رویداد۲۴-شفاف سازي واژه«رجل سياسي» از سوي شوراي نگهبان امري قابل توجه است. اما در اين ميان بايد گفت كه در مورد رجل سياسي در واقع برداشت هايي كه وجود دارد برپايه نگرش هايي است كه زنان را داراي حقوق مساوي و برابر با مردان نمي دانند و به عبارتي به چنين برابري قائل نيستند.
با در نظر گرفتن تجربه انقلاب اسلامي و ديدگاه هاي امام خميني به نظر نميرسد زماني كه امام در مورد الزام مشاركت زنان در تعيين سرنوشت آنها ديدگاه صريح خود را بيان كرده است، چنين مانعي براي بازداشتن زنان از ايفاي وظايف رياست جمهوري قابل قبول باشد. در واقع از ديدگاه امام خميني اين ضرورت به روشني مورد تاكيد قرار گرفته است.
از آن گذشته بسياري از كساني كه در مورد واژه و ها و معاني آن مطالعه مي كنند تاثير فرهنگ و نگرش هاي تاريخي را در واژه هايي كه در هر دوره و هر مقطع تحولات بشري مورد استفاده قرار مي گيرد تابع شرايط زماني و مكاني و اقتضائات آن دوره ميدانند.بر همين اساس حوزه سياست نه تنها در كشور ما بلكه در كشورهاي ديگر جهان حوزه مردانه بوده است و در طول تاريخ نيز فرهنگ مردسالار در بسياري از جوامع غربي و شرقي حاكم بوده است.
اما با گذشت زمان، جوامع غربي زودتر و جوامع شرقي اندكي ديرتر براي تغيير نگاه در حوزه سياست تلاش هايي را شكل دادند، که مي توان اين تغييرات را ناشي از تحول در هر جامعه اي برآورد كرد.
در بسياري از جوامع اين ظرفيت براي زنان پذيرفته شده است كه آنها ميتوانند با توانايي هاي متفاوت اما همانند مردان در عرصههاي مختلف اجتماعي و سياسي و از جمله حوزه هاي مديريتي كارساز، نقش خود را ايفا كنند.
اما در كنار اين ديدگاه، هنوز هستند جوامعي كه در آنها شاهد اين نگاه هستيم كه نقش هاي اجتماعي به مردان اختصاص مي یابد و زنان همچنان در نقش خانگي محصور شده اند. بنابراين با توجه به سطح رشد جوامع اين تغييرات در مناطق مختلف جهان در حال شكل گيري است.
منطقه اي كه ما در آن زندگي مي كنيم در اصل ورود زنان به عرصه سياسي با تأخير طولاني نسبت به جوامع ديگر بوده است. هرچند در آموزه هاي ديني در صدر اسلام اين مشاركت سياسي زنان در چارچوب بيعت تحقق يافته بود اما همان گونه كه اشاره كردم نگاه مردانه در سياست محدوديت هاي مختلفي را تحميل مي كند تا جايي كه رجل كه در فرهنگ ديني ما در بسياري از موارد به مرد صرفا اختصاص مي یابد، و در برابر تغيير آن در عرصه سياسي شاهد مقاومت جدي هستيم.به نظر مي رسد با تغيير در جامعه ما و تغيير در نقش هاي اجتماعي زنان حوزه سياست نيز دير يا زود شاهد اين تحول باشد.
بايد گفت كه فضاي حاكم و قانون اساسي اين امكان را فراهم ميكند كه بر پايه پذيرش حقوق انساني براي همه آحاد ايراني ها، در رابطه با مشاركت سياسي و سطوح مختلف سياسي نيز اين تفسير مورد استفاده قرار گيرد.
بدون ترديد حقوقدانها نظرهاي راهگشايي را ارائه خواهند كنند كه شوراي نگهبان بتواند براساس آن گامي بلند و تاثير گذار در جهت احقاق حقوق هم شهروندان از جمله زنان بردارد. چرا كه در شرايط واقعي جامعه ما، مشكل تنها يك مشكل قانوني نيست. بايد بدانيم كه حضور زنان در عرصه سياست آنچنان كمرنگ و حاشيه اي است كه مقدمات تحقق چنين هدفي نيازمند تلاش جدي و گسترده است.
*چهره سیاسی اصلاحطلب و نماینده سابق مجلس