمهای ارسالي از منطقه نيز تجمع تعدادي زيادي از مردم را نشان میدهد که شعارهايي درباره ايران و کوروش سر دادهاند؛ اما جمع شدن امسال مردم در پاسارگاد، حاشیههای عجیبوغریبی داشت.
انبوهی از عکسها و فیلمها دراینباره منتشر شدند که باوجود موضوعی واحد به نام «کوروش»، سبب اتفاقهای جالب و گاهی قابلتأمل شد. از شعارهای نژادپرستانه برخی در مقابل مقبره یادبود کوروش گرفته تا حمایت تمامقد رسانه های فارسی زبان بیرون از کشور از این تجمع که در بعضی از تکهفیلمهای کوتاه منتشرشده از آن، شعارهای سلطنتطلبانه در حمایت از رژیم پهلوی نیز شنیده میشدند.
در این زمینه چهار نکته قابلتأمل وجود دارد. نخست اینکه احترام به کوروش بهعنوان یکی از نمادهای عظمت تمدن ایران نباید دستخوش بازیهای سیاسی و گرایشهای ایدئولوژیک شود.
ورود نمادهای عظمت یک تمدن به بازیهای کلامی و ایدئولوژیک نهتنها به عظمت آنها اضافه نمیکند بلکه باعث تحریک برخی گروههای تندور فکری برای توهین به نمادهای ملی و وطنی میشود.
دوم اینکه نمادهای ملی و مبانی دین مبین اسلام باید در جایگاه خود و بهصورت مجزا صورت بگیرد و امتزاج این دو موضوع و یا تلاش برای ارتباط بین این دو هم ازنظر دینی جایز نیست و هم ازنظر ملی.درنتیجه هر دوگروهی که تلاش میکنند مقبره کوروش را صرفا در یک فضای غبارآلود ملی و میهنی تحلیل کنند به خطا رفتهاند.
نکته سوم اما به استفاده برخی جریانهای سیاسی از نمادهای ملی مانند مقبره کوروش در پاسارگاد بازمیگردد. به نظر میرسد برخی از جریانهای سیاسی به دلیل فقدان مبانی تئوریک و همچنین فقدان میدان بازی کافی تلاش میکنند با هجمه به نمادهای ملی و عمومی جریان رقیب را به کارزار خودساخته دعوت کنند و در این مهلکه خودخواسته خودی نشان بدهند.
به همین دلیل باید از ورود جریانهای سیاسی به چنین موضوعاتی پرهیز شود؛ و نکته چهارم اینکه کوروش و مقبره وی بهعنوان یکی از نشانههای عظمت ملی ایرانیان در جهان باید کانون وحدت و انسجام اجتماعی و سیاسی باشد و نه افتراق و چنددستگی.
درنتیجه هر فرد و یا گروهی که تلاش کند با استفاده از نمادهای ملی به چنددستگی و تفرقه در جامعه دامن بزند موردپذیرش مردم قرار نخواهد گرفت.
با تمام این اوصاف نکته جالب این تجمع اما واکنش برخی از علما و ازجمله آیتالله نوری همدانی بوده است. آیتالله نوری همدانی با اشاره به تجمع برخی افراد بر سر مزار کوروش گفت: شاه میگفت کوروش آسوده بخواب، ما بیداریم، اکنون عدهای دور مزار کوروش جمع شدند و طواف کردند و در این تجمع دستمال درآوردند و گریه کردند.
آیتالله نوری همدانی خاطرنشان کرد: در دوران امام خمینی (ره) نیز عدهای به یاد کوروش بودند، ایشان فرمودند شنیدم این افراد جمع شدند، گریه کردند که اسلام به این مملکت آمده است، این افراد همانها هستند و ضدانقلاب هستند، تعجب میکنم چه طور میتوانند در مزار کوروش جمع شوند، همان شعارهایی که برای رهبر معظم انقلاب میدهیم، برای کوروش بدهند و باز ما زنده، نشسته و تماشاگر هستیم.
وی ادامه داد: کدام قدرت در این بخش کوتاهی کرده که این افراد اینگونه جمع شوند، با توجه به اینکه مملکت اسلامی و انقلابی قرار داریم، باید بیدار و هوشیار باشیم، این انقلاب دنباله گر انقلاب پیامبر و ائمه اطهار (ع) است و آنها خواستند انسان بسازند.
اما تمام ماجرا و انتقادات به برگزاري جشن كوروش و حواشي پيشآمده در آن محدود نشده است و برخي از پيوند دادن رابطه دینداری و كوروش دوستي انتقاد كردند كه ازجمله آنها حجتالاسلام سيد صادق علم الهدي برادرزاده امامجمعه مشهد است.
حجتالاسلام صادق علم الهدي پيش از تحسين يا محكوم كردن موضوعات، به بررسي ابعاد آن ميپردازد و با صراحت كه ظاهراً ويژگي خانوادگي آنهاست و در بيان عموي او يعني آیتالله علم الهدي امامجمعه مشهد هم مشهود است، به بيان ديدگاه و البته انتقادات خود ميپردازد:«چند روزي است كه برخي افراد به تقبيح برگزاري مراسم كوروش در فارس ميپردازند كه البته ناگفته نماند شعارها و رفتارها در آن موردقبول نبود»؛ اما حجتالاسلام علمالهدي نقدي از زاويه ديگر به برگزاري اين مراسم دارد. او نوشته است: «متأسفم كه گاهي شاهد سخنان و نوشتهها و فيلمهايي هستم كه ظاهراً براي دفاع از مذهب، كوروش و تمدن و منشور او را به چالش ميكشند و مفاخر تاريخي يك ملت را مورد تحقير قرار ميدهند. ظاهراً برخي گمان ميكنند ايجاد ترديد و خدشه درباره فرهنگ و تاريخ و تمدن ايران باستان، به تقويت بنيانهاي مذهبي در جامعه خواهد انجاميد، غافل از آنكه ايجاد تقابل بين دینداری و وطندوستي، هم خلاف واقع است و هم ميتواند براي دين بسيار خطرناك باشد؛ چراکه موجب ميشود حس قوي عشق به ميهن كه بخش لاينفك فرهنگ هر ملتي است، به ابزاري قدرتمند در دست مخالفان دين براي تحريك احساسات ضد ديني تبديل شود. واقعيتش اين است كه ما هيچ مشكلي با كوروش و تمدن او نداریم... اساساً چه منافاتي بين عرق ديني و عرق ملي ميتواند باشد وقتي ميبينم احاديثي از قبيل «حب الوطن من الإيمان» يا «من إيمان الرجل حبه لقومه» (سفينة البحار، ج ۸، ص ۵۲۵) در كتب ديني ما نقلشده و مورد انكار علماي ما واقع نشده است؟ البته ما تمام گفتهها و كردههاي مدعيان وطندوستي را تائید نميكنيم كه دیرزمانی است افراطوتفریط بلاي جان اين جامعه آفتزده شده است، ليك درعینحال، نبايد بيجهت حربه به دست دشمنان و مغرضان داد.»