رویداد۲۴ مهدی توفیقی:تاریخ تولید ژانر کمدی تقریبا با تاریخ آغاز سینما در جهان، یکی است پیش از آن هم، کمدی در سبکهای مختلف همواره بخش مهمی از هنر؛ علیالخصوص هنر عامهپسند را تشکیل میداد. در حال حاضر یکی از مهمترین ژانرها در سینمای ایران، ژانر کمدی است و فیلم ایرانی کمدی طرفداران بسیاری دارد به گونهای که هرساله تعداد زیادی فیلمساز به سمت ساخت فیلمهای کمدی برای مخاطبان، میروند.
فیلم سینمایی مارمولک روایتگر داستان زندگی یک خلاف کار سابقه دار است که معروف به رضا مارمولک است؛ خلافکاری که سابقه سنگینی دارد و آخرین بار بهاتهام سرقت مسلحانه بازداشت شده است. رضا مارمولک با بازی پرویز پرستویی با یک اتفاق عمدی قصد فرار از زندان را دارد، پس لباس روحانیان را در بیمارستان بر تن میکند و بر این باور است داستان او با این لباس چند روزی بیشتر طول نخواهد کشید، اما در واقعیت داستان به گونه دیگری رقم میخورد.
شرایط طوری پیش میرود که باید واقعا بهعنوان روحانی ظاهر شود و در این راستا برحسب اتفاقات جالبی که برایش پیش میآید توبه میکند. فیلم مارمولک از شاهکارهای سینمای ایران است که علاوه بر محتوای کمدی خود، بسیار فیلم آموزنده و احساسی است که بسیار بر مخاطب خود تاثیر میگذارد.
فیلم ورود آقایان ممنوع با بازی عالی رضا عطاران یکی از بهترین فیلمهای کمدی ایران است که ماجراهای یک مدرسه دخترانه را روایت میکند. ماجرا از آنجا شروع میشود که مدیر بسیار سختگیر است. مدیر مدرسه با ورود آقایان در مقام معلم به مدرسهاش مخالف است اما مرخصی ضروری دبیر شیمی در نیمه سال از یک طرف و نزدیکبودن تاریخ المپیاد شیمی و اهمیت آن از طرفی دیگر این مدیر سختگیر که نقش آن را ویشکا آسایش بازی کرده است را مجاب میکند تا به حضور یک دبیر مرد رضایت دهد، زیرا تلاشهای مکرر آن نتیجه نداد که جای معلم قبلی را با یک معلم زن پر کند این اتفاق ماجراهای کمدی فیلم را شکل میدهد. مدرسهای را تصور کنید که تا قبل از آن هیچ مردی به آن ورود نمیکرده، اما به یک باره با حضور دبیر شیمی مرد رو به رو میشود، هیجان دانشآموزان و رفتار خندهدار دبیر تازهوارد و عصبانیت مدیر مدرسه همگی از صحنههای جذاب و خنده دار فیلم سینمایی ورود آقایان ممنون است. تماشای این فیلم میتواند برای دقایقی شما را سرگرم کند.
بیشتر بخوانید: بهترین سریالهای شبکه نمایش خانگی ایران
دو خلافکار که بازیگران آن محسن تنابنده و پیمان قاسمخانی است، راز گنجی با کلید عقابِ دوسر را که میراث تزار روسیه است کشف میکنند. آنها تلاش میکنند تا این گنج را پیدا کنند و بفروشند و همین تلاشها و اتفاقات و لحظات کمدی فیلم باعث میشود که فیلم سنپطرزبورگ یکی از بهترین فیلمهای کمدی ایران باشد.
نهنگ عنبر هم یکی از بهترین کمدیهای سینمای ایران است که داستان آن روایت گر اتفاقات و حواشی سالهای پس از انقلاب است و عشق یک زوج جوان که به هم نمیرسند. ارژنگ با بازی رضا عطاران که دهه پنجم زندگیاش را میگذراند هنوز ازدواج نکرده است. او در گذشته عاشق رؤیا با بازی مهناز افشار شده است، اما روا بنا به دلایلی از ایران به آمریکا مهاجرت میکند و ارژنگ و رؤیا در سکانسهای مختلف در مقابل هم قرار میگیرند، ولی هر بار برای زادواج اقدام میکنند، موفق نمیشوند.
بیشتر بخوانید: معرفی بهترین سریالهای عاشقانه جهان
به علت استقبال بینندگان و موفقیت فیلم سینمایی نهنگ عنبر در فروش گیشه خود، سازندگان آن تصمیم گرفتند که نهنگ عنبر دو را هم بسازند که ادامه داستان همان نهنگ عنبر یک است.
دو شخصیت اصلی این فیلم سینمایی با نامهای رضا و منصور با بازی رضا عطاران و جواد عزتی هستند که با کیفقاپی زندگی خودشان را پیش میبرند. رضا در تصادف، یک پایش را از دست داده است. او متوجه ماجرایی از سوی مادرش میشود. دختر پولداری بهنام الهام نذر کرده است تا با یک جانباز ازدواج کند. الهام رئیس یه آسایگاه جانبازان است که رضا برای اینکه بتواند به الهام نزدیک شود خود را جانباز معرفی میکند و حاضر میشود در آن آسایشگاه هرکاری را بکند تا توجه الهام را جلب کند. تلاشهای رضا و حضور دوستش منصور لحظات شادی را برای مخاطب به وجود آورده است.
فیلم هزارپا اگرچه در دستهبندی کمدی است اما شوخیهای جنسی و ارونیک بیش از حدی دارد که ظاهرا کارگردان و نویسنده تلاش کردهاند بتوانند از طریق همین شوخیهای جنسی گیشه را به دست بیاورند به همین دلیل اگرچه این فیلم پرفروش است، اما مضامین واقعی یک کمدی قابل تحسین و ماندگار در سینمای ایران را ندارد و مخاطب طی دو ساعتی که فیلم را میبیند، فقط میخندد، بی آنکه به آن فکر کند.
فیلم سینمایی خوب، بد، جلف ماجرای کارگردانی را روایت میکند که باید برای راضیکردن تهیهکنندۀ فیلمش از دو بازیگر تجاری با نامهای پژمان جمشیدی و سام درخشانی استفاده کند. مانی حقیقی با این انتخاب بسیار مخالف است، اما در صورت انتخاب نکردن این دوبازیگر، تهیهکنندۀ فیلم با او همکاری نخواهد کرد. همین نکته و تقابل مانی حقیقی با این دو بازیگر غیر حرفهای آغاز فیلم نامه کمدی این فیلم سینمایی است. سرگرد انتظامی مشاور فیلم باید این دو بازیگر را همراهی کند که نقش آ را حمید فرخ نژاد بازی کرده است او در تلاش است تا خصوصیات رفتاری یک کارآگاه حرفهای را به این دو بازیگر بیاموزد که در همین مسیر، با اتفاقات جالبی روبهرو خواهند شد.
داستان فیلم سینمایی اخراجیهای یک، روایت گر دوران جنگ ایران و عراق است و مجید که یکی از لاتهای محله است و عاشق دختر میرزا یکی از معتمدین محله میشود. میرزا که یک عارف است و شرط ازدواج دخترش و مجید را سربهراه شدن مجید در نظر میگیرد؛ بنابراین مجید برای همین منظور تلاش میکند تا سربه راه شود و قصد میکند تا به جبهه برود و دوستانش نیز او را همراهی میکنند. اما فرماندهان جنگی با حضور این اکیپ در جبهه مخالفت میکنند، ولی نهایتا با ضمانت میرزا موفق میشوند به پادگان آموزشی بروند. دلایلی که هرکدام از شخصیتهای فیلم برای ورود به جبهه دارند دلایل خندهدار و جالبیاند. فیلم سینمایی اخراجیهای یک علاوه بر داستان کمدی خود، درسکانسهایی از فیلم صحنههای جنگ ایران و عراق و ناملایماتی که برای رزمندگان ایرانی رخ میدهد را به تصویر میکشد.
اخراجیهای یک بسیار در فروش خود موفق بود و باعث شد تا عوامل سازنده را قانع کند تا سریهای بعدی فیلم سینمایی اخراجیها را بسازند، اما خب اخراجیهای دو، سه و... به علل مختلف، نتوانست موفقیتهای لازم را کسب کند و مخاطبان از سریهای بعدی اخراجیها استقبال نکردند.
کشمکشها و هیجانات زندگی با چندین خانواده در یک ساختمان را میتوان هسته این فیلم دانست. فیلمی شاد و با لحظات خندهدار که داستان سادۀ زندگی آپارتماننشینی را روایت میکند. در این فیلم، فردی از دنیا میرود و ساختمانِ او بهدلیل نبود وارث، ماجراهایی را رقم میزند. اهالی آپارتمان با یکدیگر سر ناسازگاری دارند؛ اما با وساطت بزرگی، شامی بر پا میشود و نتایج خوبی برای مدیریت امور حاصل میشود؛ نتایجی که کمتر از ۲۴ ساعت نقش بر آب میشوند و روز از نو و روزی از نو. در این میان، اتفاقاتی رخ میدهد مانند سقوط منبع آب ساختمان که پای شهرداری را به دعواها باز میکند و قرار بر این میشود که ساکنان این آپارتمان با شرایطی صاحب ملک آن شوند.
اجارهنشینها یکی از شاهکارهای سینمای ایران است که مشکلات طبقه متوسط شهری و طبقات اجتماعی را به خوبی نشان میدهد. نویسنده فیلمنامه داریوش مهرجویی است اما برخی معتقدند این اثر غلامحسین ساعدی است؛ چنانچه جواد مجابی گفته «اجارهنشینها مال ساعدی است اما مهرجویی همیشه گفته که مال من است. او یک کلمه هم درباره ساعدی صحبت نکرد چون میترسید که نانش آجر شود. این خیلی بد است. او و دیگران همان قدر با ساعدی دوست بودند که من دوست بودم.»
شخصیت اصلی فیلم، صادق، که نقش او را پرویز پرستویی بازی می کند، از جنگ میترسد. شغل او فیلمبرداری است و برای تکمیل خانهاش نیازمند وامی است که باید در ازای دریافتِ آن در ساخت یک مستند جنگی همکاری کند. صادق (با بازی پرویز پرستویی) بعد از تنظیم وصیتنامهاش راهی این سفر کاری میشود؛ اما او واقعا نمیخواهد به مناطق جنگی و شرایط بحرانی نزدیک شود و تمام تلاشش را میکند که از این مسیر دور شود. همین تلاش ها و ترس او از جنگ لحظه های خنده دار فیلم هستند.
شخصیت عباس با بازی اکبر عبدی، مردی است که در جستوجوی ویزای آمریکاست و برای انجام کارهایش به ترکیه سفر کرده است یک بخش از ماجرای این فیلم را به خود اختصاص داده است. او توانایی دریافت ویزا را ندارد و برای همین تصمیم میگیرد تغییر چهره دهد و به بهانه ازدواج با یک مرد آمریکایی دوباره دنبال ویزایش میرود. از طرفی در ترکیه خانمی ایرانی (دنیا) در تلاش است تا به کشور بازگردد، اما دچار مشکلاتی شده است. در این میان، عباس با ظاهر زنانۀ خود، دنیا ( با بازی آزیتا حاجیان) را میبیند و عاشق او میشود. حال عباس تلاش میکند زنبودن را کنار بگذارد و مانند یک مرد، بدون فکرکردن به ویزای آمریکا به همراه دنیا به ایران بازگردد. این فیلم دارای صحنههای بسیار خندهدار و دیالوگهای ناب است که دیدن آن خالی از لطف نیست.