رویداد۲۴ شهروند نوشت: این صحنه برای کسی غریب و ناآشنا نیست. دو نفر در خیابان دست به یقه شدهاند و با تمام وجود خشمشان را در مشت و لگد نثار طرف مقابل میکنند؛ یا زن و شوهری که دعوایشان بالا گرفته و به کتککاری رسیدهاند و صدایشان همسایهها را نگران میکند. درگیرشدن افراد در کوچه و خیابان یا پشت چراغ قرمز یا حتی در خانه و محله، یک ناهنجاری اجتماعی است که عوامل زیادی بر آن تاثیر میگذارد.
بسیاری از این نزاعها در جایی ثبت رسمی نمیشود و بسیاری دیگر کار طرفیت دعوا به شکایت و مراجعه به پزشکیقانونی میرسد. جدیدترین آمار پزشکیقانونی از افزایش ۷درصدی مراجعه به پزشکیقانونی تهران در سه ماهه ابتدای امسال در پی نزاع خبر میدهد. این یعنی پایتختنشینها در کنترل و مدیریت خشم خود نسبت به سال گذشته ضعیفتر شدهاند یا بهتر است بگوییم تهرانیها عصبیتر و پرخاشگرتر شدهاند.
مدیرکل پزشکیقانونی استان تهران از مراجعه بیش از ۲۶هزار نفر به دلیل آسیبهای ناشی از نزاع به مراکز پزشکیقانونی استان در سه ماهه نخست سالجاری خبر داده است.
مهدی فروزش درباره میزان مراجعه به دلیل نزاع میگوید: «در سه ماه نخست سالجاری ۲۶هزار و ۱۲۵ نفر به دلیل آسیبهای ناشی از نزاع به مراکز پزشکیقانونی استان تهران مراجعه کردهاند که این تعداد در مقایسه با مدت مشابه سال گذشته که تعداد مراجعان به دلیل نزاع به مراکز پزشکیقانونی ۲۴هزار و ۳۲۸ نفر اعلام شده بود، ۷ درصد افزایش یافته است. براساس گزارش اداره کل پزشکیقانونی استان تهران از کل مراجعان به دلیل آسیبهای ناشی از نزاع در سه ماهه نخست سالجاری، ۱۶هزار و ۵۱۱ نفر مرد و ۹۶۱۴ نفر زن بودهاند.
نزاع و درگیری با ایجاد اختلال در مناسبات ارتباط انسانی، فضایی پر از خشم و کینهتوزی میان افراد به وجود میآورد و به روان جامعه آسیب جدی میزند که تبعات منفی فراوان مادی و معنوی را در پی دارد. در سالهای اخیر این پدیده ناخوشایند بهصورت مداوم به شکلهای گوناگون در آمارها منعکس میشود.
نگاهی کلی به آمارهای ثبتشده در پایگاه اطلاعرسانی سازمان پزشکیقانونی نتایج جالب توجهی بههمراه دارد که برای مخاطبان خالی از لطف نیست. درباره استان تهران بررسی آماری هشت ساله از کاهش نسبی مراجعه به پزشکیقانونی در پی نزاع حکایت دارد. در سال ۱۳۹۲، تعداد کل مراجعان به پزشکیقانونی ۱۰۶ هزار مورد بوده که این رقم در سال ۱۴۰۰ به ۹۶ هزار مراجعه رسیده است. جالب است بدانید در سال ۹۳ تقریبا ۱۰۷ هزار نفر، سال ۹۴ تقریبا ۱۰۱ هزار نفر، سال ۹۵ بیش از ۹۹ هزار نفر، سال ۹۶ تقریبا ۹۳ هزار نفر، سال ۹۷ تقریبا ۱۰۱ هزار نفر و سالهای ۹۸ و ۹۹ هم بهترتیب ۹۹ هزار و ۹۵ هزار نفر به دلیل نزاع به پزشکیقانونی مراجعه کردهاند.
بهطور کلی آمارهای مراجعه برای نزاع در استان تهران در دهه اخیر روند کاهشی داشته است، با این همه همین افزایش ۷ درصدی نزاع تهرانیها در سه ماهه نخست نسبت به مدت مشابه سال گذشته میتواند هشداردهنده باشد.
این هشدار با بررسی جزئیتر آمارهای یکی دو سال اخیر جدیتر میشود؛ بر اساس آمار پزشکیقانونی استان تهران، در سال ۱۴۰۰، میزان مراجعه به این سازمان به دلیل نزاع خیابانی، نسبت به سال ۱۳۹۹، یکونیم درصد افزایش داشته است. در این آمار، میزان زنانی که درگیر نزاع بودهاند نیز افزایش یافته. بهطوری که در سال ۹۹ تعداد زنان درگیر نزاع ۱۸۵ هزار نفر بوده که این رقم در سال ۱۴۰۰ به ۱۹۴ هزار نفر رسیده است.
به گزارش اداره کل روابط عمومی و امور بینالملل سازمان پزشکیقانونی کشور، در بهار ۱۴۰۱، ۱۵۶ هزار و ۵۹۳ نفر در پی آسیبهای ناشی از نزاع به مراکز پزشکیقانونی ارجاع شدند که از این تعداد ۱۰۵ هزار و ۶۴۶ نفر مرد و ۵۰ هزار و ۹۴۷ نفر زن بودند. در این مدت استانهای تهران با ۲۶ هزار و ۱۲۵، خراسانرضوی با ۱۴ هزار و ۲۶۶ و اصفهان با ۱۰ هزار و ۲۶۰ نفر بیشترین و استانهای ایلام با ۸۷۸، بوشهر با ۹۴۴ و خراسانجنوبی با یکهزار و ۲۹۸ نفر کمترین تعداد مراجعات نزاع را داشتهاند.
آمار مراجعات نزاع تا خرداد امسال نیز روندی کاهش داشته است. در این ماه ۵۸ هزار و ۵۷۸ مصدوم نزاع به مراکز پزشکیقانونی سطح کشور مراجعه کردند که نسبت به مدت مشابه سال قبل ۲.۷ درصد کمتر شده است.
بیشتربخوانید: پزشکی قانونی: رشد آمار نزاع در مردان و زنان ایرانی
شناخت راهکارهای برونرفت از این پدیده ناخوشایند اجتماعی، به ریشهیابی علت و معلولها نیاز دارد. نزاع مفهوم گستردهای دارد؛ از بحثهای خانوادگی که به زدوخورد و خشونت خانگی منجر میشود تا دعواهای ناموسی و یقهگیری رانندهها در ترافیک خیابانها.
عوامل موثر بر آستانه صبر و تحمل افراد هم به اندازه انواع نزاعها بسیط و متفاوت است. از عوامل ذاتی و درونی افراد و فشارها و استرسهای روانی گرفته تا شرایط اقتصادی، اجتماعی و سیاسی جامعه یا حتی گرمای بیش از حد هوا. آسیبهای ناشی از نزاع بسیار فراتر از علل و انواع نزاع است؛ آسیبهایی که شاید در مواقعی غیر قابل جبران باشد.
این در حالی است که دعواهای کلامی بدون جرح جایی ثبت نمیشود، اما پیامدهایش میتواند به همان اندازه عمیق و طولانیمدت باشد. از نگاه چپچپ گرفته تا بحث بر سر جای پارک خودرو.
«افزایش خشونت و پرخاشگری در بدنه جامعه دلایل بسیار متعددی دارد و نمیتوان با یکی دو عامل درباره ریشهیابی آن صحبت کرد.» مصطفی تبریزی، روانشناس اجتماعی میگوید: «پرخاشگری واکنشی است که ارتباط مستقیم با افسردگی دارد. افراد بهواسطه بروز اختلالهای روانی و افسردگی میتوانند واکنشهای خشن از خود نشان بدهند. به علاوه ممکن است ما پرخاشگری را یاد گرفته باشیم. در خانوادهای که در برابر ناکامیها پدر و مادر پرخاشگری میکنند، بچه آنها هم یاد میگیرد که این واکنش را نسبت به موقعیتهای ناخوشایند نشان بدهد.»
تبریزی ادامه میدهد: «بسیاری از نزاعها و درگیریها در مراجع قانونی ثبت نمیشود. یعنی آمار اعمال خشونت خیلی بیشتر از ارقام اعلامی است. بهطور کلی ما در ایران شاهد افزایش اضطراب، افسردگی و پرخاشگری هستیم. این واقعیت قابل انکار نیست. برونرفت از این ناهنجاری دو راهکار ریشهای دارد که مثل دو بال باید در کنار هم به کار گرفته شود تا پرنده آرامش به پرواز دربیاید. یکی اینکه روح و روان بچههایمان را سلامت بار بیاوریم. یعنی فضایی ایجاد کنیم که بچهها در میحطهای آموزشی، مهارتهای لازم برای مقابله با ناکامی را یاد بگیرند.
این روانشناس اجتماعی توضیح میدهد: «آموزش در کشور ما به تعلیموتربیت معروف است؛ یعنی معلم، مربی و استاد، آموزگر هستند. جالب است بدانید ژاپنیها مفهوم دیگری برای تعلیموتربیت دارند که به ایجاد موقعیتهای مهارتآموزی بهصورت غیرمستقیم منجر میشود. ما هم باید صحنهها را چنان بیاراییم و محتوای کتاب درسی را طوری تنظیم کنیم که کودکان مهارتها را کشف کنند و در موقیعتهای مختلف، واکنش درست نشان بدهند.»
تبریزی معتقد است: «در بُعد اجتماعی، مهندسان اجتماعی باید موشکافانه عوامل پرخاشگرشدن جامعه را بررسی کنند. باید توجه داشته باشیم که فقر نمیتواند علت پرخاشگری باشد، اما در بروز پرخاشگری نقشآفرین است. فقر زمانی که با تبعیض و اختلاف طبقاتی همراه باشد، به پرخاشگری منجر میشود. وقتی در جامعهای همه افراد در یک سطح فقیر باشند، کمتر پرخاشگری و نزاع ایجاد میشود، ولی وقتی که اقشار جامعه اختلاف طبقاتی و تفاوت را میبینند این تفاوت برایشان غیرقابل پذیرش است.»
این روانشناس اجتماعی بیشترشدن حضور زنان در نزاعها را به محدودیتها و فشارهایی که ممکن است در زنان نسبت به مردان بیشتر باشد، مرتبط میداند: «فشارهایی که بر خانمها هست بهمراتب بیشتر است و آنها را بیشتر در معرض پرخاشها و واکنش در درگیریها قرار میدهد. به علاوه وقتی دو نفر با هم درگیر میشوند لزوما همان لحظه را نباید خشمهای انباشته در نظر گرفت، پدر در خانواده، شوهر در خانه و دیگر فشارها باعث فوران خشمهای نهفته در مواقع پراسترس میشود.
اصغر مهاجری، جامعهشناس درباره علل جامعهشناختی بروز نزاع در جامعه میگوید: «در نگاه اول وقتی نزاع را از منظر روانشناختی میبینیم، علل نزاع را بیشتر در فرد جستوجو میکنند. با این حال، از نگاه جامعهشناختی، نگاهی وسیعتر به هر ناهنجاری اجتماعی میشود. زمانی که ساختار جامعه دچار تنش میشود، این تنش بهصورت پرخاشگری در سطح خرد جامعه بروز میکند. به همین نسبت وقتی دلایل پرخاشگری را بررسی میکنیم میفهمیم میزان تنشهای سیاسی و اقتصادی یا آسیبها و مشکلاتی که در ساختارهای اجتماعی رخ داده است، در این پدیده تاثیر مستقیم دارد. در حوزههای سیاسی وقتی جنبشهای اجتماعی و اعتراضهای مردمی رخ میدهد باعث میشود آستانه تحمل جامعه برای پذیرش اعتراضها بالا برود و این ابزار اعتراض تبدیل به یک خرده فرهنگ شود. ولی زمانی که اجازه بیان اعتراض محدود شود، جامعه خشمگین میشود.
به بیان دیگر اگر بخواهیم فتیله نزاعها را پایین بکشیم ممکن است استادان روانشناسی بگویند باید در فردیت و خصوصایت اخلاقی رفتاری افراد جستوجو شود. ولی من معتقدم برای پایینکشیدن فتیله نزاع باید به بخشهای عمومی و ساختاری جامعه توجه و آنها را اصلاح کرد.
به عنوان نمونه در حال حاضر خرده نظامهای اقتصاد در کشور ما به دلیل عدمثبات و امنیت و تنشهای زیاد تورمی خشونتزا هستند و باعث ایجاد اختلالهای افسردگی که در افراد عامل پرخاشگری است، میشود. پس برای کاهش نزاع و درگیری باید فتیله بیثباتی اقتصادی و ناهنجاریهای اجتماعی را پایین بکشیم تا شاهد کاهش میزان نزاعها باشیم.
به گفته این جامعهشناس هر پیامد منفی بهتدریج رخ میدهد و یک شبه اتفاق نمیافتد. زمانی که اقدامات منفی اقتصادی و اجتماعی در زندگی مردم رسوخ میکند، خشمها روی هم تلنبار میشود و نزاع افزایش مییابد. کاهش آمار نزاع هم یک شبه اتفاق نمیافتد و همه زیرساختهای بروز تنش در جامعه باید اصلاح شود تا رفتهرفته آرامش بیشتری را شاهد باشیم.