صفحه نخست

سیاسی

جامعه و فرهنگ

اقتصادی

ورزشی

گوناگون

عکس

تاریخ

فیلم

صفحات داخلی

يکشنبه ۲۰ آذر ۱۴۰۱ - 2022 December 11
کد خبر: ۳۲۵۶۹۸
تاریخ انتشار: ۱۵:۰۰ - ۲۰ آذر ۱۴۰۱
رویداد۲۴ گزارش می‌دهد؛

آرژانتین ۱۹۸۵ فیلمی در ستایش محاکمه دیکتاتورها

فیلم آرژانتین ۱۹۸۵ فیلمی است که نشان می‌دهد دادگاه حکومت نظامی در این کشور چگونه دیکتاتور‌ها را به دست عدالت سپرد.

رویداد۲۴ لیلا فرهادی: یکی از فیلم‌هایی که شاید پیشنهاد تماشای آن را در شبکه‌های اجتماعی کم و بیش دیده‌اید، فیلمی به زبان اسپانیایی به نام «آرژانتین ۱۹۸۵» است. این فیلم به کارگردانی سانتیاگو میتره (Santiago Mitre) و با بازی ریکاردو دارین (Ricardo Darin) و خوآن پدرو لانزانی (Juan Pedro Lanzani) ساخته شده است.

داستان فیلم آرژانتین ۱۹۸۵ 

آرژانتین، ۱۹۸۵ فیلم سیاسی دادگاه‌های خونتای (حکومت نظامی) در آرژانتین را به تصویر کشیده که در ان یک دادستان عمومی به نام «خولیو استراسرا» و یک وکیل جوان به نام «لوئیس مورنو اوکامپو» در سال ۱۹۸۵ مسئول تحقیق و تعقیب مسئولان وقت دیکتاتوری خونین نظامی در کشور خود بین سال‌های ۱۹۷۶ تا ۱۹۸۳ بودند.

دیکتاتوری نظامی آرژانتین با دولت «رائول آلفونسین» در سال ۱۹۸۳ به پایان رسید. دادگاه‌های سال ۱۹۸۵ در آرژانتین نحستین دادگاه مدنی در این سطح و این ابعاد در آمریکای لاتین وحتی جهان بود که توسط یک دولت دموکراتیک علیه دیکتاتوری قبلی برپا شد. در زمان دیکتاتوری نظامی آرژانتین که به «جنگ کثیف» شهرت داشت، بین ۸ تا ۹ هزار نفر ربوده، شکنجه و ناپدید شدند و به قتل رسیدند.

داستان فیلم آرژانتین ۱۹۸۵

به گززارش رویداد۲۴ سال ۱۹۸۵ خولیو استراسرا و دستیارش «لوئیس مورنو اوکامپو» یک تیم حقوقی جوان را تشکیل دادند تا نخستین محاکمه را علیه ژنرال‌های دیکتاتوری نظامی آرژانتین آماده کنند. آن‌ها پنج ماه فرصت داشتند تا مدارک غیرقابل انکاری را در مورد جنایات ۹ فرماندهٔ متهم در جریان حکومت نظامی را به دادگاه ارائه کنند. در جریان تحقیقات وکلا و هیات تحقیق و تفحص بار‌ها با تهدید به مرگ مواجه شده و ظاهرا برخی شاهدان هم ناپدید می‌شدند.

ویدئوی کوتاهی از «دادگاه خونتای» وجود دارد که لحظه قرائت کیفرخواست پایانی دادگاه توسط استرسا را نشان می‌دهد. کیفرخواستی که با تشویق بی‌وقفه صد‌ها تن از شهروندان آرژانتینی که از نزدیک دادگاه را دنبال می‌کردند، مواجه شد. این بخش به خوبی در فیلم «آرژانتین ۱۹۸۵» بازسازی شده است.

در این کیفرخواست استرسا می‌گوید «این یک شانس برای کشور است و شاید آخرینش باشد. من میخواهم عبارتی را بگویم که برای خودم نیست بلکه به ملت آرژانتین تعلق دارد؛ دیگر هرگز نباید این بی عدالتی تکرار شود.»

فارین پالیسی گزارشی درباره این فیلم منتشر کرده و گفته کارگردان با تکیه بر کلیشه‌های هالیوود، دیدگاهی ساده و احساساتی از تاریخ در آن ارائه کرده است. در این گزارش آمده است: «زمانی که بسیاری از مردم آرژانتین در برابر جنگ، فاشیسم و بی عدالتی احساس درماندگی می‌کردند، دیدن دادگاهی که یک هیولا را سرنگون می‌کند، احساس خوبی دارد. «آرژانتین، ۱۹۸۵ «نامزد بهترین فیلم بین‌المللی جوایز اسکار ۲۰۲۳، دادگاه خونتای آرژانتین را به تصویر کشیده، زمانی که فرماندهان نظامی دوران دیکتاتوری این کشور از سال ۱۹۷۶ تا ۱۹۸۳ تحت تعقیب قرار گرفتند و به خاطر نقشی که در شکنجه، قتل، و ناپدید شدن هزاران نفر در به اصطلاح جنگ کثیف خود علیه چپ‌ها، داشتند محاکمه شدند.»

محاکمه «خونتا‌ها» خوراک ایده‌آلی برای فیلمی درباره عدالت، دموکراسی و پیروزی خیر بر شر است. این فیلم با حضور ستاره‌های سینما و کارگردانی مستقل که برنده جوایزی داخلی هم شده است، آماده ورود به عرصه بین الملل است. با وجود موضوع تلخ فیلم، این تصویری است که مردم از آن استقبال می‌کنند، تصویری فراموش شده از لحظه‌ای در تاریخ که یک دیکتاتوری به خاطر جنایاتش توسط دادگاه محکوم می‌شود.

این فیلم برشی از دوره‌ای خاص از تاریخ آرژانتین است. در آرژانتین دهه‌های ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰، ترکیبی از خشونت سیاسی، دخالت ایالات متحده، کلیسای کاتولیک، فاشیسم اروپایی، و ترس گسترده از کمونیسم، در انتقال قدرت از پرونیست‌ها به دیکتاتوری رائول آلفونسین نقش داشتند. در بررسی آن دوره، تشخیص شخصیت‌هایی «خوب» یا حتی تشخیص اینکه افراد در کجای طیف سیاسی قرار گرفته‌اند کار سختی است. (مثلاً اصطلاح پرونیست در آن زمان می‌توانست هم برای «اتحادیه‌های کارگری چپ» و هم برای «ناسیونالیست‌های اقتدارگرای راست» به کار رود.)

نقد فیلم آرژانتین ۱۹۸۵

اما در دنیای «آرژانتین ۱۹۸۵»، تاریخ بسیار ساده‌تر است. کارگردان سانتیاگو میتر با استفاده از ضرب‌های آشنا درام‌های دادگاه آمریکایی (مثل کشتن مرغ مقلد و آقای لینکلن جوان) پیچیدگی‌های دوره تاریخی مد نظرش را حذف می‌کند تا داستانی کاملاً بریده و خشک ارائه کند. یک دادستان - یکی از «خوب‌ها» در میان دریایی از همتایان فاشیست - گروهی از روح‌های شجاع را گرد هم می‌آورد که آبروی خود را به خطر بیندازند تا یک دیکتاتوری بی‌رحمانه را محاکمه کنند و وحشتی را که مرتکب شده اند آشکار کنند.

«میتره» قهرمانان فیلم را به مثابه نماد اخلاق و خدمتگزاران فروتن دموکراسی به تصویر می‌کشد. این کارگردان در گفتگوی اخیر خود به هالیوود ریپورتر گفته: «چیزی که واقعاً می‌خواستم این بود که فیلمی درباره عدالت بسازم. «برای من بسیار مهم بود که این افراد را که قهرمانان عدالت بودند، به‌عنوان افراد عادی به تصویر بکشم که تلاش می‌کنند کار‌های خود را انجام دهند. زیرا وقتی از تغییر جهان، در مورد دستیابی به عدالت صحبت می‌کنید، ممکن است غیرممکن به نظر برسد، وزفقط ابرقهرمانان بتوانند آن را مدیریت کنند.»

بنابراین در سراسر فیلم، استراسرا شبیه آتیکاس فینچ در فیلم «کشتن مرغ مقلد» ظاهر می‌شود، در حالی که شخصیت پردازی مورنو اوکامپو به استحکام اخلاقی او در برابر تمسخر‌های مادر و خانواده نظامی اش محدود شده است. میتره توجه ویژه‌ای به نمایش عشق استراسرا به خانواده و دوستانش دارد. به عنوان مثال، این فیلم چندین صحنه را به پیوند محکمی بین استراسرا و پسر نوجوان و کک و مکی اش اختصاص داده است. او حتی در یک صحنه به پسر نوجوانش مراجعه می‌کند و از مشاوره می‌گیرد.

فیلم ضمن اصرار بر دوست داشتنی بودن استراسرا، از کندوکاو در گذشته او و ارتباط او با با دیکتاتوری پرهیز می‌کند. تقریباً هیچ اشاره‌ای به این واقعیت نشده که استراسرا در دوران دیکتاتوری به موقعیت قدرتمند دادستانی فدرال رسیده است - یا اینکه کارگردان هیچ اشاره‌ای به رد احکام آزادی بسیاری از زندانیان سیاسی توسط استرسا یا تلاش او برای رد اتهامات کلیسای سن پاتریسیو در قتل عام سال ۱۹۷۶ نکرده است. قتل عام کلیسای سن پاتریسیو به قتل دسته جمعی سه کشیش و دو عضو جامعه کاتولیک در ۴ ژوئیه ۱۹۷۶ اشاره دارد که در جریان «جنگ کثیف»، در کلیسای سنت پاتریک، واقع در محله بلگرانو در شهر بوئنوس آیرس، آرژانتین اتفاق افتاد. این قتل به دستور دریاسالار نیروی دریایی آرژانتین روبن چامورو انجام شد.

در یک صحنه، فیلم به طور خلاصه به این پیچیدگی بالقوه در روایت قهرمان می‌پردازد، اما بدون کاوش بیشتر آن را قطع می‌کند. در این صحنه، دو تن از دستیاران تحقیقاتی استراسرا به دفتر «مادران پلازا د مایو»، سازمانی که توسط مادران و مادربزرگ‌های ناپدیدشدگان تأسیس شده، هجوم می‌آورند و درخواست دسترسی به سوابق را می‌دهند. یکی از مادران در دفتر فریاد می‌زند که «امیدوار است دادستان کمی بهتر از دوران دیکتاتوری رفتار کند.» این لحظه تکان دهنده است، اما مادر به جای اینکه اتهام دیگری را مطرح کند، مدارکی را که آن‌ها درخواست شده به دستیاران ارائه می‌دهد.

این فقط گذشته استراسرا نیست که در فیلم به دست فراموشی سپرده است. تمرکز محدود فیلم، آن را از کاوش در نیرو‌های سیاسی گسترده‌تر دیکتاتوری و محاکمه آن‌ها باز می‌دارد. با وجود طولانی بودن فیلم - ۲.۵ ساعت– هیچ اشاره‌ای به پرونیسم، ایدئولوژی شبه‌فاشیستی که دیکتاتوری به دنبال سرنگونی آن بود، نشده است. در مورد حمایت واشنگتن از حکومت نظامی هم همینطور. انتظار می‌رفت فیلمی که استقرار مجدد لیبرال دموکراسی را جشن می‌گیرد، به نقش بزرگی که تأثیرگذارترین دموکراسی نیم‌کره غربی بر دیکتاتوری داشته، اشاره شود. اما فیلم به هیچ یک از این مسائل نزدیک نمی‌شود و گزارش دقیقی از واقعیت‌های سیاسی که آرژانتینی‌ها آن زمان و امروز با آن مواجه است، ارائه نمی‌کند. در پایان، میتره علاقه‌مند است که احساس خوبی در مخاطب ایجاد کند و ایمان به نهاد‌هایی مانند قانون و دموکراسی را تقویت کند.

«آرژانتین ۱۹۸۵» در سطح گسترده‌ای مورد ستایش منتقدان قرار گرفته، به طوری که یکی از منتقدان، دیدگاه «فایده‌گرایانه» فیلم درباره جنایات حکومت نظامی و نمایندگانی که این جنایتکاران را به پای میز محاکمه کشانده اند را ستوده است. میل فیلم برای نور افکن انداختن بر لحظات نادر اجرای عدالت را می‌توان الهام‌بخش دانست، اما نیت خیر فیلمساز با تجلیل بیش از حد از قهرمانانش خراب شده است. در نهایت، فیلم در چهارچوب کلیشه‌های هالیوودی است و در معرفی قهرمانانش بدون پیچیدگی با نگاهی احساساتی به تاریخ عمل می‌کند.

نظرات شما