رویداد۲۴ تریتا پارسی در مقالهای برای ام اس ان بی سی نوشت:
دولت بایدن به تازگی، گام خطرناکی را در مسیر نزدیک شدن به جنگ با ایران برداشت. گزارش شده که آمریکا به تمرینهای نظامی اسراییل برای حمله به ایران پیوسته و این تحول، پرسشهای بزرگی را درباره سیاست بایدن در قبال توافق هستهای ایران پیش میکشد.
این نخستین بار است که هواپیماهای آمریکایی در سوخت رسانی به جنگنده بمب افکنهای اسراییل که در حال تمرین حمله به ایران هستند، شرکت میکند. این نشان میدهد که بایدن، از همه روسای جمهوری پیشین آمریکا، در مسیر تایید اسراییل برای شروع یک جنگ با ایران جلوتر رفته است آنهم به رغم وعده بازگشت به برجام.
تهران، هر حمله اسراییل را عملا بعنوان اعلام جنگ آمریکا خواهد دید... این یک گسست عمده از سیاست گذشته آمریکاست و تمایل ظاهری بایدن به ایستادن در کنار تندرویهای اسراییل علیه ایران، بیشتر با تفکر دوران ترامپ نسبت به ایران همخوانی دارد تا سیاست دوران اوباما یا حتی بوش. دولت اوباما، یکسره تلاش داشت تا اسراییل را از حمله به ایران بازدارد با توجه به این واقعیت که اقدام اسراییل، جنگی منطقهای را بر میافروزد که به درگیری عمیقتر آمریکا در خاورمیانه میانجامد.
دولت اوباما، مخالفت خود با ماجراجوییهای اسراییل را آشکارا بیان میکرد تا به تهران علامت دهد که آمریکا موید چنین رویکردی نیست. در واقع کاخ سفید اوباما، بارها اسراییل را زیر فشار گذارد تا دست کم پیش از دست زدن به اقدام نظامی علیه ایران، توجیه قانع کنندهای به آمریکا ارائه دهد (اسراییل البته با این خواسته مخالفت کرد). حتی جرج دابلیو بوش هم که خود سیاست تندی علیه ایران داشت، طرحهای اسراییل علیه ایران را رد کرد.
بیشتر بخوانید: تغییر رفتار واشنگتن؛ ایران دیگر دست بازی برای فروش نفت ندارد
باور ندارم که بایدن خواهان جنگ با ایران است. همچنین بر این باور نیستم که اسراییل خواهان حمله به ایران باشد. به همین دلیل، این ابهام بیشتر رخ مینماید که چرا بایدن با مشارکت آمریکا در تمرینهای اسراییل موافقت کرده است؟
با اینحال، چنین کاری با یک الگو سازگار است: بایدن انتقاد سنگینی از خروج ترامپ از توافق هستهای داشت و سیاست فشار حداکثری وی را رد کرد که در پی به زانو درآوردن ایران از گذر تحریمهای بی سابقه بود. با این حال، هجده ماه پس از آغاز ریاست جمهوری بایدن، هنوز چرخشی در کارزار فشار حداکثری ایجاد نشده است. ترکیبی از عوامل- از بی میلی به پرداختن هزینه سیاسی در این زمینه و نیز پرهیز از کشمکش آشکار با اسراییل – میتواند رویکرد نادرست بایدن در این زمینه را توضیح دهد.
سوال این است: بایدن تا چه زمانی میتواند به سیاست شکست خورده ترامپ در برابر ایران بچسبد بی آنکه مسوولیت ناکامی ادامه دار آن را برعهده گیرد؟
اکنون هم واشنگتن و تهران هر دو، بدون آنکه ضرورتی داشته باشد، بر سر مسئله سپاه پاسداران و فهرست تروریستی آمریکا، خود را در گوشهای گیر انداخته اند. هر دو گمان میکنند که کوتاه آمدن در این زمینه، از نظر سیاسی برایشان بسیار گران تمام میشود هرچند فروپاشی برجام، دردسرهای بزرگتری را برای هر دو طرف در پی میآورد. اما باز هم در اینجا، الگویی را میبینیم که تیم بایدن، به کارهای ترامپ انتقاد میکند، اما از تغییر آن رویکرد هم پرهیز دارد.
اگر برجام از هم بپاشد، محتملترین گزینهها این است که یا ایران به بمب هستهای میرسد یا جنگی رخ دهد. بایدن مسوولیت هردوی این پیامدهای فاجعه بار را متوجه خود خواهد دید و بیش از این نخواهد توانست پای ترامپ را به میان بکشد هرچند آن شومن تلویزیونی هم مسوولیت روشنی در خروج از برجام داشت.
حتی برخی از نزدیکترین متحدان آمریکا در اروپا هم بردباری خود نسبت به رویکرد بایدن را از دست میدهند. کارل بیلد، نخست وزیر پیشین سوئد و خاوریر سولانا مسوول پیشین سیاست خارجی اتحادیه اروپایی اخیرا بایدن را به انفعال در موضوع ایران متهم کردند. انریکه مورا، گفتگوگر کنونی اتحادیه اروپایی که بعنوان میانجی بایدن و تهران عمل میکند، یکی از کسانی بود که مقاله این دو شخصیت اروپایی را در توئیتر به اشتراک گذاشت. پیام به بایدن کاملا واضح و روشن بود: شما به زودی، متولی و مسوول این رویکرد خواهی بود.