رویداد۲۴ روزنامه جمهوری اسلامی نوشت: هفته جاری موج فزاینده گرانیها همچنان ادامه داشت و کالاهای اساسی و مورد مصرف مردم، یکبار دیگر پیش از پایان سال رسماً افزایش قیمت یافت تا در فروردین سال جدید نیز افزایش دیگری را به تماشا بنشیند.
در چنین شرایطی دولتمردان و دستگاههای مسئول به یک تماشاچی منفعل تبدیل شدهاند که نهتنها خاصیت مدیریتی خود را از دست داده بلکه همچون یک ماشین امضا برای توجیه گرانیها عمل میکنند و این همان وضعیتی است که در علم اقتصاد از آن به عنوان «در رفتن فنر» یاد میشود که در نتیجه آن، همه باید در انتظار ونزوئلایی شدن اقتصاد باشند.
براساس هشدار کارشناسان، علاوه بر این، موج تورمی جدیدی در راه است که میتواند شاخص قیمتها در بخش خوراکی را که در ماه گذشته به ۷۰ درصد رسیده بود، از این هم بالاتر ببرد. امّا در این میان دولت اصرار زیادی دارد بر اینکه تورم در یکسال اخیر کنترل شده و روند نزولی یافته، ولی آنچه تاکنون مشاهده شده اینست که این ادعا نهتنها در عمل ثابت نشده بلکه دولت عملاً سیاست مشخصی برای کنترل تورم ارائه نکرده است.
بیشتربخوانید: دلار در یک سال و نیم اول فعالیت دولت روحانی و رییسی چقدر گران شد؟
نمی دانید چه بر سر مردم میآورید
محمد مهاجری، فعال سیاسی اصولگرا نیز در خصوص نحوه عملکرد دولت در گفتگو با روزنامه آرمان اظهار داشت: از قدیم گفته اند مشک آن است که خود ببوید نه آنکه عطار بگوید. اگر تورم کاهش پیدا کرده، رشد اقتصادی بیشتر شده یا هر فرآیند اقتصادی مثبت دیگری مثلا بالارفتن میزان فروش نفت کشور رخ داده اینها باید خود را در جایی نشان دهد. یا در سفره مردم یا در شاخصهای اقتصادی که در افکارعمومی تاثیر خود را بگذارد. واقعیت این است که اینگونه نیست و حتی برخی از پژوهشهایی که انجام شده نشان میدهد که سال ۱۴۰۲ بهتر از سال ۱۴۰۱ نخواهد بود بهخصوص در ۲ حوزه تورم و رشد اقتصادی. امروز تقریبا هر روزنامهای را باز کنید یک جوابیه از سوی دولت در آنها وجود دارد. یعنی تیمهایی نشسته اند و فقط جوابیه صادر میکنند که اکثرشان ارتباطی با متن انتقادی ندارد و بیشتر نوعی گزارش کار است.
مهاجری افزود: آقایان شنیده اند که جوابیهدادن کار خوبی است، اما نمیدانند که هم به لحاظ ادبیات و هم نوع جواب دادن باید به نحوی حرف بزنند که مورد قبول جامعه قرار بگیرد. نارضایتی جامعه به خاطر لمس مشکلات است؛ اما دولت میگوید همهچیز در شرایط مناسبی پیش میرود. این رویکرد از غیرحرفهای بودن نشأت میگیرد و اینکه با شعار و گفتاردرمانی میخواهند واقعیتها را تغییر دهند.معتقدم که خود دولت هم نمیداند که چه بر سر خودش و مردم میآید.