رویداد۲۴ در جریان اعتراضات، تقریبا عمده نهادهای کشور به روش و از هر طریقی تلاش میکردند نقشی ایفا کنند و به عبارتی یک جای کار را بگیرند؛ حتی نهادهایی که اساسا چنین وظیفهای برای آنها تعریف نشده بود نیز پای کار آمدند؛ از جمله شهرداری تهران که ظاهرا چنین وظیفهای برای خود تصور کرده بود. البته این موضوع عجیبی نبود؛ چه آنکه تیم مدیریتی کنونی شهرداری تهران بیش از آنکه تیمی اجرایی و متخصص شهری باشد، سابقه نظامی و امنیتی دارد و نمود این مسئله در بزنگاههایی همچون اعتصابات و اعتراضات مردمی خود را نشان میدهد. از یاد نبردهایم که در ماجرای اعتصاب رانندگان اتوبوس که اتفاقا مدنیترین شکل اعتراض بود، شهرداری به جای حل مشکل، مینیبوسها و ماشینهای سپاه و رانندگان آنها را جایگزین کرد تا به زعم خود، اعتصابات را بشکند؛ اتفاقی که مشابه آن نخستین بار در دوره مارگارت تاچر در انگلستان پیاده شد و زمانی که معدنچیان در اعتراض به وضعیت معیشتی خود اعتصاب کردند، نیروهای نظامی به عنوان کارگر به معادن فرستاده شدند تا اعتصاب شکسته شود.
در جریان اعتراضات ۱۴۰۱ هم تیم علیرضا زاکانی و شهرداری تلاش کردند یا بخشی از کار امنیتی را برعهده گیرند یا در تصمیمی بسیار نسنجیده، بنزین بر آتش اعتراضات بریزند؛ چنانچه همزمان با درگذشت مهسا امینی و آغاز اعتراضات در ایران، محسن مهدیان مدیرعامل روزنامه همشهری متعلق به شهرداری تهران، یادداشتهای تندی مینوشت و با اظهار نظرهای عجیب خشم مخاطبان را برمیانگیخت و معترضان را وابسته به مجاهدین خلق و آمریکا و سلطنتطلبان توصیف میکرد: «چشم باز کنیم و دقیق شویم که چه کسانی میداندار و معرکهگیر این ضایعه شدند. تریبوندار اصلی و مروج نامدار جریان فحشا رسما اعلام کرده است نام مهسا برای ما اسم رمز قیام است. چطور برخی هنوز متوجه مسئله نیستند؟»
در یک یادداشت دیگر چنین میخوانیم: «از اوباش جماعت که انتظار نیست؛ اراذلی که زنجیر پاره کردند کارانه سختی کار میگیرند. از اصلاحطلب جماعت هم همچنین. اینها نسل اکبر پونز [مقصود اکبر گنجی] هستند. حالا نرخ تغییر کرده و رنگ روز گرفتند. اما ماندم از جماعت انقلابی همیشه در صحنه که فکر میکنند لگد به ناجا و نظام نزنند از بقیه جا میمانند. الان مقصر این ماجرا کیست؟ اسلام که گفت حجاب؟ یا نظام که حکم اسلام را قانون کرد؟ یا ناجا که قانون را اجرا میکند؟ یا چی؟ با کدام حجت رسیدید که طرف زیر ضرب و شتم بوده است؟»
مدیرعامل روزنامه همشهری: طوری پلتفرمها را فیلتر کنید که با هیچ فیلترشکنی بالا نیایند!
حتی در اعتراضات ۱۴۰۱ پیشنهاد ممنوعیت و توقیف اینستاگرام و واتساپ نیز نخستین بار از شهرداری تهران خارج شد و روزنامه همشهری در مطلبی به قلم مهدیان این پیشنهاد را مطرح کرد و درخواست انجام آن به قید فوریت داشت.
در یک نمونه دیگر، در توییت امین توکلی معاون امور اجتماعی و فرهنگی شهرداری تهران در واکنش به ماجرای بازداشت دو خبرنگار میخوانیم که نوشته «لو رفتید»! این مواضع، تنها به یادداشتهای مدیران محدود نشد و در گزارشهایی که اساسا تم امنیتی داشت و مشخص بود ایده آنها امنیتی است، مطالب مختلفی منتشر کردند که در نوع خود منحصر به فرد بود؛ مثلا به جای اینکه در نقد برخی برخوردهای نیروهای امنیتی با مردم بنویسند، اینگونه گفتند که افرادی با لباس نیروهای امنیتی اموال مردم را تخریب میکنند.
یکی دیگر از اقداماتی که شهرداری تهران چندی بعد از شروع اعتراضات انجام داد، جمعآوری مخازن زباله بود که به گفته مدیران شهرداری، معترضان از آنها برای آتش زدن و ایجاد مانع در خیابان استفاده میکردند. شهرداری برای آنکه جلوی این اقدامات را بگیرد و همچنین فضا برای مدیریت اعتراضات را فراهم کند، مخازن زباله را از سطح شهر جمعآوری کرد.
به گزارش رویداد۲۴ در روزی که اعتراضات در تهران بسیار گسترده شد، شهرداری تهران مدعی شد که معترضان چندین دستگاه اتوبوس آتش زدهاند و خسارت زیادی به ۴۳ اتوبوس شهری زدهاند. روزنامه شهرداری در پوشش این خبر عکس بزرگی از یک دستگاه اتوبوس آتشگرفته در صفحه یک خود منتشر کرد؛ اما بخش عجیب این بود که این عکس هیچ ارتباطی به اعتراضات ۱۴۰۱ نداشت و کنار خود عکس هم بسیار کوچک نوشته شده بود «عکس تزیینی است»!!
در حقیقت روزنامه همشهری که در تمام سالهای فعالیت خود حتی در دوره قالیباف و نجفی، روزنامهای کاملا اجتماعی بود و جهتگیری آن هم بر مبنای مسائل اجتماعی بود، در دوره زاکانی کاملا به روزنامهای سیاسی با جهتگیری جناحی تبدیل شده است که برای جریانهای مختلف سیاسی خط و نشان میکشد که این مسئله در جریان اعتراضات نیز نمود بسیار پررنگتری داشته است و اتهامات مختلف برای نخستین بار از همان تریبون مطرح میشد؛ مثلا نخستین بار روزنامه همشهری نوشت که «علی کریمی لیدر اغتشاشات است و از کشتن مأموران امنیتی حمایت کرده است»، در حالیکه فارغ از درستی یا نادرستی این گزاره، چنین پروندهسازی ارتباطی به همشهری نداشت و اگر هم درست بود، رسانهای مثل خبرگزاری میزان رسانه قوه قضاییه باید آن را منتشر میکرد نه رسانه رسمی شهرداری تهران.
همزمان با حادثه تروریستی شاهچراغ، شهرداری تهران تصویری از آرتین، کودکی که تمام اعضای خانوادهاش خود را در این حادثه از دست داده بود، در بنرهای متعددی با استفاده از شعر «برای» شروین حاجیپور در سطح شهر تهران منتشر کرد. در حقیقت انتشار چنین پیامهای تسلیتی با استفاده از یک ترانه اعتراضی، این پیام را میرساند که ترور حرم شاهچراغ به خاطر اعتراضات مردم رخ داده است. در حالیکه تمام مردم ایران چه معترض و غیرمعترض داغدار این عملیات تروریستی بودند و دوقطبی کردن جامعه در چنین فاجعهای، نسنجیدهترین کاری بود که شهرداری تهران میتوانست انجام دهد.
البته بنرهایی که شهرداری تهران از چهره شهدای جنگ ایران و عراق نیز منتشر کرد نیز سبب انتقاد برخی از اعضای خانواده آنها شد، به طوریکه آسیه باکری دختر شهید حمید باکری با انتشار عکسی از چشمان پدر خود که روی بنری چاپ شده بود، گفت که «نباید از تصویر پدرش برای سرکوب مردم استفاده کنند.»
نکته دیگر که میتوان به آن اشاره کرد، این بود که در جریان اعتراضات، تصویر و نام هر بازیگر و چهره مشهوری که از معترضان حمایت کرده بود، به سرعت از بیلبوردهای شهری حذف میشد. علی دایی و شهاب حسینی از این نمونه بودند. البته شهرداری تهران مدعی بود که دستور آن از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی صادر شده و ربطی به سازمان زیباسازی شهرداری تهران ندارد.
یکی از آخرین اقداماتی که شورای شهر تهران انجام داد، تلاش آنها برای تغییر نام «شهرک اکباتان» است؛ شهرکی که این روزها اعتراضات در آن هم ادامه دارد و حالا مدیران شهری میخواهند نام شهرک را به نام یکی از جانباختگان نیروهای امنیتی تغییر دهند.
جالب اینجاست که سایت همشهری آنلاین که مواضع رسمی شهرداری را اعلام میکند، در مطلبی که با ذوق آن را منتشر کرده، نوشته «مردم به صورت خودجوش با اسپری نام شهرک اکباتان را به نام آرمان تغییر دادهاند.» و عکسی از یک توییت منتشر کرده که روی تابلوهای شهری اسپری زده شده و نام رسمی شهرک را عوض کردهاند. فارغ از درستی یا نادرستی تصمیم شهرداری و شورای شهر، اینکه رسانه رسمی شهرداری از «اقدامات خودجوش» حمایت کند هم جالب توجه است!! در این صورت ایرادی هم ندارد و خوب است که از تمام اقدامات خودجوش اینچنینی حمایت شود!
آتش اعتراضات در شهرهای مختلف همچنان ملتهب است؛ اما احتمالا شهرداری تهران تنها نهادی باشد که از این وضعیت ناراضی نباشد و اتفاقا سود در آن است که همه چیز در آشوب باشد؛ چنانکه در گزارش رسمی از هزینهکرد شهرداری تهران چنین میخوانیم: «درحالی که مدیریت شهری درفاصله فروردین تا شهریور امسال ۱۸ هزار و ۷۴۵ میلیارد تومان درآمد کسب کرده، دراین مدت طبق گزارش رسمی ارائه شده درصحن شورا، فقط حدود ۶ هزار میلیارد تومان هزینه شده است.»
به عبارت دیگر معلوم نیست ۱۲ هزار و ۷۴۵ میلیارد تومان کجا هزینه شده است. شاید اینجاست که بتوان بهتر درک کرد چرا روزنامه همشهری جوری بنزین روی آتش اعتراضات میریزد و خشم مردم را برمیانگیزد که همچنان فضای اعتراضی ادامه یابد.
فعلا حتی شورای شهر تهران هم نمیداند مدیران زاکانی چگونه انتخاب میشوند، چگونه میآیند و چگونه میروند. مهدی اقراریان رئیس کمیسیون نظارت و حقوقی شورای شهر گفته درباره تغییر مدیران سوال پرسیدیم اما پاسخ مشخصی به ابهام ما داده نشده است!