داستان عجیب یک قاتل روانی: پدرم را با چکش کشتم، چون جاسوس آمریکا و انگلیس بود بعد خسته شدم و خوابیدم!

رویداد۲۴ به گزارش اعتماد؛ یک سال قبل زنی میانسال به ماموران خبر داد شوهرش در خواب کشته شده است. این زن گفت: فکر می‌کنم شوهرم به دست پسرم داریوش کشته شده است. وقتی به اتاق پسرم رفتم خوابیده بود، اما دست‌هایش خونی بود، حالا می‌ترسم بیدار شود و من را هم بکشد به همین خاطر درخواست کمک دارم.

وقتی ماموران در محل حاضر شدند متهم در خواب بود. ماموران پسر را بیدار کردند و از او سوال پرسیدند. این جوان گفت: بله من پدرم را کشتم و بعد، چون خسته بودم خوابیدم.

متهم گفت: پدرم چندین سال بود که برای آمریکا و انگلیس کار می‌کرد. او از من هم استفاده می‌کرد. از دستش خسته شده بودم. پدرم کشور را اداره می‌کرد و یواشکی به همه جای دنیا می‌رفت و وقتی به او می‌گفتم چرا این کار را می‌کنی به من می‌گفت دیوانه. تصمیم گرفتم به کار‌های پدرم که مرا استثمار می‌کرد پایان دهم. شب حادثه خوابیده بود چکش را برداشتم و او را زدم. او در خواب مرد من هم خسته شدم و رفتم به اتاقم و خوابیدم.

بیشتر بخوانید: گفتگو با زن همسرکشی که جسد شوهرش را پخت!

پسرم دیوانه است

حرف‌های عجیب پسر جوان نشان می‌داد او از بیماری رنج می‌برد. وقتی از مادرش در این باره سوال شد بیماری پسرش را تایید کرد و گفت: پسرم از کودکی دچار بیماری روانی بود و در بزرگسالی این بیماری شدت گرفت. دکتر‌ها به ما گفتند امکان نگهداری او در خانه برایتان نیست و ممکن است به کسی آسیبی برساند. ما چندین بار او را در بیمارستان بستری کردیم و بعد به خانه آوردیم. یک بار هم به آسایشگاه بردیم، اما با بچه ما بدرفتاری می‌کردند و من و شوهرم نتوانستیم طاقت بیاوریم، به همین خاطر هم او را به خانه برگرداندیم.

او ادامه داد: پسرم همیشه حرف‌های عجیب می‌زد. می‌گفت پدرش جاسوس است. فکر می‌کرد پدرش مبلغ زیادی از آمریکا پول گرفته و مخفی کرده است در حالی که شوهر من یک کارگر ساده بود.

وقتی ماموران ادعای زن میانسال را شنیدند، متهم را با دستور قضایی به پزشکی قانونی منتقل کردند. پزشکان با بررسی پرونده پزشکی متهم و همچنین بررسی بالینی، جنون او را تایید کردند.

به این ترتیب دیگر فرزندان مقتول درخواست پرداخت دیه از بیت‌المال کردند. آن‌ها گفتند: برادر ما از کودکی دیوانه بود به همین خاطر هم تحت نظر بود، اما چون در مراکز نگهداری از بیماران روانی با او بدرفتاری می‌شد و چند بار هم فرار کرده بود پدر و مادرم مجبور بودند از او در خانه مراقبت کنند و در نهایت پدرمان کشته شد. ما درخواست دیه از بیت‌المال داریم.

با ارجاع پرونده به شعبه ۱۰ دادگاه کیفری استان تهران قضات پرونده را مورد رسیدگی قرار دادند و در نهایت رأی بر پرداخت دیه از بیت‌المال صادر کردند.