رویداد۲۴ به طور کلی استارتاپ (Startup) دارای معنای گستردهای است، اما به طور خلاصه هر کسبوکار نوپایی استارتاپ نامیده میشود. آغاز استفاده از مفهوم استارتاپ در سال ۱۹۱۱ بود که با شرکتهای Silicon Valley شروع شد. یکی از مهمترین محصولات این شرکت، استارتاپ IBM بود و یکی دیگر از قدیمیترین و موفقترین استارتاپهای دنیا نیز شرکت اپل است. اگر شما هم قصد راه اندازی یک استارتاپ را دارید یا درباره آن کنجکاو هستید، در ادامه با ما همراه باشید.
با توجه به تعریف استارتاپ، در اینجا لازم میبینیم که مراحل راه اندازی آن را به صورت مرحله به مرحله معرفی کنیم. در این صورت شما میتوانید از آن به عنوان یک الگو برای راه اندازی کسبوکار خود استفاده نمایید. پس اگر قصد راهاندازی یک استارتاپ را دارید، باید مراحل زیر را دنبال کنید:
ایده پردازی:
راه اندازی یک استارتاپ از یک ایده شروع میشود. ممکن است این ایده خلاقانه و جدید بوده و یا برگرفته از یک کسبوکار خارجی یا داخلی باشد.
تحقیق و تعیین نقشه راه:
برداشتن یک کاغذ سفید و نوشتن نقشه راه گام دوم تحقق بخشیدن به راه اندازی یک استارتاپ است. در واقع این یک مسیر کلی است و باید در آن مشخص کنید که میخواهید به چه نقطهای برسید. در مرحله بعد نیز باید تحقیق کنید و از اطرافیان بخواهید که در مورد ایده شما نظر دهند و ایراداتتان را به شما متذکر شوند.
ثبت ایده و ادعای مالکیت:
جهت راه اندازی استارتاپ موفق، باید ایده خود را ثبت کنید و سپس برای آن ادعای مالکیت نمایید.
تهیه نمونه اولیه:
اصلیترین گام مربوط به تهیه نمونه اولیه است. پس اگر مشخص کردهاید که محصول نهایی شما به چه صورتی است، باید عکسالعمل افراد جامعه نسبت به نمونه اولیه را نیز مشاهده کنید.
بررسی بازار و نمایش دادن نمونه به جامعه هدف کوچک:
در این مرحله چند مورد یا نمونه اولیه را تولید و آنها را در اختیار جامعه هدف خود قرار دهید. همزمان با آن، یک فرم نظرسنجی را نیز در اختیار آنها قرار دهید و از بخواهید از محصول مورد نظر استفاده و در مورد آن نظر دهند.
ثبت ایده و محصول:
در این مرحله باید در مراجع قانونی نسبت به ثبت ایده و محصول خود اقدام کنید.
پیدا کردن سرمایهگذار:
یکی از مهمترین مراحل راه اندازی استارتاپ، پیدا کردن یک سرمایهگذار است. البته ناگفته نماند که گاهی ممکن است پیدا کردن یک سرمایهگذار پس از راه اندازی استارتاپ راحتتر باشد.
مفهوم استارتاپ نکات زیادی به ما یادآوری میکند و به ما نشان میدهد که یک جوانه تازه به مراقبتهای زیادی برای رشد نیاز دارد. به همین دلیل برای هدایت کشتی پروژه و راه اندازی یک استارتاپ موفق، میبایست به عوامل زیر توجه کنید. توجه به عوامل و پارامترهای گفته شده تا حد زیادی در موفقیت پروژه شما تأثیرگذار خواهند بود:
بنیانگذار یا رهبر و تیم:
رهبر یک تیم میتواند در فرصتهای مختلف به پروژه و تیم کمک کند و شرایط را برای موفقیت آنها به وجود آورد. پس انتخاب یک رهبر خوب میتواند به رشد و راه زاندازی کسبوکار موفق کمک کند. همچنین همراهی تیم به پروژه و داشتن روحیه کار تیمی سبب موفقیت آن میشود.
استراتژی رشد:
داشتن نقشه راه و یک استراتژی درست، بسیار حیاتی است و نقش تعیین کنندهای در موفقیت تیم ایفا میکند. به همین دلیل داشتن یک استراتژی یا هدف کسبوکار نوپایتان و تیم را به مقصود میرساند.
بازاریابی و مارکتینگ:
بازاریابی و مارکتینگ وظیفه شناساندن و رساندن محصول و خدمات استارتاپ به مشتریان را بر عهده دارند. بدیهی است که محصولی با نام تجاری ناشناخته، کمتر مورد توجه قرار میگیرد. پس توصیه میکنیم که تمامی تلاش خود را به کار ببرید تا با موفقیت از مرحله بازاریابی و مارکتینگ عبور کنید.
گاهی ممکن است پارامترها و عواملی در مسیر حرکت و راه اندازی یک استارتاپ به وجود بیاید. این عوامل باعث میشوند تمامی تلاش تیم از بین رفته و متأسفانه راه اندازی استارتاپ به شکست بیانجامد. چند عاملی که در زیر آنها را نام بردهایم در شکست استارتاپها تأثیرگذار هستند:
ناتوانی در درک نیاز مشتریان:
شناخت و درک نیاز مشتری اولین رکن موفقیت یک استارتاپ است، اما بالعکس ناتوانی در درک نیاز مشتریان سبب شکست آن میشود. پس برای جلوگیری از شکست استارتاپ بهتر است تیمهای بازاریابی و بررسیهای اولیه ایده، بر نیاز مشتریان متمرکز شوند.
عدم توجه به بازخوردهای نمونه اولیه:
همان طور که گفته شد، نمونه اولیه نقش مهمی در موفقیت کار دارد. پس اگر نسبت به بازخوردهای نمونه اولیه عکسالعمل نامناسبی داشته باشید و به آن توجه نکنید، مسیر کاری و موفقیت شما به سمت پل شکست خواهد بود.
برنامهریزی با هدف پول به دست آوردن و عدم اشتیاق به کار و زحمت:
اگر انگیزه اولیه شما صرفاً کسب درآمد و پول است، نباید این کار را شروع کنید. دلیل ساده این است که برای موفقیت احتمالاً مجبور خواهید در چند مرحله متوالی شکست بخورید. در واقع یک کار آفرین میداند که کسب پول به مدت زمان بیشتری نیاز دارد و رسیدن به آن در کوتاه مدت میسر نیست. همچنین نداشتن اشتیاق باعث دلسرد شدن سایر اعضای تیم و رها کردن ایده میشود.
نداشتن مهارت لازم برای موفق شدن:
یکی از دلایل اصلی عدم موفقیت کسب و کارهای نوپا این است که لیدرها نمیتوانند چیزهایی که برای موفقیت لازم بوده را فراهم کنند. تلاش زیاد، کسب دانش، اختصاص وقت و مشورت با افراد ماهر در این حوزه باعث جلوگیری از شکست یک ایده در راه اندازی یک استارتاپ میشود.
عدم توانایی کافی برای افزایش سرمایه:
پیدا کردن سرمایهگذار، یک هنر واقعی است و به ما کمک میکند که بسیاری از چالشهای مالی پروژه را نداشته باشیم. نکته مهم بعدی، بحث افزایش سرمایه در مراحل بعدی است. پس اگر یک لیدر یا سرپرست نتواند با شرایط پروژه، سرمایه کافی را فراهم کند، احتمال شکست استارتاپ افزایش مییابد.
رهبری و تیم ضعیف:
یک تیم ضعیف در کنار یک رهبر ضعیف میتواند باعث شکست یک پروژه شود. هم اعضای تیم و هم رهبر آن باید خود را تقویت کرده و پرورش دهند و برای رسیدن به موفقیت تلاش کنند. حضور این افراد در کنار یکدیگر مانند این است که همه در یک کشتی باشند. در این صورت یا مسیر آنها به سمت ساحل موفقیت است و یا در یکی از طوفانهای مسیر شکست میخورند.
سخن پایانی
همان طور که در این نوشتار بدان اشاره شد، استارتاپ دارای معانی با دامنه گسترده است؛ اما به طور مختصر و کوتاه به استارتاپ (Startup) کسبوکار نوپا می¬گویند. شما برای آغاز یک استارتاپ باید به همه عوامل شکست و پیروزی توجه داشته باشید تا به موفقیت دست یابید. اگر قصد راه اندازی یک استارتاپ را دارید، پس بهتر است به نکات گفته شده در این مقاله توجه کنید.