رویداد۲۴ سعید شمس: «سلطان عمان با پیام برجامی در راه تهران»! این خبر توسط رسانههای نزدیک به دولت با آب و تاب زیادی منتشر شد و آنها از این گفتند که آمریکا برای مذاکره با ایران از عمان درخواست میانجیگری کرده است. اما این موضوع چقدر مبتنی بر واقعیت است؟ قاسم محبعلی سفیر پیشین ایران در مالزی و یونان و مدیرکل اسبق خاورمیانه و شمال آفریقا وزارت امور خارجه در گفتوگو با رویداد۲۴ به این سوال پاسخ داده است.
محبعلی میگوید: فعلاً که عمان هیچ خبر و اظهارنظری درباره موضوع نداشته است. اما به طور کلی باید بگویم عمان به شرطی برای میانجیگری پا پیش خواهد گذاشت که از آمریکا یا اروپا چراغ سبز دریافت کند. با توجه به اظهارنظر رسمی سخنگوی وزارت خارجه آمریکا مبنی بر جدی نبودن شروع مذاکرات برجامی، به نظر میرسد این سفر جدی نیست. احتمالاً وزارت خارجه ایران دنبال این است تا با گفتاردرمانی و دادن خبر خوش به مردم، این ذهنیت را القاء کند که در تحرکات دیپلماسی به موفقیت دست یافته است. یعنی فکر میکنند با خبرهای خوش اینچنینی نرخ ارز پایین میآید و ارزانی میشود؛ در واقع تصور دولت این است که جامعه حرفهایشان را جدی میگیرد، در حالی که واقعیت چیز دیگری است و کار از گفتاردرمانی و شعار گذشته است.
مدیرکل پیشین خاورمیانه وزارت خارجه میگوید: رویکرد وزارت خارجه در دوره جدید نسبت به دوره ظریف به گونهای است که کشورها دیگر مسئولان دیپلماسی ایران را جدی نمیگیرند. این بیتوجهی در حالی است که در دوره آقای خاتمی، جهان حساب زیادی روی دیپلماسی ایران باز کرده بود اما در پایان آن برهه هم به این نتیجه رسیدند که دولت اساساً در ایران قدرت زیادی ندارد. تکلیف دولت فعلی هم روشن است.
مهدی مطهرنیا: نظام سیاسی ایران کلاممحور است/ فاصله حاکمیت با مردم هر لحظه بیشتر میشود
او میگوید: با شرایط موجود منافع ملی آسیبهایی جدی میبیند. البته رابطه ایران با جامعه جهانی به مسائلی نظیر برجام، جنگ اوکراین، اسرائیل، رابطه با کشورهای عربیِ منطقه و موضوعهای مربوط به حقوق بشر ربط پیدا میکند. یعنی همه این موارد به نوعی با هم پیوستگی دارند. با این توضیح که در حال حاضر درباره همه موارد ذکر شده با نظام بینالملل در فضایی تنازعی قرار داریم. به همین دلیل است که تورم بالا میرود و قیمت دلار نیز لحظهای افزایش مییابد.
محبعلی میگوید: حاکمیت به دلیل اصرار بر رویکردها، در چنبرهای گرفتار شده است که نه راه پس دارد نه راه پیش. یعنی اگر قرار بر عقبنشینی از مواضع باشد، باید به استقبال هزینههایی گزاف برود. درباره تداوم رویکرد فعلی که خب! تکلیف مردم و حاکمیت روشن است. در واقع ما منتظریم فرجی بشود و اتفاقی بیفتد تا از این مخمصه رهایی پیدا کنیم.
دیپلمات پیشین وزارت امور خارجه میگوید: در این شرایط مردم هستند که باید گرانی، بیکاری، محرومیت و همچنین افول جایگاه کشور در نظام بینالملل را تحمل کنند و با این عوامل کنار بیایند. این وضعیت بههمریخته به دلیل کارها و تصمیمهایی است که از اول هم مشخص بود تا چه حد برای منافع ملی ضرررسان هستند. هماکنون دولتی روی کار است که با آدمهایی کار میکند که همقد و اندازه خودش باشند و به قول معروف دولتمردان به ترتیب قد ردیف شدهاند. خب نتیجه اینکه این مردم هستند که هزینه دولتداری کسانی را میدهند که توانایی و شایستگیشان برای همه روشن است.
تحلیلگر مسائل بین الملل میگوید: شاید این سوال مطرح شود که چرا حاکمیت نگران ضعفهای تصمیمسازان نیست. پاسخ من این است، سیستمهایی که تمام قدرت و منابع مالی را در اختیار دارند و برای درآمد و همچنین «انتخاب»، احتیاجی به مردم ندارد، نگرانیای از ثبات و جایگاه خود ندارند، چون درآمد مستقل از مردم دارند بنابراین حاکمیت خیلی نگران ضعفهای تصمیمسازان نیست.
او افزود: درباره چشمانداز سیاست خارجی و در نتیجه، شرایط اقتصادی، سیاسی و اجتماعی باید گفت، روز به روز به سمت بحران بیشتر میرویم. در واقع باید با این موضوع کنار آمد که وضعیت روز به روز بدتر خواهد شد. البته آنهایی با خوشخیالی زمستانی سخت برای اروپاییها پیشبینی میکردند و آمریکا را در معرض فروپاشی میبینند، امیدوارانه به آینده نگاه میکنند. در هر سیستم دموکراتی، اگر مسئولی اشتباه وزیر نفت را مرتکب میشد، محال بود بازخواست و برکنار نشود. اما ایشان در شرایطی که قویاً میگفت اروپا در زمستان محتاج ما خواهد شد و به همین دلیل برجام را احیا خواهند کرد، همچنان در راس یکی از مهمترین وزارتخانهها مانده است. به خاطر بیاورید وقتی «لیز تراس» نخستوزیر انگلیس متوجه شد کارایی ندارد، کمتر از دو ماه پس از به دست گرفتن این سمت، از مقام خود استعفا کرد اما ما اینجا با دولتی روبرو هستیم که شرایط را با خوش خیالی مدیریت میکند.