رویداد۲۴ پیش از آنکه با تله رهاشدگی آشنا شوید باید بدانید تلههای زندگی یا طرحوارهها به چه معنا هستند. تلههای زندگی در واقع باورهای عمیق فرد نسبت به دیگران و جهان هستند که غالبا در دوران کودکی یا نوجوانی در ذهن او شکل میگیرد. این تلهها در واقع نقش بسیار مهمی در شکلدهی به چگونگی احساسات، افکار و رفتار فرد ایفا میکنند.
اصطلاحات طرحواره و طرحواره درمانی نخستین بار توسط جفری یانگ روانشناس انگلیسی وارد حوزه روانشناسی شد. تاکنون ۱۸ تله یا طرحواره شناسایی شده است که تله رهاشدگی نیز یکی از آنهاست.
به صورت بسیار خلاصه درباره وضعیت افراد مبتلا به تله رهاشدگی میتوان گفت که آنها همواره در انتظار و هراس از آن هستند که توسط عزیزانشان رها و طرد شوند.
آنها یک پیشفرض ذهنی پررنگ در روابط عاطفی خود دارند مبنی بر اینکه روابط نزدیک دیر یا زود پایان یافته و تداوم نخواهند داشت و براساس همین باور هم به صورت مداوم به نزدیکان خود از جمله شریک عاطفی یا دوستان خود فشار میآورند و موضوعاتی مانند دیر آمدن، جواب تلفن ندادن و ... از سوی نزدیکان آنها را دچار اضطراب نسبت به این موضوع میکند که شاید نزدیکان قصد رها کردن او را دارند. این تله زندگی میتواند فرد و اطرافیان او را دچار فروپاشی عصبی و روانی کند.
افراد مبتلا به تله رهاشدگی باور دارند که توانمندی لازم را برای انجام کارها به تنهایی ندارند و داشتن مسئولیت آنها را میترساند و احساس ناامنی را در این افراد ایجاد میکند. این افراد در زندگی شغلی و عاطفی خود دچار مشکل میشوند.
به گزارش جامعه ۲۴ واکنش این افراد نسبت به فقدان، ابتلا به هیجانهای منفی مانند استرس، ناراحتی و افسردگی مزمن است. تله رهاشدگی در مبتلایان به آن، منشا رفتارهایی مانند وابستگی افراطی به افراد مهم زندگی، انحصار طلبی، کنترل کنندگی، سرزنش دیگران، حسادت و رقابت با رقبای عشقی واقعی یا خیالی است. زیربنای تمامی این رفتارها نیز ترس از تنها گذاشته شدن و رها شدن است.
ابتلا به تله رهاشدگی معمولا به دلیل تجربیات ناگوار عاطفی در کودکی رخ میدهد، زخمهایی التیام نیافته این دوران در بزرگسالی نیز فرد را تحت تاثیر قرار داده و بر نحوه واکنشها و احساسات او تاثیری مخرب میگذارد. به نحوی که فرد برداشتهایی اشتباه از رفتارهای دیگران داشته و مداوم گمان میکند که دیگران او را دوست ندارند به او خیانت میکنند و دیر یا زود او را ترک میکنند، او عمیقا باور دارد که سرنوشت نهایی او تنها ماندن است. آنها همچنین به فردی که آنها را طرد میکند وابستگی شدیدی پیدا میکنند.
این افراد حتی قادر به تحمل چالشهای طبیعی یک رابطه مانند قهر، نارضایتی و جداییهای کوتاه نیستند، توان آرام کردن خود را ندارند و به این نوع مسائل واکنشهای غیرطبیعی نشان میدهند. این افراد انرژی غیرطبیعی و بیش از حدی را برای حفظ یک رابطه صرف میکنند.
به گزارش جامعه ۲۴ جالب آنکه افراد مبتلا به تله رهاشدگی با همه هراسی که از طرد شدن دارند، اما در نهایت با افرادی وارد ارتباط میشوند که احساس طردشدگی را در آنها تحریک و تشدید کنند. آنها از بیتوجهی طرف مقابل عذاب میکشند، اما توان رها کردن او را ندارند.
آنها بدون آنکه بدانند به واسطه همین بیتوجهیها در رابطه میمانند، زیرا همین بیتوجهی و تردید نسبت به بودن یا نبودن در یک رابطه درست برای آنها آشناست، اما اگر فرد مقابل از نظر عاطفی به آنها نزدیک شده و توجه زیادی نشان دهد سریعا او را پس میزنند و احساس ناامنی میکنند، زیرا این نوع ارتباط با الگوها و پیشفرضهای آنان همخوانی نداشته و برایش ناآشنا است.
افراد دارای تله رهاشدگی معمولا جذب روابطی میشوند که در آن یک یا چند رقیب واقعی وجود دارد. آنها وارد رابطه با افراد متاهل، افرادی که درگیر رابطه قبلیاشان هستند، افراد معتاد، افراد دارای روابط متعدد، افرادی که مورد توجه افراد زیادی است و ... میشوند.
آنها نمیتوانند رابطه بدون رقیب را تصور کنند از سوی دیگر همواره احساس میکنند شریک عاطفی به دیگران بیش از او اهمیت میدهند و با دیگران در ارتباط است. ذهن این افراد همواره در جستجوی مدرکی برای تایید پیشفرضهای ذهنی خود است و همواره هم از طرد شدن میهراسد.
- در اولین قدم بپذیرید که گرفتار تله رهاشدگی هستید و آن را انکار نکنید.
- افکار و احساسات غیرمنطقی خود را شناسایی کرده و واکنشهای ناشی از این افکار را زیر نظر بگیرید.
- از برقراری ارتباط با افرادی بیتعهد پرهیز کنید.
- تلاش برای پذیرش این نکته که افراد مهم زندگیتان قرار نیست همواره در دسترس باشند.
- علائم وجود این تله در خودتان را شناسایی کنید و لیستی از این علائم تهیه کنید؛ عدم احساس امنیت، ترس از رهاشدن و چسبندگی به دیگران از جمله مهمترین این عوامل هستند.
- از رواندرمانگران برای درمان این تله کمک بگیرید.
در نظر داشته باشید که ما به تمامی اتفاقات اطرافمان از دید خود نگاه میکنیم. به طور مثال به عنوان فرزند از توجه نداشتن پدر و مادرمان و یا اینکه همیشه در دسترس ما نیستند، احساس بدی داریم.
به نظرتان بهتر نیست که برای یک بارهم که شده قضیه را از دید والدین نگاه کنیم؟ اگر این کار را انجام بدهید، متوجه خواهید شد که خیلی از این بی توجهیها ناخواسته بوده و والدین شما درگیر مسائل مختلفی هستند که شاید اهمیت آنها برای ما کمرنگ باشد؛ بنابراین شما میتوانید این راهکار را برای تمامی رابطهها مانند رابطه زناشویی و یا رابطه با دوستان خود امتحان کنید.
این مساله را بپذیرید که قرار نیست افراد برای همیشه در کنار ما بمانند و گاهی از دست دادن بخشی از یک رابطه است.