صفحه نخست

سیاسی

جامعه و فرهنگ

اقتصادی

ورزشی

گوناگون

عکس

تاریخ

فیلم

صفحات داخلی

پنجشنبه ۱۷ آذر ۱۴۰۱ - 2022 December 08
کد خبر: ۳۲۲۱۲۲
تاریخ انتشار: ۱۶:۳۰ - ۰۸ آبان ۱۴۰۱
تعداد نظرات: ۱ نظر

چرا ایرانیان به اختلالات روانی خود بی‌توجهند؟

در میان بسیاری از ایرانی‌ها اشتباهاتی وجود دارد که همه به آن معتادند و با این‌که می‌دانند اشتباه است آن‌ها را انجام می‌دهند. یکی از این مشکلات که می‌دانیم آن را داریم اما آن را پشت‌گوش می‌اندازیم توجه به اختلالات و مشکلات روانیست.

رویداد۲۴ در میان بسیاری از ایرانی‌ها اشتباهاتی وجود دارد که همه به آن معتادند و با این‌که می‌دانند اشتباه است آن‌ها را انجام می‌دهند. یکی از این مشکلات که می‌دانیم آن را داریم، اما آن را پشت‌گوش می‌اندازیم توجه به اختلالات و مشکلات روانیست.

همه می‌دانیم و بار‌ها شنیده‌ایم که بسیاری از ایرانی‌ها دچار اختلالات و مشکلات روانی‌اند، اما جالب این‌جاست که نسبت به آن بی‌تفاوتند و تلاشی برای بهبود آن نمی‌کنند. ایرانی‌ها در واقع با دانستن این‌که از دید روانی مشکلاتی دارند، اما آن را نادیده می‌گیرند گویی به این زخم‌ها خو گرفته‌اند و اعتیاد پیدا کرده‌اند.

موضوع جالب و بسیار مهمی که وجود دارد این است که انسان‌ها به زخم‌های روانی خود خو می‌گیرند بنابراین نمی‌توانند از آن‌ها دست بکشند و آن را ترک کنند. موضوع مهم این است که هیچ انسانی دوست ندارد در وضعیت بد زندگی کند و همه به‌دنبال داشتن خوشبختی و آرامشند، اما بسیاری حاضر نیستند برای داشتن آن کاری انجام دهند و درصدد تغییر وضعیت بد خود باشند.

به گزارش جامعه ۲۴، در دنیای کنونی با سرعت بی‌اندازه زندگی و از سرگذراندن پاندمی با هزاران مشکل ریز و درشت و از دست‌دادن‌های بسیار مبتلاشدن به افسردگی و انواع و اقسام مشکلات و اختلالات روانی چندان دور از ذهن نیست و این موضوع در ایران بسیار بیش‌تر است چراکه مردم ایران با هزاران مشکل ریز و درشت از قبیل تورم بسیار بالا و نداشتن رفاه و امنیت اجتماعی دست به گریبانند به همین دلیل میزان آسیب روانی در آن‌ها بسیار بیش‌ از دیگر مردم دنیاست.

به‌تازگی، «غلامرضا ترابی»، عضو هیئت‌مدیره انجمن علمی روان‌ درمانی ایران، گفته است: «از هر چهار نفر یک نفر طی یک سال به حداقل یکی از اختلالات روان‌پزشکی مبتلا می‌شود که زنان، ساکنان مناطق شهری، افراد بیکار، افراد با تحصیلات کم‌تر و افراد دارای وضعیت اجتماعی و اقتصادی پایین، بیشتر در معرض خطر هستند.»

اجازه ندهیم مشکلات عمیق شوند

باید بدانیم که همه مشکلاتی دارند و هنگامی‌که این مسائل تازه‌اند رسیدگی و بررسی و حل آن‌ها به مراتب آسان‌تر از زمانیست که آن‌ها ژرف و عمیق شده‌اند که درمان آن‌ها به‌مراتب دشوارتر است.

همه انسان‌ها درد و ناراحتی‌هایی دارند که گاه خود نقشی در آن ندارند برای نمونه ممکن است کسی در جایی به دنیا آمده باشد که دوست ندارد و یا پدر و مادری داشته باشد که صلاحیت و شایستگی لازم را نداشته باشند. اندیشیدن به این موارد درون انسان‌ها رنج‌ها و اندوهی به‌وجود می‌آورد که سبب به‌وجودآمدن اختلالات روانی در افراد می‌شود.

اگر به این زخم‌ها وقع و توجهی نشود آن‌ها برجای می‌مانند و روز به روز هم ژرف‌تر می‌شوند به‌گونه‌ای که گاه درمان آن‌ها شدنی نخواهد بود و اگر هم بشود به زمان زیادی نیاز خواهد داشت و دشوار خواهد بود؛ بنابراین براساس آمار افراد با وضعیت اقتصادی و معیشتی و اجتماعی ضعیف بیش‌از دیگران در معرض و مستعد اختلالات روانی‌اند.

در این مطلب هدفمان این است که مهم‌ترین اشتباهات کسانی‌ که دچار اختلال روانی‌اند را بررسی کنیم.

ترس از داشتن مشکلات روانی

اگرچه امروز نسبت به گذشته درباره مشکلات و اختلالات روانی گفتن و شنیدن و رفتن نزد روان‌شناس و روان‌پزشک اوضاع بهتر شده است، اما هم‌چنان بسیاری از مردم از این‌که مشکلات روانی داشته باشند هراس دارند.

افراد با خود می‌اندیشند که اگر بیمار باشند به‌ویژه اگر این بیماری روانی باشد نگاه دیگران به آن‌ها تغییر می‌کند در واقع افراد احساس ضعف می‌کنند از این‌که دچار بیماری روانی باشند. درصورتی‌که هیچ‌کس در دنیا وجود ندارد که به‌معنای واقعی سالم باشد، همه دچار زخم‌ها و ناراحتی‌هایی هستند که گاه تا پایان عمر درمان نمی‌شوند و حتی بهترین روان‌شناسان هم خود درگیر مشکلاتی می‌شوند که نیازمند درمان می‌شوند.


بیشتربخوانید: اختلال پانیک چگونه زندگی فرد را مختل می‌کند؟


امید به بهتر شدن با گذشت زمان

بسیاری از کسانی‌که دارای اختلالات روانی‌اند نمی‌خواهند واقعیت را بپذیرند اگرچه می‌دانند مشکلاتی دارند، اما می‌گویند به درمان‌گر نیاز نداریم و اگر به یک سفر برویم یا فلان کار را انجام دهیم یا با گذشت زمان حالمان بهتر می‌شود درصورتی‌که تمامی این‌ها شاید مسکن باشد، اما درمان نخواهند بود و پس از مدتی آن زخم و درد حتی شدیدتر برخواهد گشت و درمانش را دشوارتر خواهد کرد.

باید بدانیم درمان اختلالات و درد‌ها و زخم‌هایمان اوضاع و زندگی را برایمان آسان‌تر می‌کند و سبب می‌شود بتوانیم بهتر و سالم‌تر از زندگی لذت ببریم و احساس بهتری داشته باشیم و البته در محیط‌های گوناگون انسان بهتری باشیم.

اعتماد نداشتن به درمان‌گر

به گزارش جامعه ۲۴، بسیاری از ایرانی‌ها دوست ندارند نزد روان‌شناس بروند، در واقع شاید بتوان گفت به آن‌ها اعتماد لازم و کافی را ندارند درواقع این افراد گمان می‌کنند مشکلشان به‌اندازه‌ای بزرگ است که هیچ‌کس نمی‌تواند برای آن کاری انجام دهد و درمانش کند درصورتی‌که هیچ درمان‌گری راه حلی برای مشکل ما ندارد بلکه به ما کمک می‌کند تا توانایی پیدا کنیم که خودمان به حل مشکلات‌مان بپردازیم.

تمایل‌ نداشتن به مصرف دارو

مصرف‌ نکردن دارو‌های روانی یکی از مواردیست که ایرانی‌ها هرگز نمی‌توانند آن را تصور کنند در واقع نوعی هراس و بیم از مصرف آن‌ها دارند بنابراین به سراغ درمان نمی‌روند تا مبادا روان‌پزشک برای آن‌ها دارو تجویز کند دارویی که نمی‌توانند آن‌ها را مصرف کنند.

باید توجه داشته باشید تمام کسانی‌که دچار اختلالات روانی هستند نیازی به دارودرمانی ندارند و گاه چند جلسه مشاوره ساده می‌تواند اوضاع را بسیار بهتر کند و نیازی به دارو نباشد. اگرچه شاید در بسیاری از مواقع این‌ها تنها بهانه‌ای باشد تا درمان را پشت گوش بیندازیم و برایش اقدامی نکنیم.

سطحی‌ دیدن اختلالات روانی

به گزارش جامعه ۲۴، در بسیاری مواقع حس می‌کنیم مشکلی وجود دارد یا در جایی احساس ناکامی می‌کنیم، اما اقدام برای درمان نمی‌کنیم، چون از آسیب عمیقی که در آن دست و پا می‌زنیم، به طور کامل آگاه نیستیم. در واقع خیلی وقت‌ها هم اختلالاتی را که داریم، ناشی از مشکلاتی می‌دانیم که دیگران برای ما ساخته‌اند.

شاید خیلی وقت‌ها هم این موضوع درست باشد، اما ما قادر به تغییر دیگران نیستیم، پس باید خودمان شروع کنیم. در درمان یاد می‌گیریم که چطور از آسیب‌های دیگران به خودمان در امان بمانیم. مثلا در یک مسیر اگر یک فرد سالم باشد در زمان کوتاه‌تری می‌تواند درمان شود، اما فردی که پا‌های زخمی دارد نیاز به زمان بیش‌تری دارد. دقیقا اختلالات روانی هم مانند پا‌های زخمی هستند، اما چون ملموس نیستند و آن‌ها را سطحی می‌بینیم بنابراین آن را درمان نمی‌کنیم.

خوگرفتن به اختلال روانی

در ابتدا هم اشاره کردیم که بسیاری از ما گاه با وجود این‌که دوست داریم خوشبخت و در آسایش باشیم، اما چنان به شکلی ناخودآگاه به زخم‌های روانی‌مان معتاد می‌شویم که آن را با چنگ و دندان می‌گیریم و نمی‌توانیم آن را رها کنیم. در بسیاری مواقع افراد چنان به آن زخم و آسیب‌ها خو گرفته‌اند که نمی‌خواهند آن را رها کنند.

ترک عادات نامناسب دشوار است چنان‌که ضرب‌المثلی هم داریم که ترک عادت موجب مرض است، اما موفق کسیست که بتواند دست از عادات نادرست و ناپسند بکشد و رنج آن را تاب آورد تا بتواند به زندگی بهتری دست پیدا کند.

منبع: جامعه 24
نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۱
ناشناس
۱۰:۱۸ - ۱۴۰۱/۰۸/۰۹
چون ایرانیها اساسا خودشان را از هر عیب و ایرادی مبرا میدانن
نظرات شما