باران، بارها و بارها تهران و اهالياش را از آلودگي نجات داده است اما طبق گزارشهاي وزارت نيرو، گويا بايد کمکم از اين مفر نجات هم مأيوس شد. شايد حالا که همه از هواي خنک و ابري تهران خوشحال هستند، حرفزدن از کاهش بارندگي، دلچسب نباشد اما عقل سليم ميگويد، نبايد به اين يکروز و دو روز، دل بست. علاوه بر عقل سليم، شرکت مديريت منابع آب ايران هم با گزارشي که ارائه کرده، بهنوعي هشدار داده که خيلي دلمان را به باراني که تازه آسمان را شسته است، خوش نکنيم. براساس آخرين آمار ارائهشده از سوي شرکت مديريت منابع آب ايران، ارتفاع کل ريزشهاي جوي از آغاز مهر تا 29 آبانِ سال آبي 96-1395 نزديک به 12 ميليمتر است. درحاليکه حجم بارشها در مدت مشابه پارسال، 66 ميليمتر و در متوسط درازمدت 28 ميليمتر بود.
اين مقدار بارندگي در همسنجي با ميانگين درازمدت 57 درصد و نسبت به دوره مشابه سال آبي گذشته 82 درصد کاهش را نشان ميدهد. حجم بارش از اول مهر تا پايان 29 آبان، 19 ميليارد و 776 ميليون مترمکعب است. در اين گزارش آمده که در اين مدت از ميان حوضههاي آبريز اصلي و ششگانه کشور، حوضه آبريز درياي خزر با 79 ميليمتر بارش، بيشترين و حوضه آبريز مرزي شرق با صفر ميليمتر بارش، کمترين ميزان بارشها را به خود اختصاص دادند. حداکثر بارندگي در ايستگاه رامسر (ترکرود- آخوند) واقع در استان مازندران با 444 ميليمتر و حداقل بارندگي در ايستگاه «بنرک» واقع در استان خراسانجنوبي با نيم ميليمتر بارندگي ثبت شد. در مدت ياد شده، ايستگاههاي قوچان و چناران در استان خراسانرضوي، اهواز در استان خوزستان، «آبادهتشک» در استان فارس و «خونيکعليا» در خراسانجنوبي، هيچ بارشي نداشتند. بر پايه اعلام وزارت نيرو، حجم بارشها از آغاز سال آبي امسال (اول مهر) تا پايان 21 آبان در 26 استان در همسنجي با پارسال، بيش از 50 درصد کم شد. سال آبي در ايران از مهر هر سال آغاز ميشود و تا 31 شهريور سال بعد ادامه دارد.
طبق همين گزارشها، سال آبي گذشته (اول مهر 94 تا 31 شهريور 95)
نسبت به سال قبلش، نهتنها کاهش نداشته بلکه تا حدي افزايش را هم تجربه
کرده بود. در گزارش سال گذشته آمده بود: «سال آبي 95-94، امروز با 241
ميليمتر بارندگي، درحالي پايان يافت که ميزان بارشهاي کشور، کاهشي دو
درصدي را نسبت به متوسط بلندمدت و افزايشي 22 درصدي نسبت به پارسال تجربه
کرد.»
دودهاي بارانکش
خشکسالي، نهتنها کلانشهرها که
تمام کشور را تهديد ميکند اما اوضاع براي شهرهايي که با آلودگي هوا هم
دست و پنجه نرم ميکنند، بهمراتب بدتر است. در اين شهرها، مردم بهدليل
آلودگي بيشتر به باران نياز دارند و دقيقا بههمين علت هم باران کمتر به
سراغشان ميآيد. همينطور که اين روزها در کلانشهر تهران ميبينيم، باوجود
حضور ابرهاي بارانزا و اطلاعيههاي سازمان هواشناسي مبنيبر بارش باران،
در شهر تهران اثري از بارش نيست. پس علت چيست؟ فرزاد کلانتري، محقق
محيطزيست و استاد دانشگاه، دو مقوله آلودگي و بارندگي را بههم مرتبط
ميداند و ميگويد: «بايد گفت آلودگي هوا با ميزان بارشهاي جوي، رابطه
معکوس دارد. آلودگيهايي که در مناطق شهري و صنعتي توليد ميشوند، بهعنوان
عاملي در کاهش نزولات آسماني و بارندگي عمل ميکنند. در واقع، ريزگردهاي
بزرگ (بزرگتر از يک ميکرون) که ميتوانند بارندگي را افزايش دهند، معمولا
بهوسیله آلايندههاي شهري و صنعتي فيلتر شده و ريزگردهاي کوچکتر، وارد جو
ميشوند. در نتيجه، آلودگي هوا باعث ايجاد «هستههاي ريز ميعان» در ابرها
ميشود که اين مسئله، سبب بارشهاي ريز باران و برف خواهد شد.» او ادامه
ميدهد: «ريزباري، عاملي است که باعث کاهش بارشهاي فراوان ميشود. آلودگي
هوا در کلانشهرهايي چون تهران، ميتواند در کاهش ميزان بارندگي در فصول
مختلف سال، نقش بسزايي داشته باشد. مقدار اين ذرات که منبع اصلي انتشار آن
در هوا از سوی خودروها، کارخانهها و ... هستند، در روزهاي کاري هفته،
بيشتر از روزهاي تعطيل است؛ بنابراین، ذرات ريز معلق در هوا که حاصل آلودگي
هوا در روزهاي کاري است، «هسته» ابرهاي فوقاني را تشکيل داده و نوعي حلقه
بازخوردي بهوجود ميآورد که در آن آلودگيهاي ايجادشده در هوا، مه درون جو
را ميراند و خود جايگزين آن شده و باعث کاهش ميزان بارندگي ميشود. در
ارتباط با نقش آلودگي هوا بر بارش برف و باران، بايد گفت که اثر آلودگي
شهرهاي پرجمعيت و آلوده، تا دهها کيلومتر آنسوتر، در مسير باد، کشيده
ميشود و اين آلودگيهاي صنعتي و شهري، ميتواند بارش در ابرهاي زودگذر و
کمبار (کمعمق) را بهکلي متوقف و سرکوب کند. بايد گفت که آلودگي هوا،
نهتنها بر ميزان بارش، بلکه بر نوع ابرهايي که در يک منطقه شکل ميگيرد و
نيز بر ميزان رطوبت آن منطقه، مؤثر است.» کلانتري ميگويد: «در فرايند
تشکيل هسته ابر، آب و يخ درون ابرها، اطراف ذرات جمع ميشوند و تشکيل قطرات
آب اضافه را ميدهند که به وقوع توفانهاي باراني بيشتر ميانجامد. آلودگي
شهري و صنعتي در تهران، بيشتر روي بارش در بلنديهاي اطراف شهر اثر
ميگذارد. به بيان دقيقتر، آلودگي هوا باعث کاهش بارندگي در کوهستانها و
ارتفاعات پيرامون شهر تهران شده است.
کاهش بارندگي در اثر ايجاد آلودگي در بلنديهاي پيرامون شهر تهران، احتمالا بسيار بيشتر از کاهش بارندگي در خود شهر تهران است. اگر با وجود ثابتبودن آمار بارش برف و باران در کلانشهرهاي کشور، باز هم از کاهش ذخاير آبي گلايه داريم، پس حتما بايد مشکل را در کوهستانها که عمدهترين تأمينکننده آب رودخانهها هستند، جستوجو کنيم؛ بنابراين کارشناسان هواشناسي، با آگاهي بر ميزان بار آلودگي هوا، ميتوانند دقت پيشبيني بارشهاي جوي را افزايش دهند. و اما حرف آخر: نسبت دادن تمام مشکلات محيطزيستي ايجاد شده به خداوند، خواست و مشيت الهي و تغييرات جوي، بهترين و سادهترين راه براي انجام ندادن وظيفهاي است که به عهدهمان گذاشته شده. آلودگي هوا در شهرهاي بزرگ کشور، نهتنها به سلامت افراد جامعه آسيب ميرساند بلکه با کاهش بارش بهويژه در کوهستانها و بلنديها، توازن حيات را نيز برهم ميزند.»
باران اجباري هم جواب نميدهد
خيليها وقتي
اوضاع را چنين ميبينند، گزينه ايجاد بارانهاي مصنوعي را پيش ميکشند اما
گويا اين روش چنان گران تمام ميشود که انگيزه مسئولان براي انتخاب آن را
از بين ميبرد؛ البته مديرعامل شرکت آب منطقه اي تهران، از احتمال اجراي
باروري ابرها خبر داد و گفت که اعتبار لازم براي انجام اين کار، حدود ۹
ميليارد تومان است. هفته گذشته، مدير مرکز تحقيقات و مطالعات باروري ابرها
در مورد آخرين وضعيت انجام طرح باروري ابرها گفت: هنوز هيچ اعتباري به اين
مرکز تخصيص نيافته اما اگر اعتبارات بهزودي تخصيص يابد از ۱۵ آبان، کار
باروري ابرها را آغاز خواهيم کرد.
بنا به گفته محمدمهدي جواديانزاده، تاکنون نامهنگاريهاي زيادي براي تخصيص اعتبارات، صورت گرفته که تا اين لحظه نتيجهبخش نبوده است اما اميدواريم که اين اعتبارات تا قبل از آبان تخصيص يابد زيرا در غيراينصورت، بايد انجام پروژه را به تعويق بيندازيم، چون براي دريافت يک هواپيما بهمنظور باروري ابرها نيازمند يک ميليارد تومان اعتبار هستيم که با لحاظ سوخت، بيمه و هزينههاي ديگر، يک ميليارد و ۲۰۰ میلیون تومان هزينه براي مؤسسه بههمراه دارد. اين درحالي است که اگر کمبود بارندگي را با ابرهاي بارانزا برطرف نکنيم، ممکن است در آينده نهچندان دور، شاهد خشکسالي شديدي شويم که پيامدهاي آن، قطعا غيرقابل جبران خواهد بود؛ بنابراين، عزم ملي و تخصيص بودجه به روش هاي جايگزين، تا حدودي مي توانند به رفع اين معضل کمک کنند تا علاوه بر شهروندان کنوني، آيندگان نيز بتوانند با استفاده از موهبت بارندگي از عواقب خشکسالي در امان باشند. حالا بايد ديد، ابرهاي بارانزايي که تعدادشان هم نسبت به سال قبل، کمتر بهنظر ميرسد، توان ايستادن در مقابل آلودگي و سبککردن بارشان را بر فراز شهرهاي بزرگ دارند يا بايد دست به کار ديگري زد.