رویداد۲۴ زینب غبیشاوی: شهریور سال ۹۹ بود که کیوان امام وردی به اتهام تجاوز دستگیر شد و از آن زمان رسیدگی به پرونده او ادامه داشت. پس از این مدت، روز گذشته وکیل قربانیان تجاوز اعلام کرد که «کیوان امام در دادگاه بدوی به اعدام محکوم شده است.»
حالا با صدور حکم اعدام برای کیوان امام، سوالهای زیادی مطرح شده است؛ از جمله اینکه آیا واقعا او باید اعدام میشد یا صدور حکم اعدام خیلی سختگیرانه بود؟
برخی معتقدند با صدور حکم اعدام، افرادی که مورد تجاوز واقع شدهاند نمیتوانند علیه متجاوز شکایت کنند چون مجازات خیلی سنگین است اما برخی دیگر معتقدند حکم اعدام از چنین پروندههایی نباید حذف شود. رویداد۲۴ برای بررسی این مسئله با علی نجفی توانا حقوقدان و جرمشناس گفتوگو کرده است.
بیشتربخوانید : ادامه جنبش «من هم» با سخنان ریحانه پارسا علیه آهنگران و اسعدی/ چالشها و فرصتهای افشاگریهای جنسی چیست؟
نجفیتوانا میگوید: جرم همانند یک رفتار، به شرایط خانواده و اجتماعی هر فرد ارتباط دارد. همه ما انسانها رفتارهایی را مرتکب میشویم که این رفتار را از خانواده یا محیط بیرونی آموختهایم. مجازات یک واکنش اجتماعی است و معمولا جوامعی دست به مجازت میزنند که محیط خانوادگی و جامعه و شرایط حاکم نتوانسته افراد را متعادل و متعارف پرورش دهد. انحراف و جرم مربوط به شرایطی است که بستر آن در فرد ایجاد شده است بنابراین باید گفت در کشورهایی که از لحاظ اداره جامعه موفق بودند و نیازهای مردم را تامین کردند، جرم و جنایت کمتری رخ میدهد.
این استاد دانشگاه میگوید: برخی جرائم مانند تعرض و تجاوز به همجنس یا جنس مخالف، عملی شنیع، غیرانسانی است و با سختترین واکنشها مواجه است. حتی در کشورهایی با ادیان متفاوت، تعرض جنسی بدترین کیفرها را به همراه دارد. در ایران قبل و بعد از انقلاب واکنشها به این رفتار به شدت تند بود و مجازات آن حد و اعدام بود. اما اینکه این کیفر آیا درست است یا نه یا اصلا تاثیری داشته یا خیر، مسئلهای است که طی دو قرن اخیر، بحثهای متعددی درباره آن مطرح شده است.
او میگوید: آنچه که مسلم است، از نظر جامعه، تجاوز ناپسند، مذموم و با واکنش تند مورد برخورد قرار میگیرد و از لحاظ جرمشناسی هم، اینگونه اشخاص را افراد متعادل و سالم تلقی نمیکنیم و معمولا اینگونه است که این شیوه تجاوز، مربوط به اشخاصی است که دچار کمبودهای روحی و روانی هستند و زیر فشار نیازهای جنسی قرار دارند یا معمولا مجرد هستند و نمیتوانند از طریق مشروع نیازهایشان را برطرف کنند یا اگر متاهل هستند، دچار یک نوع امیال سرکوفته هستند که این امیال در دوران کودکی به آنها منتقل شده است. در حالت دیگر هم ممکن است خودشان قربانی خشونت جنسی بوده باشند. یعنی در دوران کودکی این شرایط برای آنها ایجاد شده باشد و چون شدت این فشارها در ضمیر ناخوداگاه فرد نهادینه شده است، فرد توانایی تحمل آن را ندارد.
نجفی توانا با بیان اینکه اصولا در تجاوزهای زنجیرهای، نیاز جنسی به تنهایی مطرح نیست، میگوید: بارها در ایران با اشکال مختلف با این تجاوزها مواجه بودیم مانند سعید حنایی. این افراد با قدرت درونی غیرقابل مقاومت دست به این اقدامها میزنند و هنگام این اقدام از یک نیروی ذهنی پیروی میکنند که این نیروی ذهنی فرماندهی اصلی اقدامات تجاوزکارانه را انجام میدهند و فرد کورکورانه از این فرضیه و فرمانده ناپیدا تبعیت میکنند و معمولا هم بعد از این حادثه پشیمان میشوند، ولی بعد از مدتی دوباره میل به ارتکاب چنین جنایتهایی در فرد زنده میشود. اگرچه این رفتارها کاملا مذموم است، اما برای هر مورد باید به مطالعه دقیق پدیدهها دست بزنیم چرا که این رفتارها عادی نیست و هم قربانی از شرایط خاصی برخوردار است، هم متجاوز.
این جرمشناس میگوید: بسیاری از قربانیان برای حفظ آبرو و ترس، از افشای تجاوز خودداری میکنند. این در حالی است که اغلب متجاوزان هم از نزدیکان فرد قربانی هستند. از دید اجتماعی مجازاتهای سختی برای این رفتار پیشبینی شده است، اما آیا اینکه این رفتارها موثر است یا خیر، مسئلهای است که من همیشه با تردید به آن نگاه میکنم چرا که حرفه تخصصی من طی سالهای متمادی و مطالعات من در این مدت، این عقیده را در من ایجاد کرده است که هرچند مجازاتها جنبه ارعابی دارد، اما مُسکن است. ما باید بدانیم چه اتفاقی رخ میدهد وقتی فرد میداند چنین عاقبتی در انتظار اوست اما باز هم دست به چنین رفتارهایی میزند. اگر دقت کرده باشید، زمانی که بیکاری و تورم افزایش پیدا میکند، با افزایش سرقت، سوداگری مواد مخدر، درگیری، قتل و ... مواجه هستیم، اما مجازاتهای ما در این زمینهها آنطور که باید جوابگو نبوده است.
رئیس سابق کانون وکلا میگوید: مجازات اعدام باعث ریشهکن شدن این جرائم نمیشود. چرا که جامعه ما جوان است و هرچند روابط آزاد در آن وجود دارد و نیازهای جنسی افراد در آن برطرف میشود، اما ازدواج کم است. اما افرای که به هر دلیلی نمیتوانند ازدواج کنند یا در این روابط نیازهایشان را برطرف کنند، در کنار عواملی که از کودکی همراه آنها است، باعث میشود در آن لحظه غریزه درونی، میل سرکوفته و بیماری نهان او دست به ارتکاب جرم بزند، مگرنه هیچ انسان متعارفی از طریق تجاوز و قربانی کردن طرف مقابل دست به چنین کاری نمیزند لذا این افراد را قبل از مجازات باید مورد مطالعه آسیبشناسی قرار داد تا بدانیم چرا دست به چنین جرائمی میزنند.
نجفی توانا با بیان اینکه در طول تاریخ همواره اغلب تجاوزها با سکوت از سوی خانمها مواجه بوده است، گفت: اخیرا جنبشی در میان سلبریتیها خصوصا بازیگران شکل گرفته که در کشور ما نیز آغاز شده است؛ از آنجایی که این افراد از اعتبار برخوردار هستند، این باعث شده تا زنان کمکم سکوت خود را بشکنند. من با «متجاوزان باغ آلبالو» که صحبت میکردم، متوجه شدم این افراد به خانمهای متعددی تجاوز کرده بودند، اما به جز شاکیان، بقیه سکوت کرده بودند چرا که حتی شوهر آن زن هم بعد از این اتفاق با نوعی کراهت یا ترحم به قربانی نگاه میکرد.
وی ادامه داد: وقتی فردی مورد تجاوز جسمی یا جنسی قرار میگیرد، به دنبال انتقام است و مشکلات متعددی را خواهد داشت. حتی ممکن است تا آخر عمر از رابطه جنسی تنفر پیدا کند. شخص قربانی از سکوت فرار میکند، اما چون میداند اگر سکوت را بشکند، علاوه بر زخمی که بر روح و روان و جسمش ایجاد شده، باید عوارض مربوط به شماتت افکار عمومی را هم تحمل کند، سکوت میکند، بنابراین علت سکوت این است، نه آنکه چون فرد متجاوز ممکن است اعدام شود، پس آنها هم از طرح شکایت خودداری کنند.