رویداد۲۴ شفقنا نوشت: نشست «ضرورتهای گفت وگوی ملی» روز گذشته دو شنبه (ششم آذر) در اتاق گفت وگوی شفقنا با حضور آقایان محمد جواد حق شناس عضو شورای مرکزی حزب اعتماد ملی و محمود عباس زاده مشکینی عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس برگزار شد.
به گزارش شفقنا، متن کامل این نشست را در ادامه میخوانید:
حق شناس: فاصله زمانی اعتراضات کاهش یافته است
محمدجواد حق شناس ارزیابی و تحلیل خود از حوادث و اعتراضات اخیر را بیان و اظهار کرد: در این ۷۰ روز لحظاتی را تجربه کردیم که از آغاز انقلاب در سلسله مراتب اعتراضهای عمومی نسبت به عملکرد مسئولان و تصمیم سازان یا به عبارتی حاکمیت بی سابقه نبوده چرا که کشور ما در دورههای مختلف چنین تجربههایی را به خود دیده است.
وی ادامه داد: موج اول اعتراضات به دورهای مربوط میشود که هنوز انقلاب اسلامی تثبیت نشده بود. در سالهای ۵۹ و ۶۰ رویکردها مسلحانه بود و اصطلاحاً افراد با عناوین انقلاب و ضد انقلاب تعریف میشدند، پس از اینکه آن دوره پشت سر گذاشته شد و دوران جنگ تحمیلی سپری شد، کشور در دوره آقای هاشمی رفسنجانی اولین اعتراضات گسترده عمومی را در قالب اعتراضات شهری تجربه کرد. به عنوا مثال اعتراضاتی در مشهد، اسلامشهر، شیراز و اراک شکل گرفت و عمدتاً پاسخی به تورم لجام گسیخته بود. همچنین اعتراضاتی در قزوین شکل گرفت که عمدتاً رنگ و بوی منطقهای داشت و ناشی از تقسیمات کشوری بود.
وی بیان کرد: به هر ترتیب آن دوران طی شد و نهایتاً به دوره اصلاحات رسیدیم که شاید اولین شکل اعتراضات عمومی مربوط به سال ۷۸ میشود که یک رویکرد سیاسی – دانشجویی و در اعتراض به قتلهای زنجیرهای و فاجعهای بود که متأسفانه در دورن نظام اتفاق افتاد و افشای آن مطلب توسط روزنامه سلام و توقیف این روزنامه و ماجرایی که در کوی دانشگاه شکل گرفت و با یک رویکرد خشونت آمیز، منجر به سرکوب حرکت دانشجویی شد.
وی گفت: تقریباً با فاصله ۱۰ سال ما یک حرکت عمومی را مجدداً در سال ۸۸ شاهد هستیم که یک رویکرد اعتراضی است و عمدتاً با خواسته سیاسی و در اعتراض به اعلام نتیجه انتخاباتی خود را نشان داد، ولی اعتراضات عموماً آرام و گسترده است و خواستهها هم از درون خود طیف بندیهای نظام سیاسی شکل میگیرد و حتی رهبران اعتراض هم از شخصیتهای درون نظام هستند، آقای موسوی ۸ سال نخست وزیر این کشور و آقای کروبی نزدیک به ۸ رییس مجلس این کشور بودند. بخش عمدهای از این اعتراضات تقسیم بندیهای درون سیستمی است و تداوم آن منجر به یک برخورد و مقابلهای شد که بخش عمدهای از معترضان و همچنین چهرههای فعال سیاسی را دستگیر و بازداشت و زندانی کردند و به نوعی داستان جمع میشد.
آقای حق شناس به کاهش فاصله اعتراضات اشاره و خاطرنشان کرد: با فاصله نزدیک به یک دهه دو اعتراض را در سالهای ۹۶ و ۹۸ و در دولت آقای روحانی شاهد بودیم. جنس این اعتراضات متفاوت است، یک بخشی به فضایی که در سال ۹۶ شکل گرفت، مربوط میشود. این اعتراضات از شهر مشهد توسط مخالفین سیاسی آقای روحانی و کسانی که به نوعی مالباخته هستند، آغاز میشود، اما تداوم و عدم کنترل آن، عمومیت پیدا میکند.
وی افزود: اعتراضات سال ۹۸ یک جنبش حاشیه شهری به شدت جوان بود. معترضان متوسط سن ۲۰ سال داشتند و براساس آماری که اعلام شد، بخش عمدهای از کسانی که بازداشت شدند شغل و امیدی به آینده نداشتند. متأسفانه این اعتراضات تلفاتی به دنبال داشت و طبق اعلام وزیر کشور وقت، این اعتراضات بیش از ۲۰۰ نفر بر جای گذاشت؛ البته آمار کشته شدگان متفاوت است به عنوان مثال رویترز مدعی شد که در این اعتراضات حتی تا ۱۵۰۰ نفر کشته شدند. رخدادهای چند سال گذشته نشان میداد که فاصله اعتراضات در جامعه کاهش پیدا کرده و به یک دور تکرار شونده تبدیل شده است.
حق شناس: اعتراضات اخیر چند وجهی است
وی درباره علل و عوامل اعتراضات اخیر نیز گفت: اگر بخواهیم مروری بر رویکرد اخیر داشته باشیم، برخلاف رویکردهای اعتراضی گذشته که عموماً یک وجهی یا حداکثر دو وجهی بودند، اعتراضات اخیر چند وجهی است و زنان در اعتراضات نقش جدی دارند که در اعتراضات گذشته شاهد این مساله نبودیم. به اصطلاح ما در این رویکرد اعتراضی با یک نسلی به نام نسل Z یا دهه هشتادیها رو به رو هستیم که اولین ظهور و بروز حرکت اعتراضی خود را در این برهه ارایه میکنند.
وی عنوان کرد: در این دوره از اعتراضات خیلی پایبندی به تعهدات و باورهایی که در دهه هفتاد یا هشتاد در اعتراضات میدیدید، دیده نمیشود و این اعتراضات به نوعی در درون گفتمان نظام تعریف نمیشود. خواستهها و در واقع شعارهای اعتراضی کاملاً متفاوت است. شعار محوری آنها «زن، زندگی و آزادی» و همه فهم است، چون برداشتی که از این شعار در ایران، فلان و روستا و استان یا فلان کشور خاورمیانه یا کشور اروپایی میشود، متفاوت نیست و پیام آن قابل درک و انتقال است.
حق شناس: استمرار اعتراضات اخیر باعث جدی شدن ماجرا شده است
وی معتقد است که تفاوت جدی و عمده اعتراضات اخیر با اعتراضات در گذشته این است که تاکنون هیچ یک از اعتراضات تداوم زمانی و استمرار نداشته و استمرار اعتراضات اخیر باعث جدی شدن ماجرا شده است.
حق شناس: هنوز زبان مفاهمه میان معترضان و نظام سیاسی شکل نگرفته است
وی اظهار داشت: نظام سیاسی هنوز به یک فهم درست و مناسبی از این ریشهها و علل این اعتراضات نرسیده و همچنان یک زبان مفاهمهای بین تصمیم سازان و مسئولان به عنوان مخاطبان اصلی این اعتراضات با معترضین شکل نگرفته است در حالی که ضروری است مخاطبان و معترضان این اعتراضات به یک زبان مشترک برسند، خواستهها شنیده شود و پاسخهای مناسبی ارایه گردد.
عباس زاده: جامعه باید مرتب از رفتار و اقدامات بازخورد بگیرد و مرتب خود را اصلاح کند
محمود عباس زاده مشکینی در ارزیابی خود از حوادث و اعتراضات اخیر، اظهار داشت: در جامعه مردم سالار که نهادهای قدرت با رأی مستقیم و یا غیر مستقیم مردم شکل میگیرد و هر سال یا دو سال یکبار انتخابات برگزار میشود، طبیعتا گفتگو لازمه چنین جامعهای است و تدوین چارچوبها و ضوابط، تلاش برای هدایت گفتگو به سمت گفت و گوی مبانی محور، ترسیم چارچوبهای قوی و محوریت مورد اجماع مثل منافع ملی برای ادامه این گفت و گوها، اهمیت تحمل یکدیگر، اصلاح مداوم چارچوب و ادبیات گفتگو و هدایت آن به سمت ارتقاء فرهنگ سیاسی مردم لازم است که باید توسط حاکمیت و نهادهای مردمی صورت بگیرد. گفتگو در جامعه مردم سالار و نظامهای مردم سالار، مثل هوا برای زندگی و آب برای آبزیان است. بر همین مبنا خوب است که عملکردها و دیدگاههای احزاب مختلف بازبینی شود و نقدها برای همین جریانهای گفتگو محور، با شفافیت بیشتر مطرح شود؛ زیرا اگر قصد اصلاح و تکامل را داریم جامعه باید در روند حرکتی خود، مرتب از رفتار و اقداماتش بازخورد بگیرد و مرتب خود را اصلاح کند.
عباس زاده: اعتراض در پیکره جامعه مثل درد در بدن است
بنده اعتقاد دارم اعتراض در پیکره جامعه مثل درد در بدن است؛ همانطور که وقتی در بدن دردی احساس میشود، واکنش منطقی این است که به دکتر مراجعه تا علت درد را پیدا کنیم باید دلیل اعتراضات هم مشخص شود. این اعتراض یا علت طبیعی دارد و یا جمعی انتظاری دارند که شاید ان انتظار، واقعی نباشد که باید جامعه را توجیه کرد، اما اگر این انتظارها، بجا و درست باشد، یک فرصت است. اعتراض اگر در چارچوب قانون باشد، نقد جمعی برای سیاست، استراتژی، رویکرد، تصمیم و یا مصوبهای است و نقد هم فرایندی برای اصلاح است که اگر نگاه ما این باشد، میتوان اعتراض را به بزرگترین فرصت تبدیل کرد. بنده برای همین اعتراضات اخیر هم چنین نگاهی دارم که باید در لایههای اجتماعی، ریشه را پیدا کنیم که چرا جامعه ما درد دارد؛ صرف نظر از اینکه بنا به دلایلی یک عده هم منتظر فرصت هستند تا بر این اعتراضات سوار شوند تا اعتراضاتی که میتواند فرصتی برای کشور باشد را تبدیل به تهدید امنیتی کنند. کسانی که بنا به دلایلی دستشان از منابع کشور قطع شده است و جریاناتی که سابقه آنها برای ملت ایران روشن است، دست به هر کاری مثل ترور مسوولان ارشد کشور و جنگ تحمیلی زدند؛ بنابراین جامعه وقتی چنین تهدیدی را احساس میکند طبیعتا مجبور میشود برای حفظ ثبات سیاسی کشور حتی از تدابیر سخت استفاده کند.
عباس زاده: هر معترضی الزاما اغتشاشگر نیست و هر اغتشاشگری هم الزاما معترض نیست/ معترضین به دنبال تبعیض زدایی هستند
برخی از این شعارها در اعتراضات اخیر، در ساختار نبود، بلکه بر ساختار بود و کسانی که به دنبال سوء استفاده از این شرایط بودند، آن را خیلی بزرگنمایی کردند؛ اما آن قسمتی که داخل ساختار و مطالبه بحق و طبیعی مردم بود را کوچک نمایی میکردند تا نظام سیاسی فرصت فکر و اصلاح پیدا نکند. باید ریشههای این اعتراضات را تحلیل کرد، اما من معتقدم هر معترضی الزاما اغتشاشگر نیست شاید این افراد درگذشته اعتراض کرده، اما صدایشان شنیده نشده بود؛ بنابراین الان بنا به این دلیل که احساس مسوولیت میکنند، فریاد میزنند آنها احساس مسوولیت میکنند و به دنبال تبعیض زدایی بوده و عدالت خواه هستند. هر اغتشاشگری هم الزاما معترض نیست و ممکن است هیچ مشکل اقتصادی نداشته بلکه رفتار و موضع خصمانهای داشته باشد و عقلانیت حاکمیت ایجاب میکند این دو را از هم تفکیک کنیم؛ بنابراین اگر بخواهیم هزینه کشور داری و مدیریت این قضایا کم باشد باید این مرزها را مشخص کنیم.
عباس زاده: قانون اساسی ظرفیت تطبیق با شرایط روز و پاسخگویی به نسل جوان را دارد
ساختار جمهوری اسلامی ایران با همین قانون اساسی، ظرفیت زیادی دارد که خود را با زمان تطبیق دهد؛ دین اسلام دین پویا است و فقه ما فقه پویایی است و وظیفه فقه همین است که مسایل جدید را احصا و پاسخ ان را پیدا کند. «اجتهاد» در مقابل دگمیت و تصلب قرار دارد؛ من اعتقاد دارم قانون اساسی ما این ظرفیت را دارد که با حفظ چارچوبها و اصولش، خود را با شرایط روز دنیا تطبیق دهد و به نیاز نسلها پاسخ دهد؛ بنابراین هنر ما این است که اینها را پیدا و جرأت این را داشته باشیم که از این ظرفیتها استفاده کنیم.
عباس زاده: مطالبه نسلهای جدید منجر به مانایی نظام سیاسی میشود
ما کشوری هستیم که در ژئواستراتژیکترین نقاط جهان قرار دارد و تنوع تفکر، مذاهب و اقوام را داریم و شکافها در این کشور هم کم نیست. ما در همان دهه اول انقلاب، تجربه تغییرات قانون اساسی را داشتیم پس چه اشکالی دارد با توجه به شرایط زمان و ضرورت ها، سیستم را بروزرسانی کنیم؟. اما یکسری نمیخواهند این اتفاق رخ دهد، زیرا بروزرسانی، تطبیق ظرفیت نظام با الزامات تاریخ است و مطالبه نسلهای جدید منجر به مانایی نظام سیاسی میشود و کسانی که در داخل و یا خارج از کشور، با اصل نظام مشکل دارند، درواقع با مانایی نظام مشکل دارند و گاها با ادبیات مختلف آن را بیان میکنند.
آقای حق شناس به اعتراضات ۸۸ اشاره کردند که به نظر من این اعتراضات داخل ساختار بود؛ اتفاقا این جناح که در خرداد ۷۶ با گفتمان مردم سالاری و تعیین سرنوشت کشور رأی اورده و مجلس و دولت تشکیل داده بود؛ اما نتوانست غربت بیش از چهار سال از قدرت را تحمل کند؛ آن شرایط قابل قیاس با اعتراضات ۹۸ و ۹۶ نبود؛ ان اعتراضات در مورد یک جریان سیاسی فعال که بعد از ۷۶ تِم روشنفکری و اصلاحطلبی خوبی هم از خودش حداقل در سطح نمادها به یادگار گذاشته بود، با انتخابات مشکل پیدا کرد؛ اتفاقا سازمان دهی شده بود که اعتراضات گستردهای در داخل ساختار شکل داد و اصلا خاطره خوبی نبود و در شرایطی که کشور میرفت تا در دنیا به عنوان یک بازیگر فعال در مناسبات جهانی پذیرفته شود، اما خطای استراتژیکی رخ داد. ساختار رسمی کشور ما رهبری، سه قوا و نیروهای مسلح و ساختار غیر رسمی هم دو جناح اصولگرا و اصلاح طلب هستند بنابراین شورش علیه جمهوریت خاطره خوبی نبود. الان بعد از ۱۳ سال هم یک برگ سند، ارائه نشد که در کجا تخلفی صورت گرفته است؛ بنابراین به نظر من قضیه ۸۸ قابل قیاس با دیگر اعتراضات نبود و نباید همه اعتراضات را با یک شاخص تحلیل کنیم.
عباس زاده: محصول عملکرد این دو جناح، وضعیت فعلی کشور را رقم زده است/ بعد از دوم خرداد دستاورهای زیادی در حوزه فرهنگ، اجتماع و آزادیها داشتیم، اما خطاهایی هم داشتیم
اگر به عنوان اصولگرا و اصلاح طلب، خطاهای جناح و هم حزبیهای خودمان را بپوشانیم، هیچ وقت نمیتوانیم در صدد جبران خطا گام برداریم؛ کشور در این سالها توسط جریان اصولگرا و اصلاح طلب اداره شده است و محصول عملکرد این دو جناح، وضعیت فعلی کشور را رقم زده است. من نمیگویم همه عملکردها سیاه بوده است، بلکه ما پیشرفتهای زیادی هم داشتیم. حتی در دوران بعد از دوم خرداد دستاورهای زیادی در حوزه فرهنگ، اجتماع و آزادیها داشتیم، اما خطاهایی هم داشتیم. جریان اصولگرا هم خطاها و دستاوردهایی داشته است؛ اما خطای بزرگ این است که تعصب جناحی و فامیلی ما را به تصلب بکشد و در مقابل خطاهای گروه خودمان چشممان را ببندیم و خطاهای حریف را بزرگنمایی کنیم. این خطایی است که تبدیل به مصیبت میشود.
عباس زاده: شرایط برای برگزاری تجمعات اعتراضی بسیار سختگیرانه است
هر اعتراضی باید با متدولوژی قابل قبول جامعه شناسی تحلیل شود؛ بعد از هر اعتراضی مسوولین و فعالان سیاسی ژستی به خود میگیرند که اعتراض را باید در مسیر قانونی هدایت کرد. من در اینجا به عملکرد اصولگرا و هم اصلاح طلبان نقد دارم؛ زیرا وقتی میگوییم معترضین در چارچوب قانون اعتراض خود را مطرح کنند، من سوال میپرسم که این چارچوب قانون، کجا است؟ سال ۶۱، ایین نامه اجرایی قانون احزاب، تصویب شد؛ در این ایین نامه تکلیف تجمعات و راهپیماییهای اعتراضی مشخص شده و چندین بند به عنوان شرط اوردند، اما به ضرس قاطع میگویم که این شرایط هیچ گاه یکجا جمع نمیشوند تا بتوانند مجوز بگیرند، زیرا بسیار سخت گیرانه است.
عباس زاده: کشور و انقلاب برای مردم است بنابراین اقدامات هم باید در جهت رضایت مردم باشد
بنده سال ۸۸ مدیرکل سیاسی وزارت کشور بودم، من کلی تلاش کردم قانون احزاب عوض شود و سال ۹۵ بالاخره قانون احزاب جدید تصویب شد؛ برای همین قانون در سال ۹۷ ایین نامه اجرایی جدید نوشته شد که در خصوص راهپیماییهای اعتراضی، شرایط را سختتر هم کرد. همین دولت اقای روحانی باز مصوبه جدید داد که ۲ ماه بعد توسط هیات عمومی دیوان عدالت اداری ابطال شد. یعنی عملا الان ما چارچوب روشن و مشخصی برای اعتراضات صنفی و سیاسی نداریم و همه ما در این رابطه مقصر هستیم. یک ماه پیش در مجلس مطرح کردم که این مصوبه را باید درست کنیم و نباید فقط شعار داد بلکه باید خطاها را پذیرفت؛ کشور، انقلاب، نظام، فرصتها و نهادها همه برای مردم است و اقدامات هم باید در جهت رضایت، خواست و رفاه مردم باشد.
عباس زاده: همه باید صدای منتقد و معترض را بشنویم
بخشی از فرمایشان اقای حق شناس را موافق هستم من علاقمندم در گفت و گوها، مساله محور پیش برویم تا به نتیجه برسیم. بنده که این دوره نماینده مجلس هستم، نزدیک به ۵۰ درصد اراء حوزه انتخابیه خودم را کسب کردم که رکورد رای حوزه انتخابیهام شکسته شد در حالی که رقبایی هم داشتم. البته من اعتقاد به حضور حداکثری در انتخابات ریاست جمهوری را هم دارم. یکسال مانده به انتخابات ریاست جمهوری نطقی داشتم که برای عبور از بحرانها که در سالهای اتی ممکن است داشته باشیم به انتخاباتی با یک سری شرایط خاص نیاز داریم.
عباس زاده: جمهوری اسلامی، سرمایهای بالاتر از مردم ندارد
دوستان اصلاح طلب ما شعار خوبی با عنوان «نقد درون گفتمانی» داشتند؛ این نقد برای همسایه نیست بلکه برای خودمان است؛ همه باید صدای منتقد ومعترض را بشنویم و اینکه ادبیات صدا و سیما باید به ادبیات و مطالبه مردم نزدیک شود، به آن اعتقاد کامل دارم و برنامه موفق، برنامهای است که مردم ان را دوست داشته باشند نه منِ نماینده. زیرا نظام جمهوری اسلامی، سرمایهای بالاتر از مردم و مشارکت فعال مردم در تمام عرصهها ندارد.
آقای حق شناس بحث رفراندوم را مطرح کردند؛ ما در زبان اذری مثالی داریم با این عنوان که «بعضا تیر چراغ برق را در چشم خود نمیبینیم، اما مو را در چشم حریف میبینم». سالها در همان گفتمان اصلاح طلبانه شعار عرفی نگری مطرح و گفته شد که نگاه به دنیا داشته باشیم که چگونه خودشان را اداره میکنند. من از شما میپرسم ایا واقعا در کشورهای اروپایی چند سال یکبار در قانون اساسی و یا اصول حاکم بر مکتب لیبرال دموکراسی رفراندوم برگزار میکنند؟ من با رفراندوم و بروزرسانی مخالف نیستم، اما وقتی از یک سو شعار عرفی نگری میدهیم، باید ببنیم در عرف دنیا رفراندوم چند سال یکبار و در چه حوزههایی انجام میشود. من چند سال پیش سوئیس بودم؛ در ژنو رفراندوم شهری برگزار کردند که فلان پل را بسازیم یا نه؟ ما هم میتوانیم چنین سازوکارهایی داشته باشیم؛ حتی رهبری با تغییر قانون اساسی مخالف نیستند و در سفر به کردستان بحث اصلاح و تغییر قانون اساسی را مطرح کردند، اما به عقیده من برای برخی از تغییرات ثبات قابل اطمینانی لازم است.
شما انتخابات حداکثری را مطرح کردید بله من هم اعتقاد دارم که در کشور مردم سالار، اگر مشارکت پایین باشد، دیگران از آن سوء استفاده میکنند، اما سوالم این است آیا در سال ۸۸ که انتخابات بالای ۸۰ درصد برگزار کردیم، کدام جریان و با چه سندی آن را تبدیل به پاشنه اشیل کشور کردند؟ رقبا بعد از این اتفاقات صف آرایی مجدد کردند و فشار و تحریم بعد از ان شروع شد. مردم ما مردم عدالتخواهی هستند و اکثریت آنها به منافع ملی کشور اعتقاد دارند؛ منافع ملی، منافع جناحها و منِ عباس زاده نیست بلکه ۲ مولفه تمامیت ارضی و دوم اصل نظام سیاسی است که مردم به ان اعتقاد دارند.
عباس زاده: نه اصلاح طالبان به واقعیت، اصلاح طلب شدند و نه بعضا اصولگرایان به آن اصول مورد ادعای خود اعتقاد عمیق دارند
من از ظهور و بروز گفتمان اصلاحات نگران و معترض نبودم اتفاقا آن را لازمه حُسن اداره کشور میدانستم، اما متاسفانه با روندی مواجه شدیم که نه اصلاح طالبان به واقعیت، اصلاح طلب شدند و نه بعضا اصولگرایان ما واقعا به آن اصول مورد ادعای خود اعتقاد عمیق داشتند؛ درحالی که اگر بخواهیم ثبات کشور حفظ شود باید در چارچوب اصولی که به آن اعتقاد داریم، کار کنیم؛ این اصول ایجاب میکند که ازروند امورات همواره بازخورد بگیریم و آنها را اصلاح کنیم؛ اصلاح بدون مبنا و شاخص و اصول، امکان پذیر نیست؛ برای همین است که در مقطعی در کشور، از بالاترین قله اداره کشور، بحث گفتمان اصولگراییِ اصلاحطلبانه و یا اصلاح طلبی اصولگرایانه مطرح میشود؛ بنابراین این دو را نمیتوان از هم جدا کرد. در واقع یک پایه اصولگرایی، اصلاح طلبی است یک مسلمان باید اصلاح طلب بوده و امروزش نباید مثل دیروزش باشد، اما باید دید ایا در روند، هم همینگونه است؟. از جایی به کشور ضربه استراتژیک وارد شد که عمدهترین و استراتژیکترین نقطه قوت ما بود؛ جمهوری اسلامی ایران در منطقه بزرگترین نظام دموکراتیک بر مبنای فکر اسلامی بود، اما جریانی مقابل رای مردم ایستاد.
آقای حق شناس گفتند که سال ۸۸ اعتراضات گسترده بود. اما من میگویم نه؛ بیشتر در تهران بود، زیرا کاندیدایی بر خلاف کل کشور، در تهران بیشتر رأی اورده بود و زعم مردم این بود که کل کشور اینگونه است. درحالی که انتخابات را یک نفر برگزار نمیکند بلکه یک میلیون نفر آن را برگزار میکنند؛ بنابراین اگر به انتخابات با مشارکت پایین هم رضایت داده میشود، به دلیل نگرانی از آن انتخابات با مشارکت بالا بود که یک جریانی آن را به پاشنه آشیل کشور تبدیل کرد. بنده به عنوان یک اصولگرا و اقای حق شناس به عنوان اصلاح طلب بنشینیم بر اساس منافع ملی و کشور و حقوق مردم، خودمان را اصلاح کنیم. اگر راه اصلاحات در کشور بسته باشد، آن وقت بله باید به خیابان برویم.
حق شناس: در قانون اساسی بر حق اعتراض و راهپیمایی تأکید شده و نیازی به مجوز ندارد
آقای حق شناس در نقد صحبتهای آقای عباس زاده، بیان کرد: من با عموم مطالب آقای عباس زاده همراه هستم. خارج از باورها و نگاه متفاوتی که به این مساله داریم، اگر مبانی «حق مردم» و «جمهوریت» و معیار قانون اساسی تصویب شده در سال ۵۸ به عنوان مهمترین سند مورد توافق اکثریت جامعه، باشد، براساس همین قانون اساسی مردم میتوانند مطالبات و خواستههای خود را دنبال کنند.
وی گفت: سخن درستی که آقای عباس زاده اشاره کردند این بود که اعتراضات به عنوان یک نمادی است برای اینکه بتواند منعکس کننده دردهای جامعه باشد. اعتراض حق طبیعی و روشن هر انسانی است که در یک جامعه متمدن زندگی میکند. همچنین از مسلمات انقلاب اسلامی است و حتی با مروری کوتاه و گذرا به بخش حقوق ملت در قانون اساسی قابل تأیید است که در قانون بر حق اعتراض و راهپیمایی تأکید شده و حتی راهپیماییها و اعتراضات نیازی به مجوز ندارند به جز اینکه در قانون آمده است که این اعتراضات اولاً مسلحانه نباشد و دوماً مخل مبانی اسلام نباشد.
حق شناس: نسبت به حقوق ملت بی توجه بودیم
وی فاصله و شکاف میان ملت و دولت را از عوامل شکل گیری اعتراضات اخیر دانست و اظهار داشت: اتفاقی که در چهل سال گذشته افتاد این بود که با حقوق مردم بسیار فاصله گرفتیم و میتوان گفت در تمام طول این چهل سال برخی از کسانی که در موقعیتهای مختلف قرار گرفتند، نسبت به حقوق ملت بی توجه بودند و این روند همچنان ادامه دارد. به عنوان مثال اگر بخواهیم معیار مردمی بودن را در مجلس بررسی کنیم یا به عبارتی مردمیترین مجلس را به عنوان الگو معرفی کنیم، قطعاً همه کسانی که اهل انصاف هستند، میگویند که مجلس اول، مردمیترین مجلس بوده است. متأسفانه با گذشت زمان و در دورههای بعدی مجلس، نمایندگان شباهت خود با مردم را از دست دادند. از سوی دیگر بی توجهی مفرط به حقوق ملت، سبب شده نارضایتیها انباشته شود و به یک وضعیت انفجاری برسد که امروز در سطوح مختلف جامعه شاهد آن هستیم.
وی با تأکید بر اینکه اعتراضات اخیر شبیه کوه یخی است که ۱۰ درصد آن را میبینیم و بخش عمده آن هنوز در زیر آب است و دیده نمیشود، گفت: امروز در میدانها و خیابانهای شهرهای ما، جوان معترض ۱۸ تا ۲۵ ساله به میدان آمده و نشان دهنده تفاوتهای فاحش این اعتراضات با اعتراضات سالهای گذشته است. به عنوان مثال امروز قشر خاکستری جامعه، پشتوانه این جوان است، به این جوان نه تنها اعتراضی نمیکند بلکه با سکوت خود از او حمایت میکند، پدر و مادر به دلیل حضور دختر و پسر جوان خود در اعتراضات با او برخورد نمیکند. اساتید و رییس اداره و… مانع از حضور این جوانان در اعتراضات نمیشوند؛ اگر هم درصدی به این جوانان هشدار دهند با پاسخ محکوم کنندهای شبیه به این مواجه میشوند که «چرا شما در این سالها نسبت به این مسایل و مشکلات موجود بی توجه بودید!»
آقای حق شناس ادامه داد: من زمانی که سر کلاس میرفتم، یکی از گرفتارهای جدی من این بود که به دانشجو توضیح دهم که چرا انقلاب کردیم. برای دانشجویان تشریح میکردم که ما انقلاب کردیم، چون در زمان قبل از انقلاب، آزادی نبود و استبداد وجود داشت، دانشجو در پاسخ به من میگفت: «مگر امروز آزادی هست و استبداد نیست!» من یکی از اهداف انقلاب را تحقق عدالت، بهبود شرایط اقتصادی و کاهش شکاف طبقاتی عنوان میکردم و دانشجو در پاسخ به من میگفت: «امروز اوضاع اقتصادی نسبت به قبل از انقلاب ضعیفتر شده است.» برای دانشجو توضیح میدادم که در زمان قبل از انقلاب، آزادیهای فردی و دموکراسی در کشور وجود نداشت و شما نمیتوانستیم در انتخاباتی شرکت کنید و به افراد مدنظر خود رأی دهید، دانشجو با استناد به دلایل مختلف در پاسخ به من میگفت: «مگر امروز میتوانیم انتخابی آزادانه داشته باشیم!» واقعاً در چنین شرایطی من باید چگونه یک دانشجو یا یک جوان را قانع کنم که به خیابان نرود تا خشونت ترویج نشود.
وی معتقد است که در اعتراضات اخیر باید خواستههای معترضان در یک فضای بهتر و مناسبتتر دنبال میشد، اما، چون گوش شنوایی نبود، این اعتراضات به سطح خیابان کشیده شد و لحظات تأسف آوری را بر جای گذاشت.
حق شناس: بپذیریم که مردم «ناراضی» هستند و «اعتراض» وجود دارد
وی برای برون رفت از این شرایط پیشنهادی ارایه داد و عنوان کرد: در ابتدا باید بپذیریم که «اعتراض» وجود دارد، اما متأسفانه هنوز این صداها شنیده نشده و ساختار سیاسی لازم شکل نگرفته است. نمایندگانی که امروز در مجلس هستند، هنوز نپذیرفتند که مردم نسبت به وضع فعلی معترض هستند. اگر نمایندگان مجلس اعتراضات مردم در حوزههای مختلف را مطرح و پیگیری میکردند، اگر انتخابات به درستی برگزار میشد و اکثریت مردم پای صندوق رای میآمدند و مشارکت مردم به زیر ۴۰ درصد نمیرسید، اگر صدای مردم از تریبون مجلس یا توسط رییس جهور و احزاب و رسانه آزاد، شنیده میشد، امروز جوان ما در سطح خیابان و در صف معترضان حضور نداشت.
حق شناس: خواستههای مردم را بفهمیم و برای معترضان حق اعتراض قائل شویم/ «فکر میکنیم با گلوله ساچمهای و باتوم میتوانیم اوضاع را کنترل کنیم»
وی تصریح کرد: امروز شاهدیم نه تنها برخی از نمایندگان مجلس و مسئولین صدای مردم نیستند بلکه وقتی نماینده مهاباد در مجلس در دفاع از مردم نکاتی را بیان میکند، از او شکایت میشود و قوه قضاییه این نماینده را احضار میکند و صدای همین تعداد معدود نماینده که برای حضور در این مجلس از فلیترهای بسیاری رد شده، تحمل نمیشود.
به همین دلایل تأکید دارم که ما باید در ابتدا بپذیریم که اعتراض وجود دارد و سپس تلاش کنیم خواستههای جوان، استاد، روزنامه نگار را بفهمیم و مدام به پیشانی آنها برچسب نزنیم که شما نماینده دشمن و صدای بیگانه هستید. باید بی توجهی ها، تبعیضها و بی عدالتیها را ببینیم و برای معترضان حق اعتراض قائل شویم. متأسفانه شواهد نشان میدهد که ما امروز تمام این مسلمات را نادیده گرفتیم و اگر هم صدایی در آمد، فکر میکنیم که با گلوله ساچمهای و باتوم میتوانیم اوضاع را کنترل کنیم.
حق شناس: یک نهاد تصمیم میگیرد و هزینه آن را ۸۵ میلیون نفر میدهد!
وی گفت: کسانی که در حوادث اخیر کشته شدند، جوانان همین مملکت هستند. امروز باید اعتراض را بپذیریم و برای آن راهکار مناسب ارایه دهیم و بر سر یکسری از مسایل توافق کنیم. من همچنان معتقد به اجرای قانون اساسی هستم، اما جوان معترض امروز میگوید که من به این قانون اساسی و این جمهوری اسلامی رأی ندادم و براساس آمار تنها ۱۶ درصد از کسانی که در آن زمان پای صندوق آمدند و به قانون اساسی و جمهوری اسلامی رأی دادند در قید حیات هستند.
فراموش نکنیم روزی که حضرت امام (ره) وارد بهشت زهرا (س) شدند، در توصیف علل اعتراضات در آن زمان و معترضین گفتند: «مگر پدران ما حق داشتند، برای خود تصمیم گرفتند.» حال اگر جوانان امروز این استدلال را پایه بگیرند و بیان کنند، آیا صدای آنها شنیده میشود؟ در قانون اساسی اصل «رفراندوم» داریم، ۴۰ سال است که از تصویب قانون اساسی گذشته، آیا در این مدت یک بار رفراندوم برگزار کردیم و از مردم درباره مسایل مهم مانند برجام و… نظر خواستیم؟!
این درست نیست که یک نفر، یک نهاد و گروه و مجموعه تصمیم بگیرد و هزینه آن را ۸۵ میلیون آدم بدهد و بعد هم بی توجه باشیم و بگوییم که اگر حرف دیگری زدید، نماینده دشمن یا فریب خورده یا جاهل و غافل هستید!
عباس زاده: اگر به حق مردم اعتقاد داشته باشیم به گفتگو هم اعتقاد خواهیم داشت
در بحث گفتگو، اولا باید به حق مردم اعتقاد داشته باشیم؛ در اینصورت به گفتگو هم اعتقاد خواهیم داشتیم و وقتی اهل گفتگو باشیم به مبانی و ادبیات مشترکی هم نیاز خواهیم داشت. بلندگوهای ما در کشور دست همین دو جریان است وقتی در جریان انتخابات، رد صلاحیت شدگان از جریان مقابل باشند، سکوت میکنیم، اما وقتی از دوستان خودمان رد صلاحیت میشوند آن وقت فریاد میزنیم. من خاطرهای را خدمت شما عرض کنم؛ حدود ۸ سال پیش اتفاقی برای شخصی از جناح مقابل رخ داده بود که یکی از دوستان هم حزبی ما، در جلسهای خیلی محکم از ان شخص طرفداری میکرد. پرسیدم تو چرا از او دفاع میکنی؟! گفت میترسم فردا چنین اتفاقی برای من رخ دهد؛ بنابراین از کسانی که تخلف در انتخابات ۸۸ را مطرح میکنند میپرسم آیا در این سال، قانون انتخابات و یا اعضای شورای نگهبان تغییر کرده بودند؟ این قانون و این اعضا همانهایی بودند که در انتخابات قبلی هم حضور داشتند. انتخابات برای اولین بار به صورت ماشینی برگزار و نتیجه انتخابات هم به صورت انلاین به وزارت کشور گزارش میشد و طبیعی بود که نتایج، نسبت به انتخابات گذشته چند ساعت زودتر روشن شود.
یکی از شعارهای خوب اصلاح طلبان قانونگرایی بود اگر انتخابات اشکال داشت، داوری هم گذاشتند اگر به داور اعتراض داشتید به قانون اساسی بازمی گردد که شورای نگهبان را داور قرار داده است. من همه تعصبات را کنار گذاشتم؛ در دولت نهم و دهم مدیر بودم، اما در عین حال یکی از منتقدان درون گفتمانی دولت هم بودم برای همین وزیر نشدم و مدیر کل شدم! درانتخابات ۸۸ هر چه از مرکز به پیرامون میرفتید، مردم بیشتر شرکت کرده بودند که میتوانست به نقطه قوت کشور تبدیل شود، اما به نقطه ضعف کشور تبدیل شد. هر چند ممکن است در چهل میلیون رای تعدادی رأی جابجا شود، اما تشخیص درستی و نادرستی آن، طبق قانون اساسی، بر عهده داور است.
حق شناس: بپذیریم با این ملت درست رفتار نکردیم
آقای حق شناس در واکنش به اظهارنظرهای آقای عباس زاده درباره انتخابات سال ۸۸، گفت: با این نکته آقای عباس زاده که در سال ۸۸ کشور لطمه دید، موافق هستم؛ اما باید منصفانه به قصه نگاه کرد. وقتی انتخابات برگزار میکنید و یک رقابت است، علی القاعده باید به آیین و قاعده انتخابات پایبند باشیم. پذیرش شکست یکی از اصول آیین انتخابات است و این نگاه کاملاً حرفهای است؛ ولی آن سوی قصه این است که آیا آیین رقابت درست تنظیم شده و ساختار داوری درست چیده شده و مجموعهای که انتخابات را برگزار میکند، توانسته به آیینهای دقیق رقابت پایبند باشد؟! این موارد از اعتراضات جدی است. در آن انتخابات یک رییس جمهور مستقر و سه رقیب رقابت میکنند و هر سه رقیب هم معترض به نتیجه انتخاب هستند، به جز کسی که رأی آورده است. در تیم داوری ما نهادی به نام شورای نگهبان داریم، از ۱۲ نفر عضو شورای نگهبان، ۷ نفر قبل از انتخابات نظرشان را اعلام کردند و گفتند نظر ما فلانی است.
وی افزود: هیج وقت این اتفاق نیافتاده بود که اعضای شورای نگهبان برای یک کاندیدای خاص سخنرانی کنند. هنوز نتیجه انتخابات اعلام نشده به یک نفر خاص تبریک گفتند! باید بیشتر از سرنوشت کشور و افکار و آرای عمومی مراقبت میکردیم.
آقای حق شناس معتقد است که وضعیت موجود به گونهای نیست که بتوانیم چشم خود را به روی آن ببندیم و تأکید کرد: اگر به معترضان بگوییم که ما صدای شما را شنیدیم، باید راهکار مناسب به آنها ارایه دهیم و به نظرم هیچ راهی شناختهتر و دقیقتر از این نیست که شما مردم را به مشارکت دعوت کنید.
یک سال قبل انتخابات برگزار شد و نفر دوم، سه میلیون رأی باطله داشت و به آن بی توجه بودید. ۶۰ درصد جامعه در انتخابات شرکت نکردند و به نوعی این زنگ خطر را زدند و به شما هشدار دادند، اما گوش شنوایی نبود. به لیست نامزد انتخابات اخیر نگاهی کنید، حداقل ۲۰ مقام شناخته شده کشور رد صلاحیت شدند، رییس جمهور، وزیر، فرمانده عالی نظامی و فرمانده جنگ، همه رد صلاحیت شدند تا یک نفر رأی بیاورد! این چه انتخاباتی است؟! فلسفه انتخابات و جمهوریت را زیر سوال بردید و طبیعی است که فریاد مردم به گونهای بلند شود که توان کنترل آن را نداشته باشید.
وی تأکید کرد که باید بپذیریم با این ملت درست رفتار نکردیم و به هشدارهای آنها توجهی نداشتیم و به عبارتی صدای مردم را نشنیدیم لذا باید از همین نقطه شروع کنیم و به مردم بگوییم که ما میخواهیم بشنویم و به تو احترام بگذاریم و انتخابات آزاد برگزار کنیم.
حق شناس: «انتخابات زودرس» برگزار شود
آقای حق شناس پیشنهاد داد: نمایندگان مجلس پیش قدم شوند و موضوع «انتخابات زودرس» را مطرح کنند و به تمام افکار و جناحها امکان رقابت داده شود. آقای رئیسی هم تأکید کند که در میدان میایستد تا این انتخابات سالم و دقیق برگزار شود.
حق شناس: گفتگو در سطح ملی و سیاسی ضروری است
وی بر ضرورت گفتگو در سطح ملی، سیاسی و حتی حاکمیتی تأکید کرد و گفت: گفتگو باید حول منافع ملی صورت بگیرد، اما این گفتگو زمانی صورت میگیرد که دو طرف یک نقطه مشترک داشته باشند. به نظرم در شرایط فعلی بهترین محور مشترک «قانون اساسی» است. فارغ از اینکه ۱۶ درصد از کسانی که به این قانون رأی دادند در قید حیات هستند و به بسیاری از بخشهای این قانون عمل نمیشود، اما قانون اساسی سندی است که میتوان به آن استناد کرد و از نقطه صفر شروع کنیم. توجه داشته باشیم که قانون اساسی بر بسیاری از مسایل از جمله آزادی بیان، آزادی رسانه و حق انتخاب، تفکیک قوا و استقلال قوه قضاییه تأکید کرده است.
حق شناس: قانون اساسی را محور گفتگو و تصمیم گیریها قرار دهیم
آقای حق شناس در پایان بیان کرد که امروز باید «ضرورت گفتگو» را بپذیریم و زمینهها و بسترهای آن را فراهم کنیم و تحمل خود در برابر نقد و اعتراضات را بالا ببریم. از سوی دیگر صدا و سیما نباید یک جریان خاص را نمایندگی کند و تمام فضا را در اختیار این جریان قرار دهد و به منتقد اجازه اظهار نظر ندهد. اگر این واقعیتها را ایجاد کنیم بسیاری از مسایل و مشکلات رفع خواهد شد و میتوانید مرجعیت رسانهای را از خارج به داخل منتقل کنیم.