روز گذشته فیلمی از برخورد غیر انسانی ماموران سد معبر شهرداری فومن با زنی دستفروش در فضای مجازی دست به دست و موجب نارضایتی عمومی شد.
در پی این واکنشها، رضا رشیدپور، مجری برنامه «حالا خورشید» نیز با انتشار عکس این حادثه در صفحه اینستاگرام خود، نوشت:
«بدون مقدمه: آقای شهردار لطفا استعفا دهید
یک) وظیفه داشتیم زندگی او را تامین کنیم تا مجبور به دستفروشی کنار خیابان نشود، ولی نکردیم.
دو) وظیفه داشتیم به مامور اجرای قانون یاد بدهیم که ذات قانون برای تقبیح و ریشه کنی خشونت رفتاری است، ولی نکردیم.
سه) وظیفه داشتیم با کج رفتاری ماموران سد معبر در همین تهران با موثرترین روش ممکن برخورد کنیم تا کار به فومن نکشد، ولی نکردیم.
چهار) فاصله سی هزارتومان این دستفروش در فومن تا سه هزار میلیارد تومان آن آقا در کانادا چقدر است؟ این موضوع مردم را عصبانی کرده. بفهمیم لطفا.
پنج) آقای شهردار فومن در مصاحبهای فرموده که ضربه مامور به کتف آن مادر خورده و نه صورتش. خیالمان راحت شد. پس پنالتی نبوده.
شش) من موافق قانون شکنی و سدمعبر و ... نیستم. اما از هر طرف که رفتم جز وحشتم نیفزود. شرم کنیم لطفا .
هفت) راحتترین واکنش این است که آن مامور شهرداری را مقصر تمام ماجرا بدانیم و همه خشم عمومی را نثار او کنیم و با تنبیه و اخراج او آرام شویم و کل ماجرا به فراموشی سپرده شود. ای کاش این بار عمیقتر باشیم ... تنها مقصر داستان، کارمند شهرداری نیست. مجموعهای از ارکان سیستم مدیریت شهری دچار اختلال و ایراد است. پس برای تسکین افکار عمومی و تلنگر جدی به این چرخه معیوب از شهردار فومن جدا تقاضا میکنم که استعفا کند. گاهی برکتی در ترک خدمت هست که در اصرار به استمرار نیست.
پینوشت اول: ای کاش دادستان محترم فومن اعلام جرم کند. یقینا به ترمیم پندار عمومی از کرامت انسان در جامعهمان کمک خواهد کرد.
پینوشت دوم: در این تصویر یک نکته تلخ دیگر هم هست. عابران و تماشاچیان همیشگی. فقط نگاه میکنند.
پینوشت سوم: حتما برخی از شما نظری مخالف نوشته من دارید. برایم محترم هستید. اما این جا یک مادر سیلی خورده. آن هم در مقابل چشمان پسرش .... هرگز نمیتوانم این مصیبت را به استناد فلان ماده و تبصره قانونی تحلیل کنم. نمیتوانم.»
پرستو صالحی بازیگر تلویزیون نیز با انتشار عکس این حادثه در صفحه اینستاگرام خود نوشت: «ما بيشتر با علنی شدن خشونت مشكل داريم تا خود خشونت! و گرنه سالهاست كه از صبح تا شب به خواهر و مادر هم رحم نمیكنيم، فضای حقيقی و مجاز هم نداره، با دزدی با دروغ با فريب با تهمت با فحاشی با اختلاس با كلاهبرداری و .... دادسراها پر است از كودكان و زنان كتك خورده و بیپناه ... هيس اين مردم فرياد نمیزنند!!! پس كارتونو بكنين، بزنين، بشكنين، غارت كنين نگران هم نباشين تا فيلمش درنياد ما هم صدامون درنمياد... مادرم اين كشيده را از مامور ساده شهرداری نخوردی ما زديم مايی كه تمام مدت ديديم و سكوت كردیم.»