این پژوهشگر حوزه دین با بیان اینکه امام حسین (ع) یک آرمان و الگو برای تمامی افراد است، گفت: ما چه بخواهیم و چه نخواهیم زندگی و هویت ایرانی، دینی و اجتماعی ما با امام حسین و حادثه عاشورا گره خورده است. حتی افراد بیدین و لائیک ما به نحوی تحت تاثیر قدرت و اعتبار این حادثه بزرگ تاریخی هستند. در دفاعیه خسرو گلسرخی به خوبی حضور دین را در یک شخصیتی که خود را مارکسیست میداند، شاهد هستیم.
این استاد دانشگاه به دلایل قیام امام حسین (ع) پرداخت و گفت: قاضی عبدالجبار معتزلی که از متکلمان بزرگ متعزلی است ،یک کتابی به اسم شرح اصول الخمسه دارد. متعزلیان به پنج اصل معتقد بودند که اصول کلامی آنها بود که یکی از آنها امر به معروف و نهی از منکر است. و اصولا تفکر معتزلی با امر به معروف و نهی از منکر گره خورده است. عبدالجبار در بخشی از کتاب خود در باب اهمیت امر به معروف و نهی از منکر میگوید که ما میتوانیم در باب مفاخره و در برابر امت های دیگر بگوییم که این اصل آنقدر برای ما مهم بوده است که نواده پیامبر نیز در راه آن کشته شد. به عبارت دیگر آنها امر به معروف و نهی از منکر را مهم تر از امام حسین میدانستند.
وی با اشاره به اهمیت مسئله امر به معروف و نهی از منکر در جامعه اسلامی اظهار کرد: چند سال پیش روز عاشورا در اصفهان سخنرانی داشتهام که پس از جلسه فردی آمد و گفت دیگر دوره امر به معروف و نهی از منکر گذشته است. این معترض، شیعه و فردی معتقد بود اما مسلمانی را منهای امر به معروف و نهی از منکر میخواست. متاسفانه کار به جایی رسیده که برخی حسینی و مسلمان هستند اما نمیخواهند امر به معروف و نهی از منکر کنند.
این پژوهشگر حوزه فلسفه دین، موضوع سخنان خود را دینداری و دشواریهای امر به معروف و نهی از منکر عنوان کرد و افزود: مرحوم مطهری در سالهای ۳۹ و ۴۰ در مجلسی که به صورت ماهانه برگزار نشد بحثی در امر به معروف و نهی از منکر دارد. مطهری میگوید «وقتی در برابر منظره های هولناک و وحشیانه ای که در این اواخر به نام امر به معروف و نهی از منکر پیدا شده است، فکر میکنم، خدا را شکر میکنم که این امر به معروفها و نهی از منکرها از بین رفت و ای کاش اگر بقایایی هم دارد از بین برود. مظالمی در این اواخر به نام امر به معروف و نهی از منکر در زندگی اجتماعی ما پیدا شده که باید گفت اگر معنای امر به معروف و نهی از منکر این است، خوب است که متروک بماند.» این را یک عالم دین میگوید.
اسلامی اردکانی افزود: این سخنان برای شصت سال پیش است و میگوید چیزهایی درباره امر به معروف و نهی از منکر وجود دارد که ایکاش از بین برود. در آن زمان دولت دینی نداشتیم و دولت متولی دینداری نبوده است. نهادی برای تنظیم روابط امر به معروف و نهی از منکر وجود نداشته است. با این حال مرحوم مطهری با این ادبیات از امر به معروف سخن میگوید. ایشان ادامه میدهد که در گذشتهای نزدیک یک عده مردم ماجراجو و شرور بالطبع که میخواستند ماجراجویی کنند و حساب خردههای خود با دیگران را صاف کنند، این اصل مقدس را دستاویز قرار میدادند و بعد به جان مردم میافتادند و چه جرمها و جنایتهایی که به این نام نشد و چه منکرات شنیع که به اسم نهی از منکر واقع نگشت.
این استاد فلسفه دین ادامه داد: مرحوم صافی گلپایگانی که از عالمان و فقهای برجسته است، در یکی از کتب خود در مورد امر به معروف و نهی از منکر که در سال ۱۳۲۸ نوشته شده است، در مقدمه کتاب بیان کردهاند که «هدف از نگارش این رساله این نیست که برخی مردم نادان بی اطلاع از آداب و اخلاق حسنه و مسائل امر به معروف و نهی از منکر و به نام امر به معروف و نهی از منکر، هیاهو و جاروجنجال به راه انداخته و برای یک مساله کوچک مفاسد بزرگ تولید کنند. زیرا علاوه بر آنکه امر به معروف و نهی از منکر را این اشخاص بنمایند سودی نخواهد داشت، ممکن است بواسطه سوء اخلاق، بی نزاکتی، درشتی و خشنونتهای بیموردی که از این افراد در بسیاری از موارد صادر میشود، شریعت اسلامی که مبتنی بر مهربانی و حسن و ادب است و بهترین روش اخلاق اجتماعی را به جامعه یاد میدهد، به صورت دیگر معرفی گردیده است و وضع آنها و نادانیهایی که به این اسم مرتکب میشوند موجبات تنفر و انزجار مردم را فراهم کند». در پایان کتاب نیز میگوید متدینان به امر معروف و نهی از منکر عمل و مراقبت کنند که آلت دست و وسیله اجرای مقاصد پست مغرضین و مردم فتنه جو نشده و در حدود وظایف شرعیه خود در امر به معروف و نهی از منکر ساعی باشند.
وی ادامه داد: در آن زمان نیز دولت دینی نداریم اما مخاطره امر به معروف و نهی از منکر و این ادبیاتی که مرحوم صافی گلپایگانی و مطهری در توصیف امر به معروف و نهی از منکر دارند، درشت است. گویی آدم های خاصی به این جریان روی میآورند.
اسلامی اردکانی با اشاره به اینکه در ادبیات ایران نیز امر به معروف و نهی از منکر با محتسبان گره خورده است، یادآور شد: شاعران ما با بدگمانی و بدی از محتسبان یاد میکردند که نمونههای آن را میتوان در اشعار حافظ، سعدی، مولانا و پروین اعتصامی دید. این نشان میدهدکه پدیده امر به معروف و نهی از منکر حالت لغزندهای دارد که در بن خود این امکان را دارد که به سمت خشونت ها بغلتد.
این استاد دانشگاه با بیان اینکه در قرآن کریم در کنار نماز و روزه، امر به معروف و نهی از منکر آمده است، اظهار کرد: ما نمیتوانیم دین دار و مسلمان باشیم و بگوییم کاری به امر به معروف و نهی از منکر نداریم. ما نمیتوانیم این اصل مهم را به خاطر سوء استفاده و کجکاریهای دیگران ترک کنیم. اگر ککی در لباس میافتد، به خاطر آن لباس را نمیسوزانیم.
وی امر به معروف و نهی از منکر را همان مسئولیت اجتماعی دانست و گفت: کسانی که با امر به معروف و نهی از منکر مخالف هستند، در حوزه های اجتماعی و محیط زیست برای اعلام موافقت یا مخالفت با مساله ای، کمپین راه میاندازد که این همان امر به معروف و نهی از منکر است چراکه مردم جامعه را به همراهی یا مخالفت با یک امر دعوت میکند.
این استاد فلسفه دین خاطرنشان کرد: یک سنتی شکل گرفته که بیش از هزار سال قدمت دارد و در آن فقیهان ما کوشیدهاند با دقت ابعاد شرایط، مراتب و آداب امر به معروف و نهی از منکر را روشن کنند. لذا باید به جای اینکه صورت مسئله را پاک کرده و بگوییم از خیر عمل معروف و نهی از منکر بگذریم، به احکام دینی بگونه دیگری نگاه کنیم. برخی احکام دین توقیفی هستند که به زبان ساده میتوان گفت پروتکل دارند و خداوند متعال به عنوان شارع آن را بیان کرده است مثل اینکه نماز ظهر چهار رکعت است و یا اینکه برای خواندن نماز باید وضو بگیریم از این رو کسی نمیتواند بگوید که چون حال ندارم امروز هرکس نماز ظهر را میخوانم و فردا که حالم بهتر شد پنج رکعت میخوانم. در برابر احکام توقیفی که همه آن بر عهده شارع بوده و ما فقط آن را اجرا میکنیم، احکامی هستند که تمام یا بخشی از آن بر عهده ما گذاشته شده است و بنظر میرسد که امر به معروف و نهی از منکر یکی از آنها است. در واقع در این گونه مسائل بشرآزادی عمل داشته و همه چیز آن در خصوص چگونگی اجرا و مفید بودن یا نبودن آن بر عهده او گذاشته شده است.
اسلامی اردکانی با تاکید بر اینکه مسلمانی به مسئول بودن است، تصریح کرد: سوالی در بین برخی از علما در خصوص اینکه امر به معروف و نهی از منکر است واجب عقلی است یا واجب شرعی، مطرح شده است. اگر در قرآن نگفته بود که امر به معروف و نهی از منکر کنیم باز هم به این نتیجه میرسیدیم؟ بسیاری متکلمان میگفتند واجب عقلی است و عقل حکم میکند. ما ساکنان یک کشتی هستیم که رفتار دیگران بر زندگی ما تاثیر میگذارد لذا نمیتوان نسبت به آن بیتفاوت بود. پس یک حکم عقلی است. حال که یک حکم عقلی است، عاقلان باید بنشینند و در مورد مساله بحث کنند که این کار را انجام داده و کتابهای فقهی بسیاری در این زمینه نگارش شده است.
وی با بیان اینکه فقها برای امر به معروف و نهی از منکر چهار شرط را مطرح کرده اند، اضافه کرد: اولین شرط برای امر به معروف و نهی از منکر این است که عامل واقف به معروف و نهی از منکر باشد و بداند که معروف و نهی از منکر چیست چرا که گاهی اوقات معروف و منکر را نمیدانیم یا اینکه اجتهادی عمل میکنیم. به طور مثال استادی داشتم که میگفت اخبار گوش میکنم اما پیش از آغاز اخبار، آهنگ اول را به دلیل این که موسیقی بوده و حرام است گوش نمیدهم. از آن سو، استادان دیگری هم داشتم که موسیقی گوش داده و نماز شب میخواندند. حال اینکه موسیقی منکر است یا خیر، بحث اجتهادی است. اینجاست که ما باید به یک وفاق و اجماعی برسیم که این معروف است و این منکر است.
این استاد دانشگاه یادآور شد: کاری که سال های گذشته در مورد بستن کمربند ایمنی انجام شد، یک وفاق بود که رفتار سنجیده و از مظاهر امر به معروف است که در جامعه جا افتاد. اولین شرط اینکه بتوانیم فرهنگ امر به معروف و نهی از منکر را عمومیکنیم این است که به یکسری معروفها و منکرها برسیم که مورد وفاق باشند.
اسلامی اردکانی دومین شرط امر به معروف و نهی از منکر را تابع نتیجه بودن مطرح کرد و افزود: امر به معروف و نهی از منکر از امور تعبدی نبوده بلکه نتیجه محور هستند و باید تاثیر گذار باشند. یعنی منی که امر به معروف و نهی از منکر میکنم باید احتمال تاثیر بدهم. اگر کارم بیاثر، خنثی و یا نتیجه عکس داشته باشد باید از انجام آن خودداری کنم. مثل امور عبادی مانند نماز نیست که بگوییم اثر دارد یا خیر. اگر سیاست، شیوه و روشی در پیش گرفته و ده سال امر به معروف و نهی از منکر کردم اما نتیجه مناسبی از آن دریافت نکردم نشان میدهد که یک جای کار من میلنگد و ما نتوانستیم شرط دوم را محقق کنیم.
استاد فلسفه دین افزود: سومین شرطی که فقها برای امر به معروف و نهی از منکر پیش میکشند این است که آنچیزی را باید ما نهی از منکر کنیم که استمرار در آن باشد. تمام انسانها جائز الخطا هستند. اینکه منتظر باشیم تا مچ کسی را بگیریم و بگوییم تو این کار را کردی، این کار امر به معروف و نهی از منکر نیست. باید مطمئن شویم که آن شخص مصر بر عمل خودش است. یعنی تخلف کردن و آسیب زده و رفتار ناصوابش یک رفتار مستمر و بخشی از زندگی او شده است.
اسلامی اردکانی شرط چهارم امر به معروف و نهی از منکر را برای اصلاح عنوان کرد و گفت: نام کتاب مرحوم صافی راه اصلاح یا امر به معروف و نهی از منکر است. قرار ما از امر به معروف و نهی از منکر، خراب کردن، تخریب و نابود کردن نیست. گاهی این اصلاح ما مفاسدی بوجود میآورد. جایی که امر به معروف ما به مفسده بزرگ تری بیانجامد، باید جلوی آن را گرفت و متوقفش کرد. مثلا در بحث حدود میگویند که امام باید حد را اجرا کند اما میگویند اگر در شرایطی باشد که اجرای حد موجب شود که شخص به دار الکفر فرار کند و یک بدنامی و مفسده ای بوجود بیاید، اجرای حد متوقف می شود.
این دین پژوه با تاکید بر اینکه میخواهیم جامعه داشته باشیم که سالم بوده و امکان زیست در آن به بهترین شکل مهیا شود، نه جامعهای که دو قطبی شود، ادامه داد: ما نمیخواهیم با امر به معروف و نهی از منکر، جامعه را با زور، قدرت و فشار بیرونی افراد را مهار کنیم. لذا پیش از امر معروف و نهی از منکر باید آن را سبک سنگین کرده تا ببینیم این عمل ما مفسد اش بیشتر است یا خیر.
بیشتر بخوانید: گشت ارشاد به تنهایی نمیتواند کاری کند؛ میتواند مسئله را تخریب هم کند
وی به بیان داستانی به نقل از مرحوم مطهری پرداخت و گفت: در یکی از حوزههای علمیه عده ای از طلبهها میشنوند که جایی عروسی است و به آنجا حمله کرده و عروسی را بر هم زده و آلات موسیقی را جمعآوری میکنند و به نزد استاد خود بازمیگردند و با افتخار میگویند که ما همچین کاری را انجام دادیم. استاد به آنها میگوید خوب امر به معروف و نهی از منکر کردید. اولا بدون اجازه وارد خانه مردم شدید، ثانیا اموال مردم را بدون اجازه نابود کردید و ثالثا بدنامی برای اسلام ایجاد کردید. آیا فکر می کنید که کار خوبی انجام دادید؟
اسلامی اردکانی اضافه کرد: برخی از فقها شرط پنجمی را نیز برای امر به معروف و نهی از منکر مطرح میکنند و آن این است که فردی که میخواهد امر به معروف و نهی از منکر کند، باید خودش نماد معروف و الگو باشد. مرحوم نجفی در جواهر الکلام میگوید عالی ترین شکل امر به معروف و نهی از منکر این است که انسان خود جلوه معروف باشد. لذا بسیار تاکید شده که امر به معروف و نهی از منکر به معنای خشونت، تحکم و غلدری نیست بلکه به معنای این است که با مدارا و ملایمت افراد را به سمتی سوق دهیم که درست میدانیم.
وی گفت: اگر ما امر به معروف و نهی از منکر را بخشی از دینداری دانسته که من آن را میدانم و آن را ناگزیر بدانیم که من آن را ناگزیر میدانم و اگر آن را امر توقیفی ندانیم که من نمیدانم، همه چیز آن اعم از شکل دادن، اجرا و سبک و سیاقش بر عهده عقلای قوم گذاشته میشود تا بنشینند و در مورد آن فکر کنند.
اسلامی اردکانی بر لزوم بازسازی امر به معروف و نهی از منکر تاکید کرد و ادامه داد: امر به معروف و نهی از منکر یک امر انسان محور است و باید احترام انسان را نگه داریم. لذا بسیاری علما و عرفا میگفتند که امر به معروف جدا از تعییر (تحقیر) است. لذا در امر به معروف و نهی از منکر نمیتوان به کسی گفت این چه کاری است خجالت بکش چرا که این کار امر به معروف و نهی از منکر نیست بلکه تعییر و تحقیر است.
این استاد فلسفه دین ادامه داد: در امر به معروف و نهی از منکر باید احساس شود که فرد اختیار دارد لذا باید کاری کرد که امر اختیاری به نظر برسد. درست است که در واژه امر یک دستور نهادینه شده است ولی در واقع ترغیب است.
وی از موعظه و نصیحت به عنوان یکی از اشکال امر به معروف و نهی از منکر یاد کرد و گفت: امر به معروف و نهی از منکر در بن دین اسلام تنیده شده و محور قیام نهضت امام حسین بوده است و از آن گریزی نداریم تا زمانی که خود را دین دار میدانیم.
اسلامی اردکانی در پایان تصریح کرد: امر به معروف و نهی از منکر امری معقول و به اختیار جامعه اسلامی گذاشته شده تا بهترین انتخاب و شکل را به آن بدهند.