کارهای زیادی وجود دارد که با انجام دادن آنها در طول روز، میتوانید به افزایش اعتماد به نفس کودکان کمک کنید. عشق بی قید و شرط به او و دنبال کردن علایقش فقط دو نمونه ساده از این راهکارها هستند. اعتماد به نفس فرزندتان تا بزرگسالی او ادامه پیدا میکند بنابراین خیلی مهم است که در افزایش آن، به فرزندتان کمک کنید.
نکته مهم بعدی این است که شما نیز به عنوان مهمترین الگوی فرزندتان لازم است اعتماد به نفس بالایی داشته باشید تا کودک هم از شما یاد بگیرد. اگر احساس میکنید که در این زمینه با ضعفهایی روبرو هستید حتماً در جهت رفع آنها گام بردارید.
کودک مستقل به چند طریق اساسی متفاوت از کودک وابسته است. اگر کودک شما مستقل است، شما به او این باور را داده اید که شایسته است و قادر به مراقبت از خود. شما آنها را طوری تربیت کرده اید که خودشان فعالیتهایی را بیابند که معنی دار و رضایت بخش هستند. شما به فرزند خود برای تجربه کامل زندگی و درسهای مهم آن آزادی عمل داده اید.
کودک مستقل از راههای زیر قابل تشخیص است:
ذاتا دارای انگیزه است، زیرا به او اجازه داده میشود که دلائل خود را برای رسیدن به موفقیت داشته باشند.
به او فرصت و راهنمایی لازم برای کشف فعالیتهای کامیابانه بر اساس انتخابهایش داده شده است.
بیشتر بخوانید: کودکان آگاه از مسایل جنسی برابر آسیبها مقاومتر هستند
والدین از مشوقهای درونی مناسب استفاده میکنند و میزان استفاده از آنها کم است.
ارتباط با والدین بیشتر مشارکتی است تا کنترل گرایانه، به طوریکه عقاید و خواستههای کودک دیده شده و در نظر گرفته میشوند.
کودکان مستقل تصمیم گیرندههای خوبی هستند، زیرا به آنها اجازه داده شده که گزینههای گوناگون را در نظر بگیرند و تصمیم نهایی را با حمایت و راهنمایی والدین بگیرند نه اینکه والدین به تنهایی تصمیم گیرنده باشند.
کودک در سنین شش تا دوازده سالگی از منیت و غرور خاصی برخوردار میشود. به طوری که استنباط جدیدی از خویش به صورت من فاعلی یعنی تواناییها و خصوصیات اجتمای و شخصیتی و متعلقات مادی؛ و دیگر من مفعولی یعنی مجموعه چیزهایی که کودک میتواند آن را متعلق به خود بداند، دارد.
به خاطر داشته باشید فقط به این دلیل که کودکتان کمکم دارد روی پای خود میایستد به این معنا نیست که به نوازش و عشق شما نیاز کمتری دارد.
اگرچه ممکن است کمتر وابسته باشد، اما همچنان تشنهٔ توجه و مراقبت مداوم شماست. پس هر وقت انجام کاری به تنهایی را امتحان میکند، او را تشویق کنید، اما وقتی برای کسب پشتیبانی و حمایت به سوی شما برگردد، او را از خود نرانید. فرزندتان تا مدتها بعد از این به کسب اطمینان خاطر و قوت قلب از شما نیاز خواهند داشت.
استقلال چیزی نیست که کودکانتان خودشان به تنهایی بتوانند بدستش بیاورند. آنها چشم انداز، تجربه و مهارتهای توسعه مستقل را ندارند. بلکه این هدیهای است که شما به کودکان خود میدهید که در کل زندگی شان از آن بهرهمند خواهند شد.
بسیاری از بخشهای فرهنگ ما پیامی را به کودکان میفرستند که هیچ چیز تقصیر آنها نیست. چه منطقی رفتار بد را توجیه کند و چه به دنبال قربانی کردن بدبختی باشد، و یا دیگران را به خاطر شکستشان سرزنش کند، به طور مداوم به بچهها گفته میشود که نیازی نیست مسئول اعمال خود باشند.
با این حال، توانایی کودکان برای پاسخگویی به اقداماتشان بخش مهمی از استقلالشان است. بی میلی کودکان برای مسئولیت پذیری در قبال اعمالشان براساس خواسته آنها برای محافظت از خود در برابر شکستشان است.
کودکان با سرزنش عوامل خارجی مثل دیگران، شانس بد، یا بی عدالتی، میتوانند از عزت نفس آنها در برابر آسیب محافظت کنند. با این وجود، مسئولیت، دو روی یک سکه است. فرزندان شما باید مسئولیت موفقیت و شکست خود را برعهده بگیرند
«یه مأموریت ویژه برات دارم!» این جمله کافیست تا کودکتان علاقهی بیشتری به انجام کاری پیدا کند. ظاهرا کلمهی «ویژه» جادو میکند. شاید کودک فکر میکند «یه کار ویژه به من دادند، حتما من آدم خاصی هستم!»
در ابتدای زندگی فرزندانتان، باید آنها را به یک "تسمه" نسبتاً کوتاه نگاه دارید تا ایمنی آنها را تضمین کنید. این بخش با آموزش دادن به آنها احساس امنیت شما را میسازد و به آنها یاد میدهد که یک مکان امن برای بازگشت به جایی دارند که اگر بیش از حد کار کنند و برای حفاظت از آنها در صورت نیاز به آنجا بروید.
با این حال، یک خط خوب بین امنیت و وابستگی وجود دارد. زمانی که بچههای شما حس امنیت خود را ایجاد کرده اند، باید آنها را تشویق کنید تا دنیای خارج را کشف کنند. این "خروج از لانه" به کودکان شما اجازه میدهد تا تواناییهای خود را در "دنیای واقعی" آزمایش کنند و حس شایستگی، امنیت و استقلال درون خود را پیدا کنند.