رویداد۲۴ شادی مکی: «حجاب قانونی» عبارتی است که حامیان طرفداران «حجاب اجباری» استفاده میکنند. با این حال بخشی از جامعه همچنان اعتقادی به این «قانون» ندارند و برای آنها اعمال چنین قانونی پذیرفتنی نیست. برخی معتقدند اگر این قانون غلط باشد یا نیاز به اصلاح هم داشته باشد، باز هم مادامی که اصلاح نشده یا تغییر نکرده، باید اجرا شود اما بخشی از جامعه که اتفاقا جمعیت قابل توجهی هم محسوب میشوند، این «قانون» را نمیپذیرند. با این وصف باید پرسید که در فرایند قانونگذاری به چه چیزهایی باید توجه کرد تا چنین مسائلی رخ ندهد؟ علی نجفی توانا حقوقدان و جرمشناس این موضوع را بررسی کرده است.
نجفی توانا در تشریح دلایل انتقاد به قانون حجاب به رویداد۲۴ میگوید: این رفتارها نوعی اعتراض در مقابل فشارها برای رعایت حجاب و عدم وجود گفتمان و فرهنگسازی مناسب در این زمینه است. او توضیح میدهد: قانون ضمانت اجرای ارزشهای اجتماعی، سنتی، دینی، ملی و فرهنگی و اقتصادی یک کشور است که البته برخی از این ارزشها با یکدیگر همپوشانی دارند، در موضوع حجاب بعد از انقلاب قانونگذار براساس ارزشهای دینی بیحجابی را جرم تلقی کرده و قابل تعقیب و مجازات دانسته است، اما در قانون مشخص نشده که چه اقدامی بیحجابی است، زیرا در تبصره ماده ۶۳۸ قانون مجازات اسلامی اعلام شده زنانی که بدون حجاب شرعی در انظار عمومی ظاهر میشوند به حبس از ۱۰ روز تا دو ماه یا جزای نقدی محکوم میشوند که مبلغ آن هم در همین تبصره مشخص شده است.
او ادامه میدهد: ما سه معیار داریم شامل شرع، قانون، عرف. عرف مربوط به افکار عمومی است. «افکار عمومی» و «عرف» در کشورهای سکولار یا کشورهایی که دین و سیاست از یکدیگر جدا هستند، نقش مهمی در قانونگذاری دارد و حتی ممکن است تصویب یک قانون به رفراندوم گذاشته شود.
این حقوقدان با بیان اینکه قانون، حجاب شرعی را تعریف نکرده است میگوید: هنوز نظام قضایی و قانونگذار مصادیق مشخصی از حجاب و بیحجابی را تعیین نکردهاند به همین دلیل هم قضات و نیروهای انتظامی هر یک از دریچه خاصی به مقوله حجاب نگاه میکنند در میان فقها نیز موضوع حجاب محل اختلاف است که حجاب چیست؟ چه بخشی حجاب است و کدام بخش از بدن باید پوشیده شود.
به گفته نجفی توانا حتی در رویه قضایی هم درخصوص حجاب اختلاف نظر وجود دارد. یعنی جایی ممکن است خانمی روسری نداشته باشد و مورد برخورد قرار بگیرد و این سوال در نظام قضایی مطرح میشود که این فرد عمدی روسری را برداشته یا غیرعمدی یا روسریاش سُر خورده است؟ مجازات این موارد با توجه به این مسائل متفاوت خواهد بود. البته بازهم اینکه چه چیز حجاب شرعی است و چه میزان از سر باید پوشیده باشد مشخص نیست.
نجفی توانا میگوید: در کشور ما دو مساله باب اختلاف نظر را گشوده است؛ یکی آنکه حاکمیت از قوانین جزایی برای حفظ ارزشهای مورد نظر خود و حفظ نظم ایدئولوژیک، سیاسی و فکری خود استفاده میکند که البته با وجود اختلاف دیدگاهها، اما عمدتا فقها و علما بحث حجاب را قبول دارند. در کشورهای غربی هم البته مسائلی مد نظر است به این معنی که در این کشورها اگرچه برخی برقع، چادر، مانتو و... میپوشند و عدهای هم با لباسهای آزاد و متداول در جامعه حاضر میشوند و مورد تعرض هم قرار نمیگیرند، اما در این جوامع هم افراد نباید بهگونهای لباس بپوشند که وجدان عمومی جریحهدار شود.
وی اضافه میکند: در کشور ما نوعی تقابل در بحث حجاب وجود دارد که بهویژه در میان زنان و حتی در میان آقایان هم رواج دارد. به یاد دارم زمانی پوشیدن لباس آستین کوتاه برای مردان ممنوع شد، اما امروز در دانشگاه مشاهده میکنم که آقایان لباسهای راحتتری میپوشند که نشان میدهد مدیران جامعه با تسامح و تساهل با این موضوع برخورد میکنند درباره خانمها هم به همین شکل بوده است و زنان لباسهای متنوعی میپوشند، اما چون معیاری وجود ندارد، همه برخوردها با مسئله حجاب برخوردهای سلیقهای است، نه بر اساس تعریفی که قانون مستند و مشخص کرده است. طی ۲ سال گذشته مسئولان هیچ واکنشی نسبت به پوشش نشان نمیدانند، سالهای قبل موضوع گشت ارشاد بود و اخیرا هم بار دیگر این حالت رواج یافته است.
این جرمشناس خطاب به مسئولان قضایی میگوید: کشور ما مسلمان، اما دارای گرایشهای مختلف و ادیان غیر اسلامی است که بر اساس قانون اساسی همه با هم برابر هستند و حاکمیت هم موظف به رعایت حقوق آنان است. توصیه ما این است که در اینباره نگاه واقعبینانهتری وجود داشته باشد یعنی وقتی ما قانون بهتری فراهم نکردیم تا مردم با طیب خاطر آن را بپذیرند اینکه به زور سر افرادی که دوست ندارند، روسری بکنیم فایده ندارد بلکه باید با گفتمان فرهنگی جذب قلوب و موضوع را توجیه کرد.
بیشتر بخوانید: منع استفاده افراد بدحجاب از خدمات عمومی غیرقانونی است/ هیچ مرجع قضایی نمیتواند مردم را بدون نص قانونی مجازات کند
او اظهار میکند: رضا شاه سعی کرد با برداشتن روسری بیحجابی را رواج بدهد، اما موفق نشد و افرادی که اعتقاد به حجاب داشتند رعایت کردند و در زمان پهلوی دوم هم این ادامه داشت. در دوران دانشجویی شاهد بودم که هر کس که میخواست حجاب داشت و هرکس که نمیخواست حجاب نداشت و کسی هم به دیگری تعرضی نداشت.
این حقوقدان اضافه میکند: به لحاظ آسیبشناسی اجتماعی و فرهنگی باید این موضوع را ریشهیابی کنیم که چرا دختر نوجوان از مدرسه که بیرون میآید روسریاش را بر میدارد یا خانمها در جامعه چنین کاری میکنند، نمیدانم چرا مسئولان ما از پرسیدن علت خودداری میکنند.
نجفی توانا میگوید: اگر میخواهیم مردم فرهنگ دینی را بپذیرند باید همه موارد را در نظر بگیریم. یک جوان باید ببیند که مسئول و خانواده او در مدیریت حجاب اقتصادی و حجاب قانونی را رعایت کرده و سالم و ساده زندگی میکنند. اما وقتی در اخبار، فضای مجازی و فضای حقیقی افراد مشاهده میکنند فردی با ۶ کلاس سواد، زیردیپلم و ... تبدیل به بزرگترین سرمایهداران کشور میشوند و انحصار را در دست میگیرند و حاکمیت هم به دلیل فساد با آنها مبارزه میکند باعث میشود که اعتماد عمومی تضعیف شود.
به باور این وکیل دادگستری، تنها محور قرار دادن حجاب برای تقویت مبانی دینی راه حل درستی نبوده و باید دین را در همه ابعاد آن اجرا کرد. او میگوید: اگر بخواهیم در یک مورد سختگیری کنیم، اما از فلان مسئول یا آقازاده او نپرسیم که اموالت را از کجا آوردهای، درست نیست. ریشه بسیاری از این اعتراضات به نوعی مقاومت در مقابل دیدگاهها و فعالیتهای نادرستی است که وجود دارد.
او میگوید: علت اینکه برخی از خانمها حجاب را رعایت نمیکنند، این نیست که آنها افراد بد یا ناسالمی هستند، همه این افراد فرزندان این کشور هستند. باید از خودمان بپرسیم چگونه نتوانستیم با استفاده از روشهای فرهنگی بنیه دینپذیری را در جوانان تقویت کنیم. به عنوان یک جرمشناس معتقدم بعضی از این اقدامات نوعی اعتراض به فشار برای رعایت حجاب است. حجاب باید با فرهنگسازی ترویج شود. باید به موضوع لا اکراه فیالدین نیز توجه شود نه به این معنی که دینگریزی را تایید کنیم بلکه مرادم آن است که مسئولان از خود دینگریزی جوانان را بپرسند.
نجفی توانا میافزاید: بیش از ۴۰ سال است که در کشور حاکمیت اسلامی داریم، اما به تدریج تعداد افرادی که اعتقاداتشان را به منصه عمل میرسانند کمتر میشود. عدم رعایت حجاب انعکاس انحراف رفتاری نیست بلکه انعکاسی از اعتراض نسبت به ابهاماتی است که باید در جوانان مرتفع کرد. باید ببینیم چرا جوانان از ارزشهای حاکم بر کشور اعم از دینی، سنتی، فرهنگی و حتی ارزشهای والدین خود فاصله گرفتهاند. چرا جامعه بزرگسال را درک نمیکنند و مغلوب فضای مجازی شدهاند چه کردهایم که نتوانستهایم جوانان را بهگونهای هدایت کنیم که حداقل با ارزشهای خانوادهها ارتباط برقرار کنند.
این حقوقدان میگوید: تا چرایی را درنیابیم، این شیوهها پاسخ نخواهد داد و تنها یک مسکن است. در این شرایط هر روز در کنار خیابان لازم نیست که خانمی با برداشتن روسری مخالفت خود را اعلام کند بلکه با رفتار خود هم میتواند اعتراض خود را نشان بدهد. ما باید بپرسیم و ریشهها را حل کند. جوانی که مسکن و اشتغال ندارد مدیران چه انتظاری دارند که ارزشپذیر باشند. برای ترویج ارزشها بسترهای مادی و فرهنگی لازم را برای مردم فراهم کنیم. در این شرایط پرالتهاب اقتصادی انتظار ارزشپذیری ایدئولوژیک از افراد انتظار خیالی بوده و عملی نخواهد بود.