اینها سوالاتی هستند که پزشکیان نماینده مردم تبریز در مجلس یازدهم در گفتگو با خبرآنلاین پاسخ داده، این گفتگو را بخوانید:
بعد از انتخابات ۱۴۰۰ ما شاهد دوقطبی سازیهایی هستیم که هستی اجتماعی و سیاسی ایران را تهدید میکند، مهمترین دوقطبی سازی کاذب را چه میدانید؟
متاسفانه بعد از انتخابات ۱۴۰۰ مسئولان کشور به گزینههای دوقطبی حق و باطل و خوب و بد و در نهایت یک جناح سفید و یک جناح سیاه سوق یافتند. از میان این دو قطبی سازی کاذب سپس حجاب اجباری و اختیاری و حامیان وضع موجود و مطلوب، در حوزه سیاست خارجی حامیان سیاست نگاه به غرب و حامیان نگاه به شرق درآمد. در نهایت این شد که میبینیم عدهای میخواستند برجام را آتش بزنند، الآن بیش از همه به آن نیاز دارند. آن وعدهها در کنار حذف اغلب نیروهای کارشناس و سرشناس از انتخابات از ابتدا یک استاندارد دوگانهای را ایجاد کرد که هنوز ادامه دارد و این، یعنی شعارها با عمل در تضاد بودند.
این دو قطبی سازی چه چالشهایی را پیش روی دولت سیزدهم قرار میدهد؟
ابتدا باید ببینیم دولت کنونی بعد از به قدرت رسیدن چه باید میکردند که نکردند. رسول خدا در مدینه اقوامی که را که صدها سال بود میانشان جنگهای خونین رواج داشت، بینشان عهد اخوت و برادری ایجاد کرد. بر این اساس که خداوند میفرماید وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِیعًا وَلَا تَفَرَّقُوا ۚ وَاذْکُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَیْکُمْ إِذْ کُنْتُمْ أَعْدَاءً فَأَلَّفَ بَیْنَ قُلُوبِکُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا وَکُنْتُمْ عَلَیٰ شَفَا حُفْرَةٍ مِنَ النَّارِ فَأَنْقَذَکُمْ مِنْهَا ۗ کَذَٰلِکَ یُبَیِّنُ اللَّهُ لَکُمْ آیَاتِهِ لَعَلَّکُمْ تَهْتَدُونَ و همگی به رشته (دین) خدا چنگ زده و به راههای متفرّق نروید، و به یاد آرید این نعمت بزرگ خدا را که شما با هم دشمن بودید، خدا در دلهای شما الفت و مهربانی انداخت و به لطف و نعمت خدا همه برادر دینی یکدیگر شدید، و در پرتگاه آتش بودید، خدا شما را نجات داد. بدین گونه خدا آیاتش را برای (راهنمایی) شما بیان میکند، باشد که هدایت شوید.
ما هم در انقلاب ۱۳۵۷ با هم برادر شده بودیم. کسی که رهبری و انقلاب را قبول داشت میتوانست در اغلب امور مشارکت داشته باشد، ولی امروز میخواهند هزار دلیل بیاورند که شما ضد رهبری و اسلام هستید تا حذفتان کنند. همچنین میخواهند چیزهای دیگری را به نام انقلاب و اسلام به مردم حقنه کنند و متاسفانه یک بخشی از این وضعیت ناشی از این است دولت سیزدهم در انتخابات با حذفهای حداکثری کاندیداهای رقیب شکل گرفت و از این رو نتوانست پایگاه گستردهای برای خودش فراهم بکند از این رو فقدان آن روح ملی به عنوان پشتوانه دولت، باعث شد تا دولت با دو قطبی سازیهای مصنوعی به ایجاد انسجام در درون خودش دست بزند. اساسا طرح شعار بانیان وضع موجود از این ضعف استراتژیک ناشی میشود. به همین دلیل ناتوانیها رو به گسترش و رفاه و آرامش مردم رو به کاهش است.
در نتیجه تا در مرتبه نخست فکری اساسی به حال انسجام و وحدت داخلی نکنیم اگر بهترین مدیران و بهترین تئوریها را وسط بگذاریم، امکان حل مشکل غیر ممکن است. چون برآیند نیروها به سمت صفر میل میکند. دائم داریم تکه تکه میشویم. ولی اگر همه با هم حرکت کنیم شاید دیرتر به مقصد برسیم، ولی بسیار قویتر خواهیم شد.
با این وضعیت با چه مشکلاتی در آینده مواجه خواهیم شد؟
ببینید من متخصص قلب هستم وقتی بدن حرکت هماهنگ خودش را از دست بدهد، قلب از حرکت میایستد. حال اگر این روند شدت پیدا کند جامعه ما به سمت تخریب و فروپاشی میرود. از این رو نیازمند توحید به روز شده هستیم. کان الناس امه واحده، مردم امت واحد بودند، پیامبران آمدند تا اختلافات آنان را حل کنند. الآن دعوا بر سر اصول عقاید نیست، بلکه بر سر قدرت و پست و مقام و گرفتن کانونهای قدرت است. والا اگر هدف خدمت باشد، نباید این مشکلات باشد. متاسفانه برخی اجازه خدمت به مردم نمیدهند حتی اگر به بهای نابودی مردم تمام شود. برای مثال ببینید نباید برجام این همه به طول میانجامید و مردم این همه در سختی قرار میگرفتند. اما عدهای برای شکست دولت روحانی در کشور از جمله در برجام، حاضر شدند برجام شکست بخورد و مردم در چنبره مشکلات بیفتند.
تمایل برآیند نیروها به سمت صفر چه واکنشی را در گروههای اجتماعی ایجاد میکند؟
جامعه دارد میرود به سمت این که دیگر هیچ مرجعی را به رسمیت نمیشناسد و این بسیار خطرناکتر از قطبی سازی است. به عبارت دیگر محصول قطبی سازی چیزی نیست جز تکه تکه شدن جامعه و در نهایت ایران. جامعه دارای قطبهای مختلف و زیاد میشود و به تدریج در آن هرج و مرج گسترش مییابد. از این منظر هرج و مرج نتیجه از بین رفتن برادری، راستی، حق جویی، اخلاق، نظم، آیینهای خوب و نگهدارنده جامعه و قطبی سازی جامعه برای رسیدن به اهداف جناحی است. این وضعیت حکم میکند که دولت کنونی از هر کسی که توانمندی در جامعه داشته باشد بهره ببرد. ولی حذف میکنند، زیرا خودشان قادر به رقابت با توانمندان نیستند. چون میدانند اگر توانمندان در میدان باشند دیگر نوبت به آنان نمیرسد. از این رو سکه تهمت زدن مثل تهمت هایی، چون اتهام جاسوسی، وابسته به بیگانگان، ضد ولایت فقیه و ... برای بیرون کردن رقیب از میدان رواج دارد.
آیا با حذف مشکلشان حل میشود؟
خیر، حل نمیشود. چون مشکل این چیزها نیست و ادامه مییابد مثل گرانیها و کمبود مسکن و ... به همین دلیل به یک طناب پوسیده دیگر متوسل میشوند. آن هم این که میگویند قبلیها آوار کرده اند، و ما باید آوار برداری کنیم و این به طول میانجامد. در حالی که فراموش کرده اند خودشان از موانع اصلی حل مشکلات بوده اند. یکی از دلایلی که مشکل شان حل نمیشود این است که همواره جزو پروژه خراب کنها بوده اند، و، چون ساختن را نیاموخته اند، کماکان تخریب و حذف حتی در شرایط یکدست شدن و حاکمیت خودشان هم وجود دارد. از این رو داشتن نقش سازنده برایشان بسی دشوار است. به همین دلیل جلوی برجام را گرفتند حالا دارند با حداکثر توانشان تلاش میکنند برجام احیاء شود. ولی چرا برجام را پاره نمیکنند؟ حاضر بودند کشور به فقر و فلاکت برسد، ولی رقیب که آنها نیز که مسلمان و بیشترشان مومن هستند برنده نشوند تا به مردم بگویند که اینها بی عرضه و خودشان توانمند بوده اند. بسیار خوب حالا که حکومت را یکدست کردید پس چرا نمیتوانید راه حلهای خوبتان را پیاده کنید؟ مانعی وجود ندارد.
بیشتر بخوانید: آخرین وضعیت برجام و شرط احیای آن
با این دوقطبی سازی ها، رئیسی میتواند ضعف خود را در بکارگیری و تربیت نیروهای باتجربه و مدیر جبران کند؟ چون این شیوه اجازه بازسازی نیروها را نمیدهد.
کاملا مشخص است خیر. نتیجه اش همین است که میبینیم. در مهمترین وزارتخانه جوان بسیار خوب، اما بی تجربهای میگذارند که کارش ویرانی تجربیات خوب گذشته بوده است. این همه نتیجه آن چه ادعا قبل از قدرت ادعا میکردند؛ تا دیروز میگفتند اگر دولت دست ما باشد تورم را حذف میکنیم. اشتغال و مسکن مردم را درست میکنیم. حالا همه برعکس شده است. جالب است که موفقیتها را ناشی از خودشان میدانند و خرابیها را ناشی از عملکرد دولت گذشته. این در حالی بود که همه اطلاعات وضعیت موجود را داشتند و با اطلاع از آن میگفتند چنین اقداماتی را انجام میدهیم. حالا اگر چنین نتیجهای حاصل نشده، معلوم میشود که علم اش را نداشته اند و همچنین فاقد آن نیرویی بوده اند که بتواند دارای تجربه اجرایی برای حل مسایل باشد. از این رو یک استاندارد دوگانهای را به جامعه ارائه کردند به این معنا که اهداف وعده داده شده با ابزار علمی و وعده هایشان هماهنگ نبود. باحذف گسترده نیروهای علمی و توانمند این وضعیت بسیار تشدید شد و بعید است که بتوانند در این باره خود را بازسازی کنند. حداقل در ترمیم کابینه دولت و سه وزیری که برای وزارتخانهها در آینده آقای رئیسی معرفی خواهد کرد این مساله به خوبی نمایان خواهد شد. دعا میکنیم و خوشحال میشویم که بتوانند نیروهای خوبی را برای سه وزارتخانه معرفی کنند و همچنین به خوبی بتوانند به بازسازی سازمان کار خود بپردازند.
آیا میتوانند با این شرایط یکدستی قدرت را حفظ کنند؟
امکان ندارد. این شیوه، به حذف همه جانبه درونی هم کشیده میشود. رقیب حذف شده، حالا به حذف تدریجی خودشان هم رسیده است. در عین حال بدون انسجام درونی، و حل مشکلات با جهان، امکان ادامه کار به نظر من بسیار دشوار است. امیدوارم نظرم اشتباه باشد. ولی یک مقایسه ایران با کشورهای همسایه میبینیم که از نظر زندگی مردم خیلی پسرفت داشته ایم. خیلی داریم از جهان عقب میمانیم. این شیوه حکمرانی، شایسته مردم فرهیخته ایران نیست. به همین دلیل داریم با یک خطر مهیبتر مواجه میشویم که آن هم مهاجرت نخبگان آن هم حتی به صورت شرکتی است. این برای ما یک ضایعه ملی است؛ و متاسفانه از خودمان سوال نمیکنیم که چه کرده ایم بهترینهای نخبگان ما دارند از ما فرار میکنند؟
آیا سیاست کلان تندروها در این باره شدیدتر و بستهتر میشود یا سیاستهای دولت رئیسی، تعدیل خواهد شد؟
اول این که جامعه این گونه ادامه نخواهد یافت و وضعیت وخیمی را من پیش بینی میکنم. بی تردید عدهای در باره تندرویهای خود تجدید نظر خواهند کرد، و متاسفانه بخشی هم به مشی خود ادامه خواهند داد و جامعه را با بن بست مواجه خواهند کرد. البته بسیار دشوار است که من بگویم حوادث آینده تندروها را به کدم سمت و سو میبرد.
با شکست دوقطبی سازی، آیا با یک پارادایم شیفت در باره تغییر سیاستها به سوی معقول شدن، جهانی شدن، و تعمیق روندهای قانونی در داخل کشور مواجه خواهیم بود؟
اگر نکنند، جامعه در مقابلشان میایستد و مهار جامعه از اختیارشان خارج خواهد شد. یا باید در برابر طوفان واقعیت سرخم کنند تا آسیب نبینند یا ایستادگی روبه روی آنها هزینه سنگینی دارد. فراموش نکنیم دو قطبی سازیها ضد کیان ملی، رهبری، مردم و منافع آنان است. بدون شکل گیری رونق اقتصادی و میدان دادن به متولیان آن یعنی تولید کنندگان، مردم، کیان ملی و رهبری تضعیف میشود و متاسفانه در شرایط کنونی تضعیف روندهای مثبت به زندگی روزمره تبدیل شده است.
انتظار جامعه از دولت در یکسالگی چیست؟
در قرآن ما آیهای داریم که میفرماید أحَسِبَ ٱلنَّاسُ أَن یُتْرَکُوٓاْ أَن یَقُولُوٓاْ ءَامَنَّا وَهُمْ لَا یُفْتَنُونَ وَلَقَدۡ فَتَنَّا ٱلَّذِینَ مِن قَبۡلِهِمۡۖ فَلَیَعۡلَمَنَّ ٱللَّهُ ٱلَّذِینَ صَدَقُواْ وَلَیَعۡلَمَنَّ ٱلۡکَٰذِبِینَ آیا مردم چنین پنداشتند که به صرف اینکه گفتند ما ایمان (به خدا) آوردهایم رهاشان کنند و هیچ امتحانشان نکنند؟ و محققا ما اممی را که پیش از اینان بودند به امتحان و آزمایش آوردیم، و همانا خدا دروغگویان و راستگویان را کاملا میشناسد. (آیات دو و سه سوره احزاب).
جامعه منتظر آن است که آن چه قبل از انتخابات یا در خلال آن وعده دادند یعنی رفع گرانی، عدم گره زدن معیشت مردم به برجام و ساخت سالی یک میلیون مسکن تحقق یابد. آن سفرههای رنگین، و آن تورم کاهش یافته و دیگر وعدهها حالا به کجا رسیده است؟ چرا بعد از یک سال وضعیت مردم بسیار وخیمتر شده است. از همه بدتر مردم در کمال بی صداقتی مشاهده میکنند که مقصر همه شکست ها، دولت قبلی است، و هرچه مثبت است محصول عملکرد این دولت است. این نشان میدهد که تیم حاضر اساسا حکومت داری نمیداند. چون برنامهها دارای یک ساختار و روند از گذشته به حال هستند.
رویداد برای تنویر افکار عمومی مطلب مناسب و بدرد بخور منتشر کن