رویداد۲۴ ششم خرداد گزارشی درباره میزان سقط جنین در کشور منتشر شد. دلیل پرداختن به این سوژه در این بازه زمانی نیز انتشار سریالی عکسهایی از پیدا شدن نوزدان در خیابان و سطلهای زباله و ... بود. تمام بحثهای مطرح شده در گزارش آن بود که اتفاقی در جامعه در حال رخ دادن است و با اینکه افزایش فرزندآوری به عنوان سیاست رسمی در پیش گرفته شده، اما در عالم واقع و زیر پوست شهر خبری دیگر است.
در بخشی از گزارش دکتر محمدرضا محبوبفر پژوهشگر برنامهریزی و توسعه، توضیح داده که «از سال ۱۳۹۹ همزمان با گرانیهایی که در کشور ایجاد شد، ازدواج و فرزندآوری از دستور کار مردم و بسیاری از زوجها خارج شده است.»
دکتر محبوبفر در بخش دیگر تخمین زده که «روزانه بین ۲ هزار تا ۲ هزار و ۵۰۰ مورد جنین نوزاد سقط یا متولد و رها میشوند» و در نهایت به یک بازه ۱۰ روز اشاره کرده که طی آن «حدود ۵ هزار نوزاد سقط یا رها شده است؛ یعنی روزانه ۵۰۰ مورد»
با توجه به اینکه دسترسی به دادهها و آمار رسمی در اختیار رویداد۲۴ نیست، در خط بعد عینا این توضیح نیز داده شده بود که «رویداد۲۴ مستقلا نمیتواند چنین آماری را تایید کند، اما در صورت واقعی بودن، باید بسیار به آن اندیشید.»
تا اینجای کار یک روند بسیار طبیعی بود و مسئلهای مطرح شده بود، اما ماجرا شکل یک سناریوی عجیب به خود گرفت که در یک حرکت دستهجمعی، رسانههای اصولگرا خبری را به نقل از «یک منبع آگاه!» به صورت پرفشار منتشر کردند که «پایگاههای جماران، رویداد۲۴ و اقتصاد۲۴ که اظهارات کذب و بدون سند فردی به اسم محبوبفر در مورد آمار مجعول نوزادان رها شده را منتشر کردهاند تحت تعقیب قضایی قرار گرفتند.» در بخش دیگر همین خبر هم نوشته بودند «روز گذشته نیز محبوبفر بعد از اینکه نتوانست هیچ سندی برای ادعای خود مطرح کند تحت تعقیب قضایی قرار گرفت.»
اگر کمی با روند رسیدگی به شکایت از رسانهها آشنا باشید، متوجه میشوید که چه اتفاق وقیحانهای در پی اینگونه خبرسازی رخ داده است؛ اول اینکه روزانه دهها شکایت توسط افراد حقیقی و حقوقی از رسانهها ثبت میشود، اما مگر ثبت شکایت چه ارزش خبری دارد؟ اصلا شکایت شده باشد، مگر چه اتفاقی افتاده است؟ به یکباره میان ثبت روزانه دهها شکایت از رسانهها، ایرنا و مهر یادشان افتاده که ثبت شکایت هم اهمیت خبری دارد؟
اگر صادقانه بخواهیم بگوییم، حقیقت این است که وقتی به جای «خبرنگار»، «جریانی نامعلوم و مبهم» در یک رسانه بنشیند، حاصلش همین پروندهسازیهاست؛ رویکردی که نتیجه آن تولید خبری است که سر تا پای آن دروغ است و صرفا برای فضاسازی منتشر شده است.
همان لحظهای که ایرنا و خبرگزاری مهر نوشتند «روز گذشته نیز محبوبفر بعد از اینکه نتوانست هیچ سندی برای ادعای خود مطرح کند تحت تعقیب قضایی قرار گرفت»، خود دکتر محمدرضا محبوبفر در توییتی توضیح داد که «اصلا در هیچ دادگاهی حضور نداشته و تا این لحظه کسی از او سندی نخواسته است و اگر هم سند بخواهند، آمارش را ارئه خواهد کرد» اما برای «بازجو-خبرنگاران» ساختن چنین دروغهایی حتی شرمآور هم نیست و چیزی به نام وقاحت برایشان معنا ندارد.
از سوی دیگر خبرگزاری فارس و تسنیم هم به میدان آمدند و پروژه خود را اینگونه پیش بردند که اصلا محبوبفر چهره نامعتبری است و برای آنکه به حرف خود هم استناد بدهند، با تیتر «سیاهباز» چند مصاحبه او در موارد مختلف را در کنار هم قرار دادند تا بگویند با فردی ناآگاه گفتوگو شده است.
نکته جالب ماجرا آنجاست که فقط کافی است نام دکتر محمدرضا محبوبفر را در خبرگزاری ایرنا و فارس و باشگاه خبرنگاران جوان و مهر و جوان آنلاین جستجو کنید تا ببینید بیش از دهها گفتوگو با ایشان در زمینههای مختلف انجام شده است. حال باید پرسید، سخنان ایشان برای رسانههای غیرخودی، «سیاهبازی» است اما وقتی همین مصاحبهها در رسانههای وابسته به نهادهای نظامی منتشر میشود، تبدیل به «دُر یتیمه» میشود؟
بگذارید چند نمونه از گفتگوهای مختلفی که فارس و تسنیم و ایرنا و باشگاه خبرنگاران با دکتر محمدرضا محبوبفر داشتهاند را با هم مرور کنیم تا بهتر متوجه شویم که آنها به نام رسانه، در حال پیش بردن چه شکل پروندهسازی برای رقبای خود هستند.
نمونه این مصاحبهها از صدها مورد هم بیشتر است که برای مثال فقط چندتا از آنها نشان داده شد. جالب اینجاست که منبع تقریبا بیش از ۸۰ درصد مصاحبههای دکتر محمدرضا محبوبفر رسانههای جوان و فارس و باشگاه خبرنگاران و ... هستند، اما اکنون آنها ناگهان به خود آمدهاند و با خود گفتهاند از هشتم خرداد ۱۴۰۱ سیاست ما عوض شده است!
این دورویی و تناقض، بیش از هر چیز محصول ذهن ضد رسانه است که هیچکدام از خود استقلالی ندارند و وضعیت اطلاعرسانی را به سمت درهای بردهاند که در سایه آن، مرجعیت اخبار را به دست رسانههای فارسیزبان خارج از کشور دادهاند.
کافی است فقط یک روز بودجههای میلیاردی و غیرشفاف و رانتهای آنها قطع شود تا معلوم شود رسانه واقعی کدام رسانهها هستند. هرچه هست بعید است بتوان به گعدهای جناحی که غیرانسانیترین پروژههای سرکوب رقیب را توجیه میکنند، نام رسانه نهاد، با این حال فعلا پول و قدرت در دست همینهاست و هر طور بخواهند جولان میدهند و کاری هم از دست کسی برنمیآید، جز گفتن همین پشت پردهها.
در تمام این مصاحبهها و گفتوگوهای مشابه، صدها آمار داده شده است. مثلا وقتی محبوبفر به خبرگزاری فارس آمار ابتلا به سرخک را داده، آیا مثلا «انجمن مسلمانان پیشگیری از سرخک» از خبرگزاری فارس شکایت کرده است؟؟؟ یا وقتی روزنامه جوان وابسته به نهادهای نظامی در مصاحبهای با دکتر محبوبفر نوشته «۸۰ درصد تالابهای کشور از بین رفته»، آیا مگر «انجمن حامیان تالابهای ایران» از این رسانه شکایت کرده است؟ اصلا مگر قرار است یک کارشناس یا یک رسانه به خاطر این موارد با شکایت روبرو شود؟
نکته دردناک اینجاست که اساسا ماجرا بر سر مصاحبه و آمار نیست. این همان نگاه سرکوبگر است که توضیح آن رفت. آنها میگویند هر چه ما میگوییم درست است و بقیه اگر با یک درصد انحراف هم آمار دیگری منتشر کنند، جوری علیهشان فضا درست میکنیم که دیگر چنین فکری به سرشان نزند.
همین گعدههای پروندهساز در رسانههای نظامی وقتی خبر شکایت از رسانه را با ذوقزدگی تمام منتشر میکنند، یکبار به تناقضهای خبر خودشان فکر هم نمیکنند. البته مشکل اینجاست که آنها اساسا فکر نمیکنند! سیستم کار آنها اینگونه است که دستوری میرسد و آنها اتوماتیکوار همچون یک ربات باید اجرا کنند، بیآنکه یکبار به تناقض همین خبر خودشان فکر کنند؛ یعنی اگر قرار بر شکایت باشد، که اتفاقا آنها در اولویت بسیار جلوتری هستند و به ساعت نکشیده با یگان ویژه و عملیات ویژه هلیبرد مقابل آن رسانهها رفت.
برای آنکه وقاحت ماجرا بیشتر روشن شود، بگذارید همین موضوع سقط جنین را در رسانههایی همچون فارس و تسنیم و... بررسی کنیم تا ببینیم آنها چه آماری دادهاند.
آماری که در رویداد۲۴ آمده، اساسا بحث آمار میانگین نبوده و گفته شده در یک بازه ۱۰ روزه، ۵ هزار نوزاد به صورت غیر قانونی سقط شده یا در خیابان رها شدهاند؛ یعنی به عبارتی روزانه ۵۰۰ نوزاد سقط شده یا در حیابان رها شده است. اما بگذارید آمارهای فارس و تسنیم و خبر فوری و همین دست رسانههای اصولگرا را هم در این زمینه ببینیم:
خبرگزاری فارس در تاریخ ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۱ در همین دولت جدید میزان سقط جنین عمدی سالانه را ۵۳۰ هزار مورد اعلام کرده است. همین رقم اگر تقسیم بر ۳۶۵ روز سال شود، به عدد ۱۴۵۰ میرسیم؛ یعنی سه برابر آماری که رویداد۲۴ در یک مصاحبه گفته است.
سوال اینجاست چرا وقتی چنین آماری منتشر شده که اتفاقا سه برابر آمار یک رسانه دیگر است، شکایتی در کار نبود و کسی نپرسید آمار از کجا آمده است؟
در گزارش دیگر که در خبرگزاری تسنیم منتشر شده، میزان «سقط جنایی» که سقط غیرقانونی است، عدد ۶۰۰ هزار مورد در سال عنوان شده است. اگر همین عدد تقسیم بر ۳۶۵ روز سال شود، به عدد ۱۶۰۰ مورد در روز میرسیم که این عدد هم حدود بیش از ۳ برابر رقم ۵۰۰ مورد است.
در خبر دیگری که در تاریخ ۳۱ تیتر ۱۳۹۹ در خبرگزاری تسنیم منتشر شده، اعلام شده روزانه ۱۰۰۰ جنین زنده در کشور توسط والدین کشته میشوند. این آمار هم ۲ برابر آماری است که در رویداد۲۴ منتشر شده است. احتمالا اگر چنین خبری در رسانههایی همچون رویداد۲۴ که پشتوانه نظامی و حکومتی ندارند، منتشر میشد، تا کنون کل تحریریه مقابل ساختمان رسانه دار زده میشدند! اما چون تسنیم آن را منتشر کرده، هیچ اشکالی ندارد و کسی هم معترض نبوده است.
خبرگزاری تسنیم در در اردیبهشت ماه ۱۴۰۰ آمار دیگری از سقط منتشر کرده که به نقل از رئیس سازمان پزشکی قانونی کشور است. آنجا گفته شده ۸ هزار ۵۲۰ مورد مجوز سقط صادر شده که این رقم فقط مربوط به ۲ درصد کل سقطهاست؛ یعنی ۹۸ درصد سقط غیرقانونی بوده است. عدد ۹۸ درصد با توجه به رقم ۸۵۲۰ اعلام شده در تسنیم، بیش از ۴۱۷ هزار مورد سقط جنین غیرقانونی خواهد شد؛ یعنی هر روز هزار و ۱۴۲ مورد سقط غیرقانونی جنین. این آمار هم ۲ برابر آمار اعلام شده توسط محمدرضا محبوبفر است.
خبر فوری رسانه اصولگرا، ۲۱ شهریور ۱۴۰۰ در خبری اعلام کرده ۶۰۰ هزار سقط جنین غیرمجاز در ایران رخ میدهد. همین آمار را اگر به ۳۶۵ روز سال تقسیم کنیم، عدد ۱۶۴۳ مورد در روز به دست میآید که اینهم سه برابر آمار اعلام شده در رویداد۲۴ بوده است.
خبرگزاری مهر که این روزها کاملا به رسانه «منابع آگاه» تبدیل شده و در هر ماجرایی از بازداشت سعید مدنی گرفته تا شکایت از رسانهها، به یک «منبع آگاه» متصل شده و خبر دروغ منتشر میکند، در شهریور سال گذشته آماری به نقل از رئیس پزشکی قانونی منتشر کرده که اتفاقا آمار هم بیش از آماری است که ما منتشر کردهایم.
ظاهرا تمام این رسانههای وابسته به نهادهای حاکمیتی و نهادهای نظامی هر گونه آزادی عملی دارند که هر خبری را منتشر کنند و هر کاری کنند؛ تو گویی اساسا قانون برای آنها تعریف نشده است؛ چنانچه مثلا در جریان انتخابات وقتی «رسانههای بودجهبگیر» از تبلیغات انتخاباتی منع بودند، همین رسانهها، نشست خبری برای لیست اصولگرایان برگزار میکردند و یکبار هم شکایت از آنها به نتیجه نرسید. آنها شهروندان درجه یک رسانه هستند و تمام اختیارات در دست آنهاست. از پول و بودجه و منابع تا رانت و زور و فشار و لابی. آنها علیه هرکس با آن مخالف باشند، هزار گونه دروغ مینویسند، اما یک خبر، فقط یک خبر را پیدا کنید که مثلا فلان رسانه وابسته به فلان نهاد نظامی در دادگاه محکوم شده است.
خبرگزاری مهر چندی پیش خبری منتشر کرد که «نظام در لبه پرتگاه است» این خبر چند ساعت بعد پاک شد و ماجرا تمام شد. نه خانی آمد و نه خانی رفت. کافی بود چنین خبری در یک رسانه دیگر منتشر میشد.
جالب اینجاست که در یک مورد، ادمین تلگرام خبرگزاری اصلاحطلب ایلنا به اشتباه عکسی منتشر کرد و در عرض چند دقیقه پاک شد، با این حال در این فقره استاندارد دوگانه عمل شد و ادمین تلگرام برای مدتها در بازداشت بود!