رویداد۲۴ در اینکه هر حکومتی صاحب نظمی برای اداره جامعه است، تردیدی نیست. ولی قدم اول در این نظم و سامان دهی به خصوص در جمهوری اسلامی که با اعتبار، خواست و رای مردم روی کار آمده باید تامین حقوق اساسی، دسترسی مساوی آحاد جامعه به امکانات و خدمات پایه، برقراری عدالت اقتصادی، سیاسی و اجتماعی و امنیت و احقاق حقوق شهروندی باشد تا در صورت پند و اندرز، مردم به آن گوش دهند. حالا علاوه بر این در نظر بگیرید که ایرانیان سال هاست زیر فشارهای مختلف مانند اثرات تحریم های ظالمانه و جنگ اقتصادی قرار دارند. در چنین شرایطی حکومت نباید با تلنبار کردن فشارهای داخلی طاقت آنها را طاق کند. این وضعیت جز بار مضاعف طاقت فرسا و فراهم کردن زمینه های تحقق اهداف بدخواهان ایران عزیز نتیجه ای نخواهد داشت. بلکه توجه بیشتر حکومت را می طلبد تا با تعقل و آگاهی و اشراف بر مقتضیات تلاش کند از بار فشارها کاسته شود. در وضعیت فعلی مشاهده میکنیم که رسانه های معاند دقیقا بر موج مشکلات مردم سوار شده و افکار عمومی را تحت تاثیر قرار می دهند.
متاسفانه فرصت های زیادی تاکنون از دست رفته است؛ به عنوان مثال وقتی مشخص شد که نظارت استصوابی سبب کاهش علاقه و مشارکت مردم در تعیین سرنوشت خود و کشورشان می شود، به جای اصلاح روندها، بر این نوع نظارت پافشاری شد. بدتر آنکه هر چه گذشت این نظارت گسترده تر و حق رای مردم محدودتر شد. اما مگر جز این است که وقتی به مردم بگوییم شما فقط می توانید به سلیقه حاکمیت رای دهید، از جبر استفاده کرده ایم؟ یا مگر دخالت حکومت در خصوصی ترین مسایل مردم و تحمیل سلیقه خود بر آنها، جز جباریت است؟
این رفتارها در مغایرت با رویکرد قرآن کریم است و مشکلات فراوانی را برای شهروندانی ایجاد می کند که می خواهند سلیقه خود را بر زندگی و سرنوشت خویش حاکم کنند؛ همان حق انتخاب که خداوند برای انسان قائل شده است. اینکه امروز جوانان ما می گویند: "می خواهیم زندگی کنیم"، دقیقا به همین ودیعه الهی یعنی "انتخاب" بازمی گردد. می خواهند یک زندگی ساده و توام با عزت و آزادی داشته باشند. این خواسته، ویژگی برجسته همه نسل های جوان در همه دوران هاست.
در این میان، غلبه نگاه امنیتی که همه مشکلات را بر مبنای دخالت بیگانگان تفسیر می کند، مزید بر علت می شود. البته توطئه های دشمنان ایران بزرگ که بیش از یک قرن است به تجزیه آن چشم طمع دوخته اند، قابل کتمان نیست. اما آیا راهکار مقابله با این توطئه ها، روش های سلبی و روبروی هم قرار دادن دولت و مردم است؟ یا اینکه باید با خواسته ها تعامل صورت گیرد و فضایی برای اعتراض و نقد بدون تبعات امنیتی فراهم شود؟ آیا محدود کردن مردم در عرصه های مختلف می تواند مقابل توطئه های دشمن کارساز باشد یا مشارکت بیشتر آنها در امور سیاسی و اجتماعی و فرهنگی کارساز است؟