رویداد۲۴ شادی مکی: افراد دارای معلولیت به لحاظ اشتغال و درآمد نسبت به سایر افراد جامعه در شرایط سختتری قرار دارند. با وجود شعارها و وعدهها درباره باور به توانمندیهای این گروه و حمایت از اشتغال آنان، اما در عمل استعدادها و تواناییهایشان نادیده گرفته شده و به آنها تفهیم میشود که باید وابسته به کمکهای اعضای خانواده یا خیرین باقی بمانند.
آنطور که فعالان حوزه معلولان میگویند حدود یک میلیون نفر از جامعه معلولان کشور بیکار هستند. در شرایط اقتصادی فعلی و نبود حمایتهای جامع دولتی از نیازها و اشتغال معلولان برخی از این افراد به زبالهگردی و مشاغل کاذب روی آوردهاند.
در این بین وعده ۳ درصد سهمیه معلولان برای استخدام در مراکز دولتی نیز عملی نشده است. وضعیت وقتی اسفبارتر است که ویدئوی وزیر کار و رفاه اجتماعی منتشر میشود که طی حضور در یک کارخانه دستور استخدام یک فرد دارای معلولیت را داده و از سخنانش مشخص است که حتی با قانون ۳ درصد استخدام معلولان نیز آشنا نیست.
به هر حال این نوع شوآفها حتی اگر تنها یک نفر از معلولان را به سرمنزل مقصود برساند، اما در حقیقت نه تنها فایدهای برای حل مشکلات جامعه معلولان کشور ندارد که ناآگاهی مسئولان ذیربط از قوانین مربوطه نگرانیهای این بخش از جامعه را نیز افزایش میدهد.
در جامعه ما هستند معلولانی که با وجود قبول شدن در آزمون استخدامی و استحقاق برای استفاده از همان سهمیه ۳ درصدی قانونی با مانعتراشی سازمان استخدام کننده به دلیل معلولیت مواجه شده و زحماتشان به تاراج کجفهمیها میرود.
بیشتر بخوانید: ویلچرفروشی معلولان برای تامین هزینه زندگی/ مدیر کمپین معلولان: گوش شنوایی برای ما نیست، اعتراضات سراسری برگزار میکنیم
مریم هاشمی یکی از همین افراد است که سال گذشته پیش در آزمون استخدامی یکی از دانشگاههای علوم پزشکی کشور به عنوان کارشناس پذیرفته شده، اما طی این مدت با انواع مانعتراشیها و تحقیرها به دلیل معلولیتش مواجه شده است. علت همه این موانع نیز استنکاف سازمان استخدام کننده از پذیرش یک معلول است. وقتی مسئولان دانشگاه علوم پزشکی چنین نگاهی به یک فرد دارای معلولیت دارند دیگر نمیتوان از سایر بخشهای جامعه انتظار ارتقا فرهنگی در حوزه معلولان را داشت.
مریم هاشمی درباره مانعتراشیها در مسیر استخدامش به رویداد۲۴ میگوید: من فارغالتحصیل مقطع کارشناسی ارشد رشته شیمی فیزیک از دانشگاه شیراز هستم. معلولیت جسمی حرکتی در ناحیه پا دارم و با همین شرایط هم درس خواندم و موفق بودم.
وی ادامه میدهد: به عنوان یک فرد دارای معلولیت معمولا به لحاظ ظاهری تفاوتهایی با سایرین دارم و وقتی هم در آزمون شرکت کرده و قبول شدم از سهمیه ۳ درصدی استخدام معلولان در سازمانهای دولتی استفاده کردم. سازمان استخدام کننده مدارکم را بررسی کرد بنابراین از معلولیت من آگاهی داشت. بعد از این مرحله دعوت به مصاحبه شده و بعد از پذیرش در مصاحبه هم نوبت به حضور در کمیسیون پزشکی و بررسی وضعیتم در این کمیسیون رسید.
توانایی خانم هاشمی در کمیسیون پزشکی نیز مورد بررسی قرار میگیرد به او گفته میشود که برای استخدام در شغل مورد نظر توانایی لازم را دارد با این حال سازمان مربوطه که یکی از دانشگاههای علوم پزشکی کشور است برای او مانعتراشی کرده و رفتارهای بدی را نسبت به او بروز میدهند.
او میگوید: مسئولان مربوطه به من میخندیدند. یک بار به من گفتند چرا اینجا قبول شدی ما در این شهر و در این سازمان معلول نمیخواهیم. باید قبل از قبول شدن در آزمون با ما صحبت میکردی. سوال من این است که آیا سایر افرادی که برای استخدام در یک سازمان قبول میشوند از قبل با سازمان مورد نظر تماس گرفته و از آنها میپرسد که آیا من را قبول میکنید یا نه؟
مدیر سازمان مذکور به این بهانه که آزمایشگاهی که مدیریت آن را بر عهده دارد تازه تاسیس است از حضور مریم در محل استخدام استنکاف کرده و گفته است اجازه ورود به یک فرد معلول را در این محل نمیدهم. این مدیر همچنین به مریم میگوید که نظر دانشگاه آن است که یک فرد دارای معلولیت منفعت دانشگاه و کشور را به خطر میاندازد.
آبان ماه در حالیکه او خودش را آماده رفتن به شهر جدید و محل کارش میکند، اما باز هم سنگاندازیها شروع میشود. خانم هاشمی میگوید: بار دیگر با من تماس گرفته و گفتند باید به کمیته احراز هویت بروم تا مشخص شود با توجه به معلولیت شما باید چه امکاناتی در اختیارتان قرار بدهیم. اما بعد از حضور در کمیته مذکور متوجه شدم که این برنامه در واقع ترفندی بوده است برای اینکه یکی از پزشکانی که از خودشان بود مورد نظر خودشان من را به عنوان معلول از گردن به پایین معرفی کند.
او ادامه میدهد: من به دیوان عدالت اداری شکایت کردم دیوان هم با توجه به همین تشخیص پزشک شکایت من را رد کرده است. آنها در دفاع از خود گفته بودند که من به لحاظ معلولیت در اندام تحتانی و فوقانی با محدودیت در راه رفتن و ایستادن و محدودیت در حرکات مفاصل شانه و نرمی مفاصل انگشتان دست مواجهم و نمیتوانم از عهده شغلی که در آن استخدام شدهام بربیایم درحالیکه من با هیچیک از این مشکلات مواجه نیستم وتنها در ناحیه پا دچار معلولیت هستم به همین دلیل هم در کمیسیون پزشکی اولیه مورد پذیرش قرار گرفتم.
هاشمی میگوید: من اهل آبادهام در شهر ما کسی نیست از من دفاع کند و من تنها ۲۰ روز فرصت دارم که به این حکم اعتراض کنم. من هیچ حامی ندارم و هر جای دیگری هم استخدام شوم همین شرایط را دارم من به وزارت کار و بیت رهبری هم نامه نوشتهام. سوال من این است که اگر معلولیت من تا این اندازه شدید بود میتوانستم در چنین رشتهای تحصیل کنم.
او حالا در سن ۳۵ سالگی درحالیکه تنها درآمد شخصیاش ۴۲۰ هزار تومان مستمری بهزیستی است. او نگران روزهای آینده است با داشتن پدری سالخورده و مادری بیمار و حقوق بازنشستگی ۳ میلیون و ۷۰۰ هزار تومانی که تنها درآمد خانواده است نمیداند که در صورت عدم استخدام و پایمال شدن حقوقش روزها و سالهای آینده را چگونه خواهد گذراند و باید تا چه زمانی به اعضای خانواده و همین مستمری ناچیز بهزیستی و حقوق اندک پدر وابسته باشد.